كشف القناع عن وجوه حجية الإجماع: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - ' == معرفى اجمالى == ' به '')
    جز (جایگزینی متن - 'مى باشد' به 'می‌باشد')
    خط ۳۸: خط ۳۸:
    نويسنده، در ابتدا، تعريفى از «اجماع محصل» ارائه داده است. اين قسم از اجماع، بدون واسطه نقل ثابت مى‌شود، اگر چه ممكن است در اصل به آن استناد داده شود. ادله عقلى و نقلى و جمهور علماى شيعه و سنى بر حجيت اين اجماع در احكام شرعيه اتفاق دارند و عده اندكى، نظرى بر خلاف دارند. در ادامه مطلب، ادله نقلى حجيت اجماع نزد اهل سنت و به‌ويژه حديث منقول از پيامبر اكرم(ص) كه امت من بر خطا اجتماع نمى‌كنند، مورد بررسى قرار گرفته است. هم‌چنين به حجيت اجماع نزد ساير امت‌ها نيز اشاره شده است.
    نويسنده، در ابتدا، تعريفى از «اجماع محصل» ارائه داده است. اين قسم از اجماع، بدون واسطه نقل ثابت مى‌شود، اگر چه ممكن است در اصل به آن استناد داده شود. ادله عقلى و نقلى و جمهور علماى شيعه و سنى بر حجيت اين اجماع در احكام شرعيه اتفاق دارند و عده اندكى، نظرى بر خلاف دارند. در ادامه مطلب، ادله نقلى حجيت اجماع نزد اهل سنت و به‌ويژه حديث منقول از پيامبر اكرم(ص) كه امت من بر خطا اجتماع نمى‌كنند، مورد بررسى قرار گرفته است. هم‌چنين به حجيت اجماع نزد ساير امت‌ها نيز اشاره شده است.


    از جمله مطالبى كه نويسنده، به‌خوبى به آن پرداخته است، قاعده لطف است. اين قاعده، ايجاب مى‌كند كه در ميان جامعه‌ى ما، امامى باشد كه محور حق و باطل بوده و جامعه را از خطاى مطلق باز دارد؛ ازهمين‌رو مى‌گوييم: اجماع، حجت است. بايد رئيسى در ميان مردم باشد و رئيس، نمى‌تواند نسبت به جامعه بى‌تفاوت باشد؛ اگر همه‌ى آنها بر بت‌پرستى جمع شوند و او حرف نزند يا براى شرك جمع شوند و حرف نزند، مى‌گويند: قاعده لطف تمام نيست؛ بايد در ميان جامعه، يك انسان كامل و رئيس مطلقى باشد و مراقب جمعيت باشد كه به‌طور مطلق گمراه نشوند؛ همين اندازه كه بر گناه و خلاف و باطل، اجماع نكنند، براى ما كافى است. تفصيل اين مطلب، در كتاب آمده و دوازده برهان بر آن اقامه شده است.
    از جمله مطالبى كه نويسنده، به‌خوبى به آن پرداخته است، قاعده لطف است. اين قاعده، ايجاب مى‌كند كه در ميان جامعه‌ى ما، امامی‌باشد كه محور حق و باطل بوده و جامعه را از خطاى مطلق باز دارد؛ ازهمين‌رو مى‌گوييم: اجماع، حجت است. بايد رئيسى در ميان مردم باشد و رئيس، نمى‌تواند نسبت به جامعه بى‌تفاوت باشد؛ اگر همه‌ى آنها بر بت‌پرستى جمع شوند و او حرف نزند يا براى شرك جمع شوند و حرف نزند، مى‌گويند: قاعده لطف تمام نيست؛ بايد در ميان جامعه، يك انسان كامل و رئيس مطلقى باشد و مراقب جمعيت باشد كه به‌طور مطلق گمراه نشوند؛ همين اندازه كه بر گناه و خلاف و باطل، اجماع نكنند، براى ما كافى است. تفصيل اين مطلب، در كتاب آمده و دوازده برهان بر آن اقامه شده است.


    نويسنده، در ص 83 كتاب، ضمن توصيف علماى دگرانديش شيعه، [[ابن جنید اسکافی|ابن جنيد]] را از قدماى فقها و اصحاب اماميه دانسته كه هر دو غيبت را درك كرده است. او، پس از نقل قول از [[شيخ مفيد]] درباره ديدگاه ويژه [[ابن جنید اسکافی|ابن جنيد]] درباره ائمه(ع) كه به مسئله امامت، با روى‌كرد بشرى مى‌نگريسته است، به دو نمونه از كتاب‌هاى او اشاره مى‌كند.
    نويسنده، در ص 83 كتاب، ضمن توصيف علماى دگرانديش شيعه، [[ابن جنید اسکافی|ابن جنيد]] را از قدماى فقها و اصحاب اماميه دانسته كه هر دو غيبت را درك كرده است. او، پس از نقل قول از [[شيخ مفيد]] درباره ديدگاه ويژه [[ابن جنید اسکافی|ابن جنيد]] درباره ائمه(ع) كه به مسئله امامت، با روى‌كرد بشرى مى‌نگريسته است، به دو نمونه از كتاب‌هاى او اشاره مى‌كند.