آیتی، عبدالمحمد: تفاوت میان نسخه‌ها

    بدون خلاصۀ ویرایش
    (غنی سازی متن)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    <div class="wikiInfo">
    [[پرونده:NUR01395.jpg|بندانگشتی|آیتی، عبدالمحمد]]
    [[پرونده:NUR01395.jpg|بندانگشتی|آیتی، عبدالمحمد]]
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
    |-
    |-
    ! نام!! data-type='authorName'|آیتی، عبدالمحمد
    ! نام!! data-type="authorName" |آیتی، عبدالمحمد
    |-
    |-
    |نام‌های دیگر  
    |نام‌های دیگر  
    |data-type='authorOtherNames'| آیتی بروجردی، عبدالمحمد
    | data-type="authorOtherNames" | آیتی بروجردی، عبدالمحمد
    |-
    |-
    |نام پدر  
    |نام پدر  
    |data-type='authorfatherName'|
    | data-type="authorfatherName" |
    |-
    |-
    |متولد  
    |متولد  
    |data-type='authorbirthDate'|1305 هـ.ش
    | data-type="authorbirthDate" |1305 هـ.ش
    |-
    |-
    |محل تولد
    |محل تولد
    |data-type='authorBirthPlace'|بروجرد
    | data-type="authorBirthPlace" |بروجرد
    |-
    |-
    |رحلت  
    |رحلت  
    |data-type='authorDeathDate'|1392 هـ.ش یا 1434 هـ.ق یا 2013 م
    | data-type="authorDeathDate" |1392 هـ.ش یا 1434 هـ.ق یا 2013 م
    |-
    |-
    |اساتید
    |اساتید
    |data-type='authorTeachers'|
    | data-type="authorTeachers" |
    |-
    |-
    |برخی آثار
    |برخی آثار
    |data-type='authorWritings'|[[‏العبر: تاریخ ابن خلدون]]  
    | data-type="authorWritings" |[[‏العبر: تاریخ ابن خلدون]]  


    [[تاریخ دولت اسلامی در اندلس]]  
    [[تاریخ دولت اسلامی در اندلس]]  


    [[گزيده اسکندرنامه از پنج گنج نظامی گنجوی]]  
    [[گزيده اسکندرنامه از پنج گنج نظامی گنجوی]]  
    |-class='articleCode'
    |- class="articleCode"
    |کد مؤلف
    |کد مؤلف
    |data-type='authorCode'|AUTHORCODE1395AUTHORCODE
    | data-type="authorCode" |AUTHORCODE1395AUTHORCODE
    |}
    |}
    </div>
    </div>


    '''عبدالمحمد آيتى''' (1305-1392ش)، پژوهشگر، نویسنده و مترجم معاصر در حوزه فلسفه، تاریخ، ادب پارسی و عربی
    '''عبدالمحمد آيتى''' (1305-1392ش)، پژوهشگر، نویسنده و مترجم معاصر در حوزه فلسفه، تاریخ، ادب پارسی و عربی
    خط ۴۴: خط ۴۳:
    در مهر ماه سال 1323 به مدرسۀ آقا يا مدرسۀ نوربخش بروجرد رفت.در مهر ماه سال 1324 به قم رفت.
    در مهر ماه سال 1323 به مدرسۀ آقا يا مدرسۀ نوربخش بروجرد رفت.در مهر ماه سال 1324 به قم رفت.
    در مهر ماه سال 1325 از قم عازم تهران شد و با گرفتن تصديق مدرسى كه آن وقت معادل ديپلم بود در كنكور دانشكدۀ معقول و منقول شركت كرد و قبول شد.
    در مهر ماه سال 1325 از قم عازم تهران شد و با گرفتن تصديق مدرسى كه آن وقت معادل ديپلم بود در كنكور دانشكدۀ معقول و منقول شركت كرد و قبول شد.
    در خرداد سال 1328 به اخذ درجۀ ليسانس نائل آمد و چون دورۀ علوم تربيتى و روانشناسى را هم ديده بود براى تدريس در دبيرستانها به استخدام وزارت فرهنگ(آموزش و پرورش) در آمد و در مهرماه سال 1328 به دبيرى دبيرستانهاى بابل منصوب شد.
    در خرداد سال 1328 به اخذ درجۀ ليسانس نائل آمد و چون دورۀ علوم تربيتى و روانشناسى را هم ديده بود براى تدريس در دبيرستانها به استخدام وزارت فرهنگ (آموزش و پرورش) در آمد و در مهرماه سال 1328 به دبيرى دبيرستانهاى بابل منصوب شد.


    دو سال در بابل تدريس كرد و به خرم آباد لرستان منتقل شد. در مهر ماه سال 1330 از خرم آباد به تهران منتقل شد، ولى چون پنج سال تعهد دبيرى داشت، پس از چند سال كه در تهران بود او را به ساوه فرستادند. ديگر نتوانست شايد هم نمى‌خواست به تهران بازگردد.
    دو سال در بابل تدريس كرد و به خرم آباد لرستان منتقل شد. در مهر ماه سال 1330 از خرم آباد به تهران منتقل شد، ولى چون پنج سال تعهد دبيرى داشت، پس از چند سال كه در تهران بود او را به ساوه فرستادند. ديگر نتوانست شايد هم نمى‌خواست به تهران بازگردد.
    خط ۵۵: خط ۵۴:
    ==آثار علمى==
    ==آثار علمى==


    پيش از آنكه بازنشسته شد، کتابهاى باتلاق، كشتى شكسته، كالسكۀ زرين، تحرير تاريخ وصاف و ترجمۀ تقويم البلدان را منتشر كرده بود.در دورۀ بازنشستگى [[العبر: تاریخ ابن خلدون|تاريخ ابن خلدون]] (العبر) را در شش جلد ترجمه كرد و کتابهاى ديگر را چون تاريخ دولت اسلامى در اندلس در 5 جلد و تاريخ ادبيات زبان عربى و تاريخ فلسفه در جهان اسلام و دربارۀ فلسفۀ اسلامى را ترجمه كرد سپس به نظامى پرداختم و هر پنج کتاب:خسرو و شيرين، ليلى و مجنون، مخزن الاسرار، هفت پيكر و اسكندرنامه را گزيده و شرح كردم.ترجمۀ غزلهاى ابونواس، ترجمۀ الغارات، ترجمۀ علويات سبع، نوشتن شكوه قصيده و شكوه سعدى در غزل و گنجور پنج گنج و پير نيشابور هم از ديگر آثار حقير است.ترجمۀ قرآن مجيد و صحيفۀ سجاديه و نهج‌البلاغه بر تارك آثار بنده مى‌درخشند.همچنين است ترجمۀ کتاب حجاز در صدر اسلام.
    پيش از آنكه بازنشسته شود، کتابهاى باتلاق، كشتى شكسته، كالسكۀ زرين، تحرير تاريخ وصاف و ترجمۀ تقويم البلدان را منتشر كرده بود.
     
    در دورۀ بازنشستگى [[العبر: تاریخ ابن خلدون|تاريخ ابن خلدون]] (العبر) را در شش جلد ترجمه كرد و کتابهاى ديگر را چون تاريخ دولت اسلامى در اندلس در 5 جلد و تاريخ ادبيات زبان عربى و تاريخ فلسفه در جهان اسلام و دربارۀ فلسفۀ اسلامى را ترجمه كرد، سپس به نظامى پرداخت و هر پنج کتاب:خسرو و شيرين، ليلى و مجنون، مخزن الاسرار، هفت پيكر و اسكندرنامه را گزيده و شرح كرد.
     
    ترجمۀ غزلهاى ابونواس، ترجمۀ الغارات، ترجمۀ علويات سبع، نوشتن شكوه قصيده و شكوه سعدى در غزل و گنجور پنج گنج و پير نيشابور هم از ديگر آثار ایشان است.
     
    ترجمۀ قرآن مجيد و صحيفۀ سجاديه و نهج‌البلاغه بر تارك آثار ایشان مى‌درخشند.همچنین از آن جمله ترجمۀ کتاب حجاز در صدر اسلام است.
     
    ترجمۀ قرآن مجيد را در سال 1356 آغاز كرد و پس از سه سال به پايان برد. او می‌خواست ترجمه‌اى روان و امروزى، ترجمه‌اى كه در عين صحت و فصاحت و بلاغت و در عين زيبايى عبارات خواندنش براى همگان آسان باشد به وجود آورد. به همین جهت ترجمۀ مرحوم الهى قمشه‌اى و ترجمۀ مرحوم پاينده و مرحوم رهنما را خواند و فراز و فرود و حسن و عيب هر كدام را در نظر گرفت.  او مى‌خواست چيزى به وجود آورد كه از حسن‌هاى همه آنها بهره‌مند و از عيبهاى آنها (اگر داشته باشند) مبرّا باشد. در هنگام ترجمه از مطالعه تفاسير غافل نبود. همواره به تفسير ابو[[الفتوح]]، كشف الاسرار، [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]]، ترجمۀ تفسير [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، كشّاف و تفسير كبير امام فخر مراجعه مى‌كرد.


    ترجمۀ قرآن مجيد را در سال 1356 آغاز كرد و پس از سه سال به پايان برد. به خيال خودم مى‌خواستم ترجمه‌اى روان و امروزى، ترجمه‌اى كه در عين صحت و فصاحت و بلاغت و در عين زيبايى عبارات خواندنش براى همگان آسان باشد به وجود آورم. حالا تا چه حد موفق شده‌ام، جنابعالى بهتر از هر كس مى‌دانيد كه هم قرآن پژوهيد و هم نويسنده. ترجمه‌هايى را كه تا آن روز منتشر شده بودند، چون ترجمۀ مرحوم الهى قمشه‌اى و ترجمۀ مرحوم پاينده و مرحوم رهنما را خواندم و فراز و فرود و حسن و عيب هر كدام را در نظر گرفتم. مى‌خواستم چيزى به وجود آورم كه از حسن‌هاى همه آنها بهره‌مند و از عيبهاى آنها (اگر داشته باشند) مبرّا باشد.چه مى‌شود كرد انّ الانسان خلق هلوعا.در هنگام ترجمه از تفاسير غافل نبوده‌ام.همواره به تفسير ابو[[الفتوح]]، كشف الاسرار، [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]]، ترجمۀ تفسير [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، كشّاف و تفسير كبير امام فخر مراجعه مى‌كردم.در تجديد نظر چاپ بعد در [[الميزان في تفسير القرآن|تفسير الميزان]] و [[تفسیر نمونه]] هم نگريسته‌ام.بر ترجمۀ بنده چند تن از افاضل از جمله خود جنابعالى نقدهايى نوشته‌اند.از همه سپاسگزارم.از آن ايرادها هر كدام را كه وارد بوده پس از مراجعه به تفاسير در چاپهاى بعد اعمال كرده‌ام و خواهم كرد.
    او سعی نمود در تجديد نظر چاپ بعد در [[الميزان في تفسير القرآن|تفسير الميزان]] و [[تفسیر نمونه]] را هم مورد توجه قرار دهد.