سه رساله فلسفی: متشابهات القرآن - المسائل القدسية - اجوبة المسائل: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''')
    جز (جایگزینی متن - 'سبك' به 'سبک ')
    خط ۳۹: خط ۳۹:
    درباره مطالب اين كتاب چند نكته گفتنى است:
    درباره مطالب اين كتاب چند نكته گفتنى است:


    #[[آشتیانی، جلال‎‌الدین|استاد آشتيانى]] در مورد روش [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] در نگارش مباحث علمى نوشته است: سبك نوشته‌هاى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] و طرز تحقيقات او به كلى از تحقيقات و تحريرات ساير فلاسفه ممتاز است و كسى كه به مذاق و مشرب او وارد و با افكار و عقائد او انس گرفته باشد، مى‌تواند كلمات و مطالب و تحقيقات خاص او را از تحقيق و مطلب و كلام ديگران جدا نمايد و اين يكى از امتيازات خاص [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] است. آنجايى كه به حل مشكلات و دفع نقوض و شبهات مخالفان مى‌پردازد و يا خود درصدد تقرير و بيان مطلبى عالى برمى‌آيد، داراى قلمى روان و جذاب و منشيانه است و اهل ادبيات او را در اين جهت بين ارباب معقول بى‌نظير و در بين مؤلفان منقول كم‌نظير مى‌دانند و الحق تسلط عجيبى در تحرير مباحث دارد و به عربى و فارسى تحرير عالى او جذابيت خاصى دارد<ref>مقدمه مصحح، ص 20-33</ref>
    #[[آشتیانی، جلال‎‌الدین|استاد آشتيانى]] در مورد روش [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] در نگارش مباحث علمى نوشته است: سبک  نوشته‌هاى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] و طرز تحقيقات او به كلى از تحقيقات و تحريرات ساير فلاسفه ممتاز است و كسى كه به مذاق و مشرب او وارد و با افكار و عقائد او انس گرفته باشد، مى‌تواند كلمات و مطالب و تحقيقات خاص او را از تحقيق و مطلب و كلام ديگران جدا نمايد و اين يكى از امتيازات خاص [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] است. آنجايى كه به حل مشكلات و دفع نقوض و شبهات مخالفان مى‌پردازد و يا خود درصدد تقرير و بيان مطلبى عالى برمى‌آيد، داراى قلمى روان و جذاب و منشيانه است و اهل ادبيات او را در اين جهت بين ارباب معقول بى‌نظير و در بين مؤلفان منقول كم‌نظير مى‌دانند و الحق تسلط عجيبى در تحرير مباحث دارد و به عربى و فارسى تحرير عالى او جذابيت خاصى دارد<ref>مقدمه مصحح، ص 20-33</ref>
    #هر چند اغلب ترجمه‌نويسان المسائل القدسية را جزء آثار [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] ذكر ننموده‌اند و بعضى نيز آن را از آثار مشكوك فيلسوف شيرازى دانسته‌اند، ولى به نظر [[آشتیانی، جلال‎‌الدین|استاد آشتيانى]] اين رساله يكى از آثار مهم صدرالمتألهين<ref>همان، ص 17- 18</ref>و اثرى بسيار عالى است كه در آن از اوّل امور عامه تا آخر مبحث وجود ذهنى به صورت متوسط -نه مفصل و نه مختصر- به سبك و طريقه خاص صدرالمتألهين شيرازى نوشته شده است<ref>همان، ص 180</ref>
    #هر چند اغلب ترجمه‌نويسان المسائل القدسية را جزء آثار [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] ذكر ننموده‌اند و بعضى نيز آن را از آثار مشكوك فيلسوف شيرازى دانسته‌اند، ولى به نظر [[آشتیانی، جلال‎‌الدین|استاد آشتيانى]] اين رساله يكى از آثار مهم صدرالمتألهين<ref>همان، ص 17- 18</ref>و اثرى بسيار عالى است كه در آن از اوّل امور عامه تا آخر مبحث وجود ذهنى به صورت متوسط -نه مفصل و نه مختصر- به سبک  و طريقه خاص صدرالمتألهين شيرازى نوشته شده است<ref>همان، ص 180</ref>
    #صدرالمتألهين شيرازى در رساله متشابهات نوشته است كه درباره متشابهات مانند ''' يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ ''' و ''' الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى ''' و... كه در قرآن كريم و روايات آمده است، مردم چهار روش دارند: اول: شيوه اهل لغت و اصحاب حديث و حنابله است كه الفاظ را بر مدلول اولى و مفهوم ظاهرى آن باقى مى‌گذارند هر چند ديگران آن را مخالف قواعد عقلى مى‌دانند. دوم: روش افراد دقيق و عميق يعنى تأويل است كه الفاظ را از مفهوم اولى منصرف كرده و به معنايى موافق عقولشان براى پايبندى به قوانين عقلى و تنزيه بارى تعالى از نقائص امكانى حمل مى‌كنند. سوم: روش جمع بين هر دو و خلط بين تشبيه و تنزيه است؛ آنان در برخى موارد شيوه تشبيه و در برخى ديگر تنزيه را در پيش مى‌گيرند: هر متشابهى كه در باب مبدأ آمده را تأويل مى‌كنند ولى هر متشابهى كه در باب معاد آمده به حال خود گذاشته و هيچ تأويلى نمى‌كنند. اين روش بيشتر معتزليان مانند [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] و قَفّٰال و جمهور علماى اماميه است. چهارم: روش راسخان در علم است كه با بصيرت قلبى و به نور الهى و چشم عقلشان مى‌نگرند و... و برخى نيز حيران شده‌اند<ref>متن كتاب، ص 259-261</ref>
    #صدرالمتألهين شيرازى در رساله متشابهات نوشته است كه درباره متشابهات مانند ''' يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ ''' و ''' الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى ''' و... كه در قرآن كريم و روايات آمده است، مردم چهار روش دارند: اول: شيوه اهل لغت و اصحاب حديث و حنابله است كه الفاظ را بر مدلول اولى و مفهوم ظاهرى آن باقى مى‌گذارند هر چند ديگران آن را مخالف قواعد عقلى مى‌دانند. دوم: روش افراد دقيق و عميق يعنى تأويل است كه الفاظ را از مفهوم اولى منصرف كرده و به معنايى موافق عقولشان براى پايبندى به قوانين عقلى و تنزيه بارى تعالى از نقائص امكانى حمل مى‌كنند. سوم: روش جمع بين هر دو و خلط بين تشبيه و تنزيه است؛ آنان در برخى موارد شيوه تشبيه و در برخى ديگر تنزيه را در پيش مى‌گيرند: هر متشابهى كه در باب مبدأ آمده را تأويل مى‌كنند ولى هر متشابهى كه در باب معاد آمده به حال خود گذاشته و هيچ تأويلى نمى‌كنند. اين روش بيشتر معتزليان مانند [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] و قَفّٰال و جمهور علماى اماميه است. چهارم: روش راسخان در علم است كه با بصيرت قلبى و به نور الهى و چشم عقلشان مى‌نگرند و... و برخى نيز حيران شده‌اند<ref>متن كتاب، ص 259-261</ref>
    #از باب آنكه رساله اجوبة المسائل مشتمل بر جواب چند سؤال فلسفى و حكمى و معضلات مبحث علم الهى از جمله مبحث غايات و نفى عبث از افعال الهى و به‌طور مطلق از وجود و هستى و نفى بخت و اتفاق است، [[آشتیانی، جلال‎‌الدین|استاد آشتيانى]] حواشى مفصل- مفصل‌تر از اصل اجوبه- بر آن نوشته است<ref>همان، ص 180</ref>اين حواشى براى توضيح «پاسخ‌هاى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] به پنج مسأله» نوشته شده است<ref>همان، ص 313- 386</ref>
    #از باب آنكه رساله اجوبة المسائل مشتمل بر جواب چند سؤال فلسفى و حكمى و معضلات مبحث علم الهى از جمله مبحث غايات و نفى عبث از افعال الهى و به‌طور مطلق از وجود و هستى و نفى بخت و اتفاق است، [[آشتیانی، جلال‎‌الدین|استاد آشتيانى]] حواشى مفصل- مفصل‌تر از اصل اجوبه- بر آن نوشته است<ref>همان، ص 180</ref>اين حواشى براى توضيح «پاسخ‌هاى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] به پنج مسأله» نوشته شده است<ref>همان، ص 313- 386</ref>