تفسير المحيط الأعظم و البحر الخضم في تأويل كتابالله العزيز المحكم: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص') |
جز (جایگزینی متن - ':م' به ': م') |
||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
#ولايت: آثار ايشان همه شاهدند كه آن بزرگوار، با ولايت عجين بوده است. وى مىفرمايد: «آنچه من دارم از ولايت دارم». آرى ولايت، باب رحمت خداوند است. ما هم هرچه داريم از ولايت داريم. اين حرف از روى تعصب مذهبى نيست. بنده دينم را به تقليد از آبا و اجداد و محيط و قبيلهام نگرفتهام. الحمد لله ربّ العالمين با بصيرت دين را پذيرفتم. | #ولايت: آثار ايشان همه شاهدند كه آن بزرگوار، با ولايت عجين بوده است. وى مىفرمايد: «آنچه من دارم از ولايت دارم». آرى ولايت، باب رحمت خداوند است. ما هم هرچه داريم از ولايت داريم. اين حرف از روى تعصب مذهبى نيست. بنده دينم را به تقليد از آبا و اجداد و محيط و قبيلهام نگرفتهام. الحمد لله ربّ العالمين با بصيرت دين را پذيرفتم. | ||
#تفسير انفسى: در كتب عرفان نظرى و عملى كه سلسله عرفا درباره آيات قرآنى، تفاسير و بياناتى دارند، در ارتباط با آن تفاسير، اصطلاحى دارند عظيم و پرمعنى كه مىفرمايند: اين بيانات تفسير انفسى قرآن كريم است. اينان تفاسيرى كه نوشتند تفاسير انفسى است. فقيه، آيات مربوط به فقه را از قرآن جدا و بحث مىكند [اين را] آيات الأحكام [يا فقه القرآن گويند] اين خوب است. اديب با توجه به مسائل ادبى از قرآن شواهدى ذكر مىكند؛ ليكن قرآن، الفاظ ادبى و آيات الأحكام تنها نيست. اصول دين و حقايق مبدأ و معاد هم دارد. | #تفسير انفسى: در كتب عرفان نظرى و عملى كه سلسله عرفا درباره آيات قرآنى، تفاسير و بياناتى دارند، در ارتباط با آن تفاسير، اصطلاحى دارند عظيم و پرمعنى كه مىفرمايند: اين بيانات تفسير انفسى قرآن كريم است. اينان تفاسيرى كه نوشتند تفاسير انفسى است. فقيه، آيات مربوط به فقه را از قرآن جدا و بحث مىكند [اين را] آيات الأحكام [يا فقه القرآن گويند] اين خوب است. اديب با توجه به مسائل ادبى از قرآن شواهدى ذكر مىكند؛ ليكن قرآن، الفاظ ادبى و آيات الأحكام تنها نيست. اصول دين و حقايق مبدأ و معاد هم دارد. | ||
#:مقامات انسان و مدارج و معارج آنها را بيان كرده است. اهل عرفان، آن آيات را بهعنوان تفسير انفسى قرآن كريم، بيان كردند. | #: مقامات انسان و مدارج و معارج آنها را بيان كرده است. اهل عرفان، آن آيات را بهعنوان تفسير انفسى قرآن كريم، بيان كردند. | ||
#:مثلا آنان اگر موسى را به عقل و فرعون را به نفس تعبير كردند، معنايش اين نيست كه انحصارا قرآن اين معنى را مىفرمايد، بلكه مقصود اين است كه اين هم يك بعد و يك معنى و باطنى از قرآن است. در حقيقت، اين بيانات اهل عرفان، بيان بطنى از بطون قرآن كريم است؛ يعنى انطباق دادن آنچه را كه در جهان بيرون است، بر جهان درونى انسان، به حكم مطلب مسلّم انطباق جهان و انسان. | #: مثلا آنان اگر موسى را به عقل و فرعون را به نفس تعبير كردند، معنايش اين نيست كه انحصارا قرآن اين معنى را مىفرمايد، بلكه مقصود اين است كه اين هم يك بعد و يك معنى و باطنى از قرآن است. در حقيقت، اين بيانات اهل عرفان، بيان بطنى از بطون قرآن كريم است؛ يعنى انطباق دادن آنچه را كه در جهان بيرون است، بر جهان درونى انسان، به حكم مطلب مسلّم انطباق جهان و انسان. | ||
#:نمونههاى روايى در اين باب فراوان است؛ از آن جمله: در [[مجمع البيان في تفسير القرآن|تفسير مجمع البيان]] ذيل آيه | #:نمونههاى روايى در اين باب فراوان است؛ از آن جمله: در [[مجمع البيان في تفسير القرآن|تفسير مجمع البيان]] ذيل آيه | ||
#:{{متن قرآن|وسقاهم ربّهم شرابا طهورا|سوره=انسان|آیه=۲۲}} | #:{{متن قرآن|وسقاهم ربّهم شرابا طهورا|سوره=انسان|آیه=۲۲}} |