الفرقان في تفسير القرآن بالقرآن و السنة: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۴ مارس ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - ' ر.ك: ' به ' ر.ک: '
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين')
جز (جایگزینی متن - ' ر.ك: ' به ' ر.ک: ')
خط ۷۸: خط ۷۸:
#اعتماد بر ملاك‌ها و اصول خود و محور قرار ندادن آراى تفسيرى مفسران: پديده ديگر در سبك نويسنده، تكيه بر فهم و برداشت شخصى و بى‌اعتمادى به گفته‌ها و ديدگاه‌هاى ديگران است. مفسر با دقت و درنگ در مفردات و تركيبات آيه، به‌صورت مستقيم و با استمداد از آيات يا روايات راهگشا، به سراغ تفسير مى‌رود و از هرگونه درگير شدن با گفته‌ها و نظريه‌ها خوددارى مى‌كند. البته اين بدان معنا نيست كه هيچ‌گونه نقل و نقدى نسبت به نظريات ندارد، بلكه مقصود آن است كه در فهم آيه و برداشت تفسيرى از آن، بر ديدگاه‌هاى ديگران تكيه ندارد و بر اين باور است كه تفسير قرآن بر اساس آراى مفسران، به هر شكل كه باشد، گونه‌اى از تفسير به رأى است. در جايى به‌صراحت بر اين واقعيت تأكيد دارد كه شيوه تفسير الفرقان، نپرداختن به آرا و نظريه‌هاى تفسيرى ديگران است.<ref>همان، ج1، ص309 و ج30، ص6</ref>
#اعتماد بر ملاك‌ها و اصول خود و محور قرار ندادن آراى تفسيرى مفسران: پديده ديگر در سبك نويسنده، تكيه بر فهم و برداشت شخصى و بى‌اعتمادى به گفته‌ها و ديدگاه‌هاى ديگران است. مفسر با دقت و درنگ در مفردات و تركيبات آيه، به‌صورت مستقيم و با استمداد از آيات يا روايات راهگشا، به سراغ تفسير مى‌رود و از هرگونه درگير شدن با گفته‌ها و نظريه‌ها خوددارى مى‌كند. البته اين بدان معنا نيست كه هيچ‌گونه نقل و نقدى نسبت به نظريات ندارد، بلكه مقصود آن است كه در فهم آيه و برداشت تفسيرى از آن، بر ديدگاه‌هاى ديگران تكيه ندارد و بر اين باور است كه تفسير قرآن بر اساس آراى مفسران، به هر شكل كه باشد، گونه‌اى از تفسير به رأى است. در جايى به‌صراحت بر اين واقعيت تأكيد دارد كه شيوه تفسير الفرقان، نپرداختن به آرا و نظريه‌هاى تفسيرى ديگران است.<ref>همان، ج1، ص309 و ج30، ص6</ref>
#استفاده گسترده از روايات: سبك تفسير گرچه تفسير قرآن به قرآن است و به همين جهت اگر از روايات استفاده نمى‌كرد، برخلاف انتظار نبود، اما ويژگى اين تفسير آن است كه همراه با سبك يادشده، از روايات نيز، به‌صورت گسترده بهره برده است؛ به‌گونه‌اى كه مى‌توان گفت، افزون بر تفسير قرآن، يك دوره تفسير روايى را نيز در بر دارد و كمتر صفحه‌اى را مى‌توان يافت كه به‌گونه‌اى استشهاد به روايت و استناد به منبع روايى در آن ديده نشود.
#استفاده گسترده از روايات: سبك تفسير گرچه تفسير قرآن به قرآن است و به همين جهت اگر از روايات استفاده نمى‌كرد، برخلاف انتظار نبود، اما ويژگى اين تفسير آن است كه همراه با سبك يادشده، از روايات نيز، به‌صورت گسترده بهره برده است؛ به‌گونه‌اى كه مى‌توان گفت، افزون بر تفسير قرآن، يك دوره تفسير روايى را نيز در بر دارد و كمتر صفحه‌اى را مى‌توان يافت كه به‌گونه‌اى استشهاد به روايت و استناد به منبع روايى در آن ديده نشود.
#:مهم‌ترين محورهايى كه استفاده از روايات در آن صورت گرفته است، يكى تأييد تفسير آيه و ديگرى گسترش ابعاد آيه است؛ گرچه در مواردى ديگر، مانند شأن نزول يا مباحث علمى نيز به روايات استناد شده است (به‌عنوان نمونه، ر.ك: متن كتاب، ج5، ص275؛ ج30، ص21 و 25).
#:مهم‌ترين محورهايى كه استفاده از روايات در آن صورت گرفته است، يكى تأييد تفسير آيه و ديگرى گسترش ابعاد آيه است؛ گرچه در مواردى ديگر، مانند شأن نزول يا مباحث علمى نيز به روايات استناد شده است (به‌عنوان نمونه، ر.ک: متن كتاب، ج5، ص275؛ ج30، ص21 و 25).
#:معيار تفسير و فهم يك آيه خود قرآن است و نقش روايات، تأييد منطوق و مفهوم ظاهر آيه و يا گسترش دادن همان معناست؛ فراتر از آنچه تنها از منطوق آيه استفاده مى‌شود. به اين ترتيب جمع بين تفسير قرآن با قرآن و بهره‌گيرى گسترده از روايات به‌گونه‌اى كه در غير تفسير روايى مانند آن ديده نمى‌شود، يكى از برجستگى‌هاى تفسير الفرقان بشمار مى‌آيد.
#:معيار تفسير و فهم يك آيه خود قرآن است و نقش روايات، تأييد منطوق و مفهوم ظاهر آيه و يا گسترش دادن همان معناست؛ فراتر از آنچه تنها از منطوق آيه استفاده مى‌شود. به اين ترتيب جمع بين تفسير قرآن با قرآن و بهره‌گيرى گسترده از روايات به‌گونه‌اى كه در غير تفسير روايى مانند آن ديده نمى‌شود، يكى از برجستگى‌هاى تفسير الفرقان بشمار مى‌آيد.
#بحث فقهى استدلالى: اين تفسير به فقه الاحكام به‌صورت مبسوط و استدلالى پرداخته است. در تاريخ تفسير كم نيستند تفاسيرى كه به آيات الاحكام و مباحث فقهى روى داشته‌اند، مانند تفسير قرطبى، اما طرح مباحث فقهى در اين تفاسير بيشتر به‌صورت بيان مسائل و به‌گونه غير استدلالى بوده است. ويژگى تفسير الفرقان اين است كه با حفظ گستردگى بحث، به‌صورت استدلالى و اجتهادى وارد مباحث فقه آيات الاحكام شده است. كنجكاوى در تعبيرات، در نظر داشتن نكته‌هاى ادبى و بلاغى، جرح و تعديل روايات مطرح‌شده و نقد و ارزيابى آراى فقهى و در همه اين احوال تكيه بر محوريت قرآن در تبيين احكام، تفسير الفرقان را موقعيتى چونان كتب فقهى بخشيده است؛ چه اينكه زمينه فقه قرآنى را به‌گونه گسترده فراهم آورده است.
#بحث فقهى استدلالى: اين تفسير به فقه الاحكام به‌صورت مبسوط و استدلالى پرداخته است. در تاريخ تفسير كم نيستند تفاسيرى كه به آيات الاحكام و مباحث فقهى روى داشته‌اند، مانند تفسير قرطبى، اما طرح مباحث فقهى در اين تفاسير بيشتر به‌صورت بيان مسائل و به‌گونه غير استدلالى بوده است. ويژگى تفسير الفرقان اين است كه با حفظ گستردگى بحث، به‌صورت استدلالى و اجتهادى وارد مباحث فقه آيات الاحكام شده است. كنجكاوى در تعبيرات، در نظر داشتن نكته‌هاى ادبى و بلاغى، جرح و تعديل روايات مطرح‌شده و نقد و ارزيابى آراى فقهى و در همه اين احوال تكيه بر محوريت قرآن در تبيين احكام، تفسير الفرقان را موقعيتى چونان كتب فقهى بخشيده است؛ چه اينكه زمينه فقه قرآنى را به‌گونه گسترده فراهم آورده است.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش