ابن کیسان نحوی، محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

    بدون خلاصۀ ویرایش
    خط ۴۲: خط ۴۲:
    بااين‌همه بعيد نيست كه وى نحو را نخست نزد ثعلب آموخته باشد؛ زيرا چنان‌كه از «إيضاح» زجاجى برمى‌آيد، وى و ابن خياط و ابن شُقَير نخست بر مكتب كوفيان استناد مى‌كردند و سپس چون «علم بصريان را آموختند، آن علم را با علم كوفى به هم آميختند». شايد بتوان از اين روايت چنين نتيجه گرفت كه وى پيش از رسيدن به خدمت مبرّد بصرى، در خدمت ثعلب كوفى بوده است.
    بااين‌همه بعيد نيست كه وى نحو را نخست نزد ثعلب آموخته باشد؛ زيرا چنان‌كه از «إيضاح» زجاجى برمى‌آيد، وى و ابن خياط و ابن شُقَير نخست بر مكتب كوفيان استناد مى‌كردند و سپس چون «علم بصريان را آموختند، آن علم را با علم كوفى به هم آميختند». شايد بتوان از اين روايت چنين نتيجه گرفت كه وى پيش از رسيدن به خدمت مبرّد بصرى، در خدمت ثعلب كوفى بوده است.


    == ابن کیسان در نگاه دیگران ==
    نويسندگان كهن در گرايش نحوى وى نظر واحدى ابراز نداشته‌اند. سيرافى وى را از اصحاب [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]] (يعنى پيرو مكتب بصره) معرفى كرده و پس از [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]، او و زجاج را از بزرگ‌ترين نحوشناسان دانسته است. زبيدى نيز او را به مكتب بصره، متمايل‌تر مى‌داند؛ حال‌آنكه زجاجى او را كوفى خوانده و زبيدى وى را در دسته‌بندى علما، در شمار اصحاب ثعلب و در طبقه ششم نهاده است، اما اغلب منابع، او را از جمله نحويانى مى‌دانند كه دو مكتب را به هم آميختند. شايد به همين دليل، محققان معاصر، وى را پايه‌گذار مكتب بغداد دانسته و از او به‌عنوان نماينده آن مكتب التقاطى ياد كرده‌اند. از سوى ديگر، بسيارى از معاصران معتقدند كه مكتب بغداد آن‌چنان‌كه پنداشته‌اند، «مكتبى» نبوده است و شايد اين عنوان خود، ساخته ذهن نحويان سده‌هاى بعد از ابن كيسان بوده است.
    نويسندگان كهن در گرايش نحوى وى نظر واحدى ابراز نداشته‌اند. سيرافى وى را از اصحاب [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]] (يعنى پيرو مكتب بصره) معرفى كرده و پس از [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]، او و زجاج را از بزرگ‌ترين نحوشناسان دانسته است. زبيدى نيز او را به مكتب بصره، متمايل‌تر مى‌داند؛ حال‌آنكه زجاجى او را كوفى خوانده و زبيدى وى را در دسته‌بندى علما، در شمار اصحاب ثعلب و در طبقه ششم نهاده است، اما اغلب منابع، او را از جمله نحويانى مى‌دانند كه دو مكتب را به هم آميختند. شايد به همين دليل، محققان معاصر، وى را پايه‌گذار مكتب بغداد دانسته و از او به‌عنوان نماينده آن مكتب التقاطى ياد كرده‌اند. از سوى ديگر، بسيارى از معاصران معتقدند كه مكتب بغداد آن‌چنان‌كه پنداشته‌اند، «مكتبى» نبوده است و شايد اين عنوان خود، ساخته ذهن نحويان سده‌هاى بعد از ابن كيسان بوده است.