روضة الصفوية: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - '== ساختار كتاب ==' به '== ساختار ==')
    جز (جایگزینی متن - 'خاك' به 'خاک')
    خط ۶۵: خط ۶۵:
    در اين زمان به دليل كارشكنى‌ها و ايجاد و تشديد نارضايتى‌ها از سوى سرداران ناراضى قزلباش، زمينه مناسبى جهت عرض اندام و تاخت و تاز دشمنان خارجى؛ يعنى دولت عثمانى و مهاجمين اوزبك، بوجود آمد كه با استفاده از نفاق و دودستگى بين سران قزلباش و عدم تمركز قدرت در حكومت مركزى، به مرزهاى كشورمان حمله‌ور شده و دست به قتل و غارت زدند. ليكن در اين اوضاع مغشوش، حمزه ميرزا كه در چند مورد با مردانگى خود حملات عثمانى‌ها را دفع كرده بود، با توطئه عدّه‌اى از سرداران قزلباش چراغ عمرش به دست دلاكش، خداوردى نام، خاموش مى‌شود.
    در اين زمان به دليل كارشكنى‌ها و ايجاد و تشديد نارضايتى‌ها از سوى سرداران ناراضى قزلباش، زمينه مناسبى جهت عرض اندام و تاخت و تاز دشمنان خارجى؛ يعنى دولت عثمانى و مهاجمين اوزبك، بوجود آمد كه با استفاده از نفاق و دودستگى بين سران قزلباش و عدم تمركز قدرت در حكومت مركزى، به مرزهاى كشورمان حمله‌ور شده و دست به قتل و غارت زدند. ليكن در اين اوضاع مغشوش، حمزه ميرزا كه در چند مورد با مردانگى خود حملات عثمانى‌ها را دفع كرده بود، با توطئه عدّه‌اى از سرداران قزلباش چراغ عمرش به دست دلاكش، خداوردى نام، خاموش مى‌شود.


    بعد از اين اتّفاق، ايرانى كه در اثر سياست صحيح و تدبير شاه اسماعيل و پسرش شاه طهماسب، با كسب وحدت ملّى توانسته بود به عنوان قدرتى بزرگ در محافل سياسى و نظامى آن روز جهان مطرح شود، به روزى مى‌افتد كه آرامش و آسايش از آن رخت برمى‌بندد و هر صاحب قدرتى در گوشه‌اى از آن دم از استقلال و خودسرى مى‌زند. تا اين كه شاهزاده عبّاس ميرزا، فرزند ديگر سلطان محمّد، به كمك مرشد قليخان و با استفاده از بى‌ثباتى حكومت مركزى در سال 996 شهر قزوين را تسخير و با نام شاه عبّاس بر تخت سلطنت مى‌نشيند. سال‌هاى اوّليّه سلطنت اين پادشاه، مصروف از بين بردن ياغيان داخلى اخراج و انهدام قدرت‌هاى بيگانه از خاك ايران؛ مى‌گردد به عبارت ديگر سال‌هاى اوّليّه دوران شاهنشاهى شاه عبّاس شاهد وقايعى است كه طىّ آن‌ها قدرت سلطنت در گيرودار از ميان بردن عصيان‌ها و سركشى‌هاى داخلى است، و دوران بعدى حكومت اين شاه مصروف طرد متجاوزين بيگانه؛ به ويژه دولت عثمانى مى‌شود. آخرين واقعه‌اى كه در كتاب حاضر از آن نام برده شده است، توجّه حافظ احمد پاشا، سردار روم، است جهت تصرّف دارالسّلام بغداد كه بر اثر دلاورى‌هاى زينل خان بيگدلى موفق به اين كار نمى‌شود.
    بعد از اين اتّفاق، ايرانى كه در اثر سياست صحيح و تدبير شاه اسماعيل و پسرش شاه طهماسب، با كسب وحدت ملّى توانسته بود به عنوان قدرتى بزرگ در محافل سياسى و نظامى آن روز جهان مطرح شود، به روزى مى‌افتد كه آرامش و آسايش از آن رخت برمى‌بندد و هر صاحب قدرتى در گوشه‌اى از آن دم از استقلال و خودسرى مى‌زند. تا اين كه شاهزاده عبّاس ميرزا، فرزند ديگر سلطان محمّد، به كمك مرشد قليخان و با استفاده از بى‌ثباتى حكومت مركزى در سال 996 شهر قزوين را تسخير و با نام شاه عبّاس بر تخت سلطنت مى‌نشيند. سال‌هاى اوّليّه سلطنت اين پادشاه، مصروف از بين بردن ياغيان داخلى اخراج و انهدام قدرت‌هاى بيگانه از خاک ايران؛ مى‌گردد به عبارت ديگر سال‌هاى اوّليّه دوران شاهنشاهى شاه عبّاس شاهد وقايعى است كه طىّ آن‌ها قدرت سلطنت در گيرودار از ميان بردن عصيان‌ها و سركشى‌هاى داخلى است، و دوران بعدى حكومت اين شاه مصروف طرد متجاوزين بيگانه؛ به ويژه دولت عثمانى مى‌شود. آخرين واقعه‌اى كه در كتاب حاضر از آن نام برده شده است، توجّه حافظ احمد پاشا، سردار روم، است جهت تصرّف دارالسّلام بغداد كه بر اثر دلاورى‌هاى زينل خان بيگدلى موفق به اين كار نمى‌شود.


    شرح ماجراهايى كه رئوس آن‌ها از نظرتان گذشت، در كتاب روضه‌الصّفويّه به تفصيل آمده است. درست است كه شرح اين ماجراها در ديگر كتب تاريخى مربوط به اين دوران؛ از جمله عالم آراى عباسى اسكندربيگ، احسن‌التواريخ حسن بيگ روملو، نقاوه‌الاثار محمّد بن افوشته‌اى، تاريخ عبّاسى جلال‌الدّين محمّد يزدى منجّم شاه عبّاس، عالم آراى صفوى و ديگر اسناد و مدارك دوران صفويّه آمده است؛ ولى از جمله امتيازهايى كه اين كتاب بر كتب مشابه اين است كه وقايع مندرج در اين كتاب، يا در كتب ديگر نيامده و يا اگر آمده؛ به طور خلاصه و گذرا مطرح شده است. علاوه بر آن ميرزا بيگ به غير از شرح واقعات و رخدادهاى معروف دوران صفوى، از شرح و بيان رويدادهاى جزيى؛ از جمله آداب و رسوم مربوط به آن دوران، چشم‌پوشى نكرده و آن‌ها را با قلمى دقيق و موشكافانه توضيح داده است؛ مخصوصا اوضاع و احوال دوران شاه عبّاس، كه مؤلّف شخصا در اكثر حوادث و رويدادها حضور داشته و آن‌ها را مفصّلا شرح داده است.
    شرح ماجراهايى كه رئوس آن‌ها از نظرتان گذشت، در كتاب روضه‌الصّفويّه به تفصيل آمده است. درست است كه شرح اين ماجراها در ديگر كتب تاريخى مربوط به اين دوران؛ از جمله عالم آراى عباسى اسكندربيگ، احسن‌التواريخ حسن بيگ روملو، نقاوه‌الاثار محمّد بن افوشته‌اى، تاريخ عبّاسى جلال‌الدّين محمّد يزدى منجّم شاه عبّاس، عالم آراى صفوى و ديگر اسناد و مدارك دوران صفويّه آمده است؛ ولى از جمله امتيازهايى كه اين كتاب بر كتب مشابه اين است كه وقايع مندرج در اين كتاب، يا در كتب ديگر نيامده و يا اگر آمده؛ به طور خلاصه و گذرا مطرح شده است. علاوه بر آن ميرزا بيگ به غير از شرح واقعات و رخدادهاى معروف دوران صفوى، از شرح و بيان رويدادهاى جزيى؛ از جمله آداب و رسوم مربوط به آن دوران، چشم‌پوشى نكرده و آن‌ها را با قلمى دقيق و موشكافانه توضيح داده است؛ مخصوصا اوضاع و احوال دوران شاه عبّاس، كه مؤلّف شخصا در اكثر حوادث و رويدادها حضور داشته و آن‌ها را مفصّلا شرح داده است.
    خط ۸۵: خط ۸۵:
    در روضه‌الصّفويّه، مثل ديگر منابع اين دوره، القاب و عناوين دربارى جاى و منزلتى خاص دارند، كه به نوبه خود راهنماى لازم و مفيدى است، در شناخت طبقات اجتماعى و مناصب و مشاغل متداول آن روزگار. از جمله: شحنه، عسس، خوانسالار، كوتوال، نقبچى، قورچى، يوزباشى، مين‌باشى، بيگلربيگى، يساول، قاپوچى، تواچى، لله‌گى، خليفه الخلفايى، و... تعدادى از آن‌ها كه احتياج به شرح مبسوطى داشتند، در بخش تعليقات توضيح كافى در مورد تك تك‌شان آورده شده و بقيّه در ذيل لغات و تركيبات فهرست شده و معنى مناسبى براى هر كدام‌شان قيد گرديده است.
    در روضه‌الصّفويّه، مثل ديگر منابع اين دوره، القاب و عناوين دربارى جاى و منزلتى خاص دارند، كه به نوبه خود راهنماى لازم و مفيدى است، در شناخت طبقات اجتماعى و مناصب و مشاغل متداول آن روزگار. از جمله: شحنه، عسس، خوانسالار، كوتوال، نقبچى، قورچى، يوزباشى، مين‌باشى، بيگلربيگى، يساول، قاپوچى، تواچى، لله‌گى، خليفه الخلفايى، و... تعدادى از آن‌ها كه احتياج به شرح مبسوطى داشتند، در بخش تعليقات توضيح كافى در مورد تك تك‌شان آورده شده و بقيّه در ذيل لغات و تركيبات فهرست شده و معنى مناسبى براى هر كدام‌شان قيد گرديده است.


    يكى از وجوه اهميّت روضه‌الصّفويّه، در برداشتن اطلاعات دقيق درباره شهرها و ديه‌ها و مناطق جغرافيايى قلمرو دودمان صفوى است. اطّلاعات نسبتا دقيقى كه مؤلّف راجع به شهرها، قصبه‌ها و حتّى كوره ده‌هاى تحت تصرّف سلاطين صفوى، به ويژه مناطق قسمت شمال و شمال غرب ايران كه امروز اكثر آن‌ها جزء خاك كشور شوروى است، مى‌دهد، مى‌تواند براى محقّقين و علاقه‌مندان جغرافياى تاريخى ايران آن روزگار جزء منابع مهمّ و قابل اعتنا باشد. البتّه شهرها و مناطق قسمت‌هاى شرق و مركزى ايران نيز از چشم تيزبين مؤلّف دور نمانده و ضمن شرح حوادث تاريخى اين دوران به اين مهمّ نيز عنايت كافى داشته است. مصحّح نيز در مورد اين مناطق جغرافيايى سعى كرده، علاوه بر تصحيح اغلاط احتمالى آن‌ها، شرح كامل و مفيدى، با استفاده از منابع جغرافيا تاريخى موجود، راجع به هر يك از آن‌ها ارايه بدهد.
    يكى از وجوه اهميّت روضه‌الصّفويّه، در برداشتن اطلاعات دقيق درباره شهرها و ديه‌ها و مناطق جغرافيايى قلمرو دودمان صفوى است. اطّلاعات نسبتا دقيقى كه مؤلّف راجع به شهرها، قصبه‌ها و حتّى كوره ده‌هاى تحت تصرّف سلاطين صفوى، به ويژه مناطق قسمت شمال و شمال غرب ايران كه امروز اكثر آن‌ها جزء خاک كشور شوروى است، مى‌دهد، مى‌تواند براى محقّقين و علاقه‌مندان جغرافياى تاريخى ايران آن روزگار جزء منابع مهمّ و قابل اعتنا باشد. البتّه شهرها و مناطق قسمت‌هاى شرق و مركزى ايران نيز از چشم تيزبين مؤلّف دور نمانده و ضمن شرح حوادث تاريخى اين دوران به اين مهمّ نيز عنايت كافى داشته است. مصحّح نيز در مورد اين مناطق جغرافيايى سعى كرده، علاوه بر تصحيح اغلاط احتمالى آن‌ها، شرح كامل و مفيدى، با استفاده از منابع جغرافيا تاريخى موجود، راجع به هر يك از آن‌ها ارايه بدهد.


    كتاب يكى از منابع دست اول و مهم براى مطالعه دوره صفوى است، نهايت اين كه «شدت علاقه و ارادت مؤلف به شاه عباس صفوى، به حدى بوده كه تا توانسته تمام جريان‌ها و اتفاقاتى را كه نقل آن‌ها به ضرر شاه عباس بوده، تحريف يا تعديل كرده است. در عين حال امتياز اين كتاب بر كتاب‌هاى مشابه در اين است كه «وقايع مندرج در اين كتاب، يا در كتب ديگر نيامده و يا اگر آمده، به طور خلاصه و گذرا مطرح شده است». افزون بر اين، مؤلف قلمى دقيق و موشكاف داشته و خود در اغلب حوادث و امور حاضر و ناظر بوده است و در واقع كتاب او «آينه دوره صفوى» است.
    كتاب يكى از منابع دست اول و مهم براى مطالعه دوره صفوى است، نهايت اين كه «شدت علاقه و ارادت مؤلف به شاه عباس صفوى، به حدى بوده كه تا توانسته تمام جريان‌ها و اتفاقاتى را كه نقل آن‌ها به ضرر شاه عباس بوده، تحريف يا تعديل كرده است. در عين حال امتياز اين كتاب بر كتاب‌هاى مشابه در اين است كه «وقايع مندرج در اين كتاب، يا در كتب ديگر نيامده و يا اگر آمده، به طور خلاصه و گذرا مطرح شده است». افزون بر اين، مؤلف قلمى دقيق و موشكاف داشته و خود در اغلب حوادث و امور حاضر و ناظر بوده است و در واقع كتاب او «آينه دوره صفوى» است.