الموضوعات في الآثار و الأخبار عرض و دراسة: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'رسول الله' به 'رسول‌الله')
    جز (جایگزینی متن - 'ر.ك:' به 'ر.ک:')
    خط ۵۳: خط ۵۳:
    2. پيراستن و تنزيه امامان معصوم(ع) از آنچه به‌ناروا و تهمت به ايشان نسبت داده مى‌شود؛
    2. پيراستن و تنزيه امامان معصوم(ع) از آنچه به‌ناروا و تهمت به ايشان نسبت داده مى‌شود؛


    3. روشن كردن اين مسئله كه نزد شيعه نيز احاديث صحيح و غير صحيح وجود دارد.<ref>ر.ك: اسماعيلى، آيت‌الله ص188</ref>
    3. روشن كردن اين مسئله كه نزد شيعه نيز احاديث صحيح و غير صحيح وجود دارد.<ref>ر.ک: اسماعيلى، آيت‌الله ص188</ref>


    == ساختار ==
    == ساختار ==
    خط ۶۷: خط ۶۷:
    در مقدمه محقق، به بررسى روش نويسنده در نقد حديث، پرداخته شده است.<ref>مقدمه محقق، ص11 - 31</ref>
    در مقدمه محقق، به بررسى روش نويسنده در نقد حديث، پرداخته شده است.<ref>مقدمه محقق، ص11 - 31</ref>


    در مدخل، به اين نكته اشاره شده است كه قرآن، مهم‌ترين منبع شريعت و سنت، مهم‌ترين منبع تفسير كتاب خداست. بر همين اساس، در كتاب حاضر به ورود احاديث جعلى و ساختگى در بين احاديث صحيح اشاره شده و در مورد شروع جعل و وضع روايات، به اين نتيجه رسيده شده است كه دروغ‌پردازى در حديث، نتيجه عواملى بوده كه نخستين نشانه‌هاى آن در زمان حيات پيامبر(ص) و يا دست كم در زمانى نزديك به وفات آن حضرت و قبل از پيدايش احزاب و فرقه‌هاى مذهبى و سياسى، بروز كرده است.<ref>ر.ك: اسماعيلى، آيت‌الله ص187</ref>
    در مدخل، به اين نكته اشاره شده است كه قرآن، مهم‌ترين منبع شريعت و سنت، مهم‌ترين منبع تفسير كتاب خداست. بر همين اساس، در كتاب حاضر به ورود احاديث جعلى و ساختگى در بين احاديث صحيح اشاره شده و در مورد شروع جعل و وضع روايات، به اين نتيجه رسيده شده است كه دروغ‌پردازى در حديث، نتيجه عواملى بوده كه نخستين نشانه‌هاى آن در زمان حيات پيامبر(ص) و يا دست كم در زمانى نزديك به وفات آن حضرت و قبل از پيدايش احزاب و فرقه‌هاى مذهبى و سياسى، بروز كرده است.<ref>ر.ک: اسماعيلى، آيت‌الله ص187</ref>


    در فصل اول، به بررسى رابطه سنت و صحابه با حديث پرداخته شده است. نويسنده در اين فصل، دو موضوع را مورد بحث قرار داده است: نخست، به تعريف سنت و تبيين آن از ديدگاه متشرعين پرداخته است. سنت در لغت به راه و روشى گفته مى‌شود كه انسان به‌عنوان خط مشى براى خود در نظر مى‌گيرد و در نزد محدثين، سنت به قول، فعل، تقرير و صفات خلقيه و خلقيه پيامبر(ص) قبل و بعد از نبوت گفته مى‌شود.<ref>ر.ك: همان، ص189</ref>
    در فصل اول، به بررسى رابطه سنت و صحابه با حديث پرداخته شده است. نويسنده در اين فصل، دو موضوع را مورد بحث قرار داده است: نخست، به تعريف سنت و تبيين آن از ديدگاه متشرعين پرداخته است. سنت در لغت به راه و روشى گفته مى‌شود كه انسان به‌عنوان خط مشى براى خود در نظر مى‌گيرد و در نزد محدثين، سنت به قول، فعل، تقرير و صفات خلقيه و خلقيه پيامبر(ص) قبل و بعد از نبوت گفته مى‌شود.<ref>ر.ک: همان، ص189</ref>


    نويسنده پس از تعريف سنت، به بحث احكام شرعيه - كه در اصطلاح سنت ناميده مى‌شود - پرداخته و فرق آن را با قرآن، بيان كرده است و در ادامه، به نحوه رجوع مسلمانان به سنت و قرآن و شيوه‌هاى تبليغى پيامبر(ص) در برخورد با مسلمانان، اشاره نموده است.<ref>ر.ك: همان</ref>
    نويسنده پس از تعريف سنت، به بحث احكام شرعيه - كه در اصطلاح سنت ناميده مى‌شود - پرداخته و فرق آن را با قرآن، بيان كرده است و در ادامه، به نحوه رجوع مسلمانان به سنت و قرآن و شيوه‌هاى تبليغى پيامبر(ص) در برخورد با مسلمانان، اشاره نموده است.<ref>ر.ک: همان</ref>


    از جمله اين شيوه‌ها، كتابت حديث بود، ولى اين شيوه، پس از رحلت پيامبر(ص) كنار گذاشته شد و منع تدوين حديث در پيش گرفته شد. اين عامل و برخى عوامل ديگر از قبيل نقل شفاهى احاديث و غيره، منجر به طرح نظريه عدالت صحابه و برخى نظريات ديگر شد.<ref>همان</ref>
    از جمله اين شيوه‌ها، كتابت حديث بود، ولى اين شيوه، پس از رحلت پيامبر(ص) كنار گذاشته شد و منع تدوين حديث در پيش گرفته شد. اين عامل و برخى عوامل ديگر از قبيل نقل شفاهى احاديث و غيره، منجر به طرح نظريه عدالت صحابه و برخى نظريات ديگر شد.<ref>همان</ref>


    نويسنده در بخش ديگر اين فصل، نظريه عدالت صحابه را مورد بررسى قرار داده است. وى در اين بخش از كتاب‌هاى «باعث الحثيث» حافظ بن كثير و «تدريب الراوي» نووى و مقدمه ابن صلاح، استفاده كرده و ضمن بحث درباره نظريه عدالت صحابه و نظريه فضيلت قرابت با پيامبر(ص)، اين نظريات را به‌طور تحليلى مورد بررسى قرار داده و رد كرده است. همچنين نظرات [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] را در مورد ديدگاه شيعه نسبت به صحابه مطرح كرده و آن را مردود ساخته است.<ref>ر.ك: همان، ص190</ref>
    نويسنده در بخش ديگر اين فصل، نظريه عدالت صحابه را مورد بررسى قرار داده است. وى در اين بخش از كتاب‌هاى «باعث الحثيث» حافظ بن كثير و «تدريب الراوي» نووى و مقدمه ابن صلاح، استفاده كرده و ضمن بحث درباره نظريه عدالت صحابه و نظريه فضيلت قرابت با پيامبر(ص)، اين نظريات را به‌طور تحليلى مورد بررسى قرار داده و رد كرده است. همچنين نظرات [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] را در مورد ديدگاه شيعه نسبت به صحابه مطرح كرده و آن را مردود ساخته است.<ref>ر.ک: همان، ص190</ref>


    در فصل دوم، تأليفات اوليه حديث و اقسام آن، مورد بررسى قرار گرفته است. مؤلف در اين فصل، به معرفى تأليفات كتب اوليه شيعه (كتب اربعه) و همچنين كتب اهل سنت (صحاح سته) پرداخته و آن‌ها را مورد نقد و بررسى قرار داده است. در ادامه، نظر شيعه و اهل سنت را در مورد اقسام حديث بيان داشته و به تعريف حديث مشهور، مستفيض، غريب، حسن، موثق، ضعيف، موقوف، منقطع، معضل، مدرج، تواتر لفظى و معنوى، موقوف، مسند، متصل و مدلس، پرداخته است و سپس تدليس را در كتاب كفايه البغدادى و توضيح الأفكار مورد بررسى قرار داده و نظر سيد رشيد رضا در تفسير «المنار» و [[سيوطى]] در شرح تدريب الراوي را در مورد تدليس‌كنندگان، بيان كرده است.<ref>ر.ك: همان</ref>
    در فصل دوم، تأليفات اوليه حديث و اقسام آن، مورد بررسى قرار گرفته است. مؤلف در اين فصل، به معرفى تأليفات كتب اوليه شيعه (كتب اربعه) و همچنين كتب اهل سنت (صحاح سته) پرداخته و آن‌ها را مورد نقد و بررسى قرار داده است. در ادامه، نظر شيعه و اهل سنت را در مورد اقسام حديث بيان داشته و به تعريف حديث مشهور، مستفيض، غريب، حسن، موثق، ضعيف، موقوف، منقطع، معضل، مدرج، تواتر لفظى و معنوى، موقوف، مسند، متصل و مدلس، پرداخته است و سپس تدليس را در كتاب كفايه البغدادى و توضيح الأفكار مورد بررسى قرار داده و نظر سيد رشيد رضا در تفسير «المنار» و [[سيوطى]] در شرح تدريب الراوي را در مورد تدليس‌كنندگان، بيان كرده است.<ref>ر.ک: همان</ref>


    نويسنده در بخش ديدگاه‌هاى علماى شيعه پيرامون اقسام حديث، تقسيمات چهارگانه [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] را آورده است. در پايان نيز عقيده شيعه از جمله [[شيخ انصارى]] و ديگران و اهل سنت از جمله بخارى و مسلم پيرامون حجيت و عدم حجيت خبر واحد، بيان شده است.<ref>همان</ref>
    نويسنده در بخش ديدگاه‌هاى علماى شيعه پيرامون اقسام حديث، تقسيمات چهارگانه [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] را آورده است. در پايان نيز عقيده شيعه از جمله [[شيخ انصارى]] و ديگران و اهل سنت از جمله بخارى و مسلم پيرامون حجيت و عدم حجيت خبر واحد، بيان شده است.<ref>همان</ref>
    خط ۸۷: خط ۸۷:
    2. عده‌اى فقط به احكام و ظواهر پرداختند؛ ازاين‌رو برخى فرقه‌ها چون تصوف پيدا شد.
    2. عده‌اى فقط به احكام و ظواهر پرداختند؛ ازاين‌رو برخى فرقه‌ها چون تصوف پيدا شد.


    3. قصه‌گويان با گرفتن پول از مردم، آنان را با وصف بهشت و جهنم به خود مشعول كرده بودند و حاكمان نه‌تنها آن‌ها را منع نمى‌كردند، بلكه تشويق هم مى‌كردند.<ref>ر.ك: همان، ص191</ref>
    3. قصه‌گويان با گرفتن پول از مردم، آنان را با وصف بهشت و جهنم به خود مشعول كرده بودند و حاكمان نه‌تنها آن‌ها را منع نمى‌كردند، بلكه تشويق هم مى‌كردند.<ref>ر.ک: همان، ص191</ref>


    در قرن پنجم، عبدالرحمن بن الجوزى از علماى اهل سنت، كتاب «الموضوعات» را نگاشت و به پيروى از وى، [[سيوطى]] و فتنى كتاب‌هايى نگاشتند. اين امر به دليل وجود روايات جعلى در منابع اهل تسنن بود، ولى شيعه به اين كار نپرداخت و جاعلان با استناد به حديث «من بلغه ثواب على عمل فعمله ابتغاء ذلك الثواب أوتيه و إن لم يكن رسول‌الله قائله» به جعل حديث پرداختند.<ref>همان</ref>
    در قرن پنجم، عبدالرحمن بن الجوزى از علماى اهل سنت، كتاب «الموضوعات» را نگاشت و به پيروى از وى، [[سيوطى]] و فتنى كتاب‌هايى نگاشتند. اين امر به دليل وجود روايات جعلى در منابع اهل تسنن بود، ولى شيعه به اين كار نپرداخت و جاعلان با استناد به حديث «من بلغه ثواب على عمل فعمله ابتغاء ذلك الثواب أوتيه و إن لم يكن رسول‌الله قائله» به جعل حديث پرداختند.<ref>همان</ref>