ابن ابی‌اصبع مصری، عبدالعظیم بن عبدالواحد: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - '؛س' به '؛ س')
    جز (جایگزینی متن - ')ك' به ') ک')
    خط ۶۲: خط ۶۲:
    ديگر آثار ابن ابى اصبع عبارتند از:درر الامثال كه وى در آنجا كه چگونگى گردآورى و تدوين اين کتاب را توضيح مى‌دهد، از آن به عنوان کتاب كبير ياد مى‌كند(نك: تحرير،219؛ بديع،87 و 88)؛
    ديگر آثار ابن ابى اصبع عبارتند از:درر الامثال كه وى در آنجا كه چگونگى گردآورى و تدوين اين کتاب را توضيح مى‌دهد، از آن به عنوان کتاب كبير ياد مى‌كند(نك: تحرير،219؛ بديع،87 و 88)؛


    الكافلة بتأويل تلك عشرة كاملة(بديع،254)كه زركشى (د 794 ق/ 1392 م) نسخه‌اى از اين رساله را در اختيار داشته و در کتاب خود، البرهان، قسمتى از آن را نقل كرده است(481/2،482)؛ الشافية في علم القافية؛ الميزان في الترجيح بين كلام قدامة و خصومه، ابن ابى اصبع اين دو کتاب را در اثبات شعر نبودن قرآن مجيد تأليف كرده و کتاب اخير ظاهرا ناتمام مانده است(نك:بديع،166).توصيه‌هاى ابن ابى اصبع به كاتبان و شاعران نيز كه به صورت خاتمۀ «باب التهذيب و التأديب» در کتاب تحرير التحبير آمده است(صص 412-424) و قسمتى از آن در صبح الاعشى (قلقشندى،326/2،327) و مختصرى از آن در خزانة الادب(ابن حجه،236،237) و برگزيده‌اى از آن در انوار الربيع(ابن معصوم،632)آمده، شايسته است كه به عنوان يك رسالۀ جداگانه مورد تحقيق و تجزيه و تحليل قرار گيرد.ابن ابى اصبع در اين توصيه‌ها بر اصالت معانى نسبت به الفاظ تكيه مى‌كند و شاعران و نثر نويسان را از صنايع لفظى تهى از محسنات معنوى برحذر مى‌دارد و پيروى از شيوۀ سخنورى [[امام على(ع)]] و يكّه تازان ميدانهاى فصاحت و بلاغت مانند ابن مقفّع، سهل بن هارون و [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] را كه پيروان آن حضرت هستند، توصيه مى‌كند(بديع،415؛ قس:قلقشندى،327/2).
    الكافلة بتأويل تلك عشرة كاملة(بديع،254) که زركشى (د 794 ق/ 1392 م) نسخه‌اى از اين رساله را در اختيار داشته و در کتاب خود، البرهان، قسمتى از آن را نقل كرده است(481/2،482)؛ الشافية في علم القافية؛ الميزان في الترجيح بين كلام قدامة و خصومه، ابن ابى اصبع اين دو کتاب را در اثبات شعر نبودن قرآن مجيد تأليف كرده و کتاب اخير ظاهرا ناتمام مانده است(نك:بديع،166).توصيه‌هاى ابن ابى اصبع به كاتبان و شاعران نيز كه به صورت خاتمۀ «باب التهذيب و التأديب» در کتاب تحرير التحبير آمده است(صص 412-424) و قسمتى از آن در صبح الاعشى (قلقشندى،326/2،327) و مختصرى از آن در خزانة الادب(ابن حجه،236،237) و برگزيده‌اى از آن در انوار الربيع(ابن معصوم،632)آمده، شايسته است كه به عنوان يك رسالۀ جداگانه مورد تحقيق و تجزيه و تحليل قرار گيرد.ابن ابى اصبع در اين توصيه‌ها بر اصالت معانى نسبت به الفاظ تكيه مى‌كند و شاعران و نثر نويسان را از صنايع لفظى تهى از محسنات معنوى برحذر مى‌دارد و پيروى از شيوۀ سخنورى [[امام على(ع)]] و يكّه تازان ميدانهاى فصاحت و بلاغت مانند ابن مقفّع، سهل بن هارون و [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] را كه پيروان آن حضرت هستند، توصيه مى‌كند(بديع،415؛ قس:قلقشندى،327/2).


    کتابها و رساله‌هاى ياد شده تنها يادگارهاى بر جاى مانده از ابن ابى اصبح است، و روايت درستى حاكى از اينكه وى شاگرد يا شاگردانى را مشخّصا تربيت كرده باشد در دست نيست، جز آن كه ابن صابونى نوشته كه دستخط اجازۀ كاملى از او داشته است(همانجا).همچنين، بر اثر يكى بودن لقب ابن أبى اصبع(زكى‌الدين) با فقيه و محدّث معروف مصرى زكىّ‌الدين عبدالعظيم منذرى (د 656 ق1258/ م)، [[ذهبى]] در کتاب المشتبه (30/1)آورده است كه دمياطى (شرف‌الدين عبدالمؤمن بن خلف، د 705 ق1305/ م، صاحب کتاب معجم
    کتابها و رساله‌هاى ياد شده تنها يادگارهاى بر جاى مانده از ابن ابى اصبح است، و روايت درستى حاكى از اينكه وى شاگرد يا شاگردانى را مشخّصا تربيت كرده باشد در دست نيست، جز آن كه ابن صابونى نوشته كه دستخط اجازۀ كاملى از او داشته است(همانجا).همچنين، بر اثر يكى بودن لقب ابن أبى اصبع(زكى‌الدين) با فقيه و محدّث معروف مصرى زكىّ‌الدين عبدالعظيم منذرى (د 656 ق1258/ م)، [[ذهبى]] در کتاب المشتبه (30/1)آورده است كه دمياطى (شرف‌الدين عبدالمؤمن بن خلف، د 705 ق1305/ م، صاحب کتاب معجم