أصول التفسير و التأويل؛ مقارنة منهجية بين آراء الطباطبائي و أبرز المفسرين: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
    جز (جایگزینی متن - 'عبارت‌اند' به 'عبارتند')
    خط ۴۱: خط ۴۱:


    ==ساختار==
    ==ساختار==
    کتاب با مقدمه‌ای مفصل از نویسنده آغاز شده است. نویسنده سعی دارد تا در پنج اصل و یک خاتمه، به بیان و توضیح اصول تفسیر و تأویل قرآن بپردازد. این اصول عبارت‌اند از: حجیت ظواهر قرآن، تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر به رأی، محکم و متشابه و تأویل قرآن.
    کتاب با مقدمه‌ای مفصل از نویسنده آغاز شده است. نویسنده سعی دارد تا در پنج اصل و یک خاتمه، به بیان و توضیح اصول تفسیر و تأویل قرآن بپردازد. این اصول عبارتند از: حجیت ظواهر قرآن، تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر به رأی، محکم و متشابه و تأویل قرآن.


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    خط ۵۱: خط ۵۱:
    این فصل، دارای دو بخش است:
    این فصل، دارای دو بخش است:


    الف) بررسی ادله قائلین به حجیت ظواهر قرآن؛ نویسنده معتقد است که مشهور علمای شیعه، قائل به حجیت ظواهر قرآن بوده و در این راه، استدلالاتی را بیان کرده‌اند که وی به برخی از آن‌ها اشاره کرده و آن‌ها را مورد بحث و بررسی قرار داده است. این وجوه عبارت‌اند از اینکه:
    الف) بررسی ادله قائلین به حجیت ظواهر قرآن؛ نویسنده معتقد است که مشهور علمای شیعه، قائل به حجیت ظواهر قرآن بوده و در این راه، استدلالاتی را بیان کرده‌اند که وی به برخی از آن‌ها اشاره کرده و آن‌ها را مورد بحث و بررسی قرار داده است. این وجوه عبارتند از اینکه:
    # قرآن به لسان عربی مبین نازل شده است.
    # قرآن به لسان عربی مبین نازل شده است.
    # قرآن معجزه جاویدان اسلام است.
    # قرآن معجزه جاویدان اسلام است.
    خط ۶۴: خط ۶۴:
    ===اصل دوم، تفسیر قرآن به قرآن===
    ===اصل دوم، تفسیر قرآن به قرآن===
    اصل دوم، تفسیر قرآن به قرآن؛ نویسنده در ابتدا به‌صورت اجمالی به تاریخ این روش اشاره کرده و در ادامه، این روش را در سه بخش زیر، بررسی نموده است:
    اصل دوم، تفسیر قرآن به قرآن؛ نویسنده در ابتدا به‌صورت اجمالی به تاریخ این روش اشاره کرده و در ادامه، این روش را در سه بخش زیر، بررسی نموده است:
    # نظریه تفسیر قرآن به قرآن؛ از جمله مفسرینی که از این روش استفاده کرده‌اند، عبارت‌اند از [[طبری، محمد بن جریر|طبری]]، [[فخر رازی، محمد بن عمر|رازی]]، [[طبرسی، فضل بن حسن|طبرسی]]، [[طوسی، محمد بن حسن|طوسی]] و [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائی]]. نویسنده معتقد است که بنای این گروه از مفسرین، روایاتی از پیامبر(ص) و ائمه(ع) است که در آن‌ها به تفسیر و تصدیق بعضی از آیات قرآن به‌واسطه بعض آیات دیگر، اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، ص160-169</ref>.
    # نظریه تفسیر قرآن به قرآن؛ از جمله مفسرینی که از این روش استفاده کرده‌اند، عبارتند از [[طبری، محمد بن جریر|طبری]]، [[فخر رازی، محمد بن عمر|رازی]]، [[طبرسی، فضل بن حسن|طبرسی]]، [[طوسی، محمد بن حسن|طوسی]] و [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائی]]. نویسنده معتقد است که بنای این گروه از مفسرین، روایاتی از پیامبر(ص) و ائمه(ع) است که در آن‌ها به تفسیر و تصدیق بعضی از آیات قرآن به‌واسطه بعض آیات دیگر، اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، ص160-169</ref>.
    # نقش حدیث در تفسیر قرآن؛ نویسنده در ابتدا، نگاهی به تاریخ حدیث و برخورد مسلمانان با آن، پس از رحلت رسول اکرم(ص) انداخته و در سه مرحله، نقش، پیامبر(ع)، ائمه(ع) و صحابه در فهم قرآن را بررسی کرده است<ref>ر.ک: همان، ص170-185</ref>.
    # نقش حدیث در تفسیر قرآن؛ نویسنده در ابتدا، نگاهی به تاریخ حدیث و برخورد مسلمانان با آن، پس از رحلت رسول اکرم(ص) انداخته و در سه مرحله، نقش، پیامبر(ع)، ائمه(ع) و صحابه در فهم قرآن را بررسی کرده است<ref>ر.ک: همان، ص170-185</ref>.
    # نقش عقل در فهم و تفسیر قرآن؛ امکان اعتماد بر نتایج استدلالات عقلی در فهم زوایای مختلفی از فکر و عقیده، از جمله مسائل اساسی است که معرکه آراء بوده و نزاع فراوانی پیرامون آن صورت گرفته است<ref>ر.ک: همان، ص186-207</ref>.
    # نقش عقل در فهم و تفسیر قرآن؛ امکان اعتماد بر نتایج استدلالات عقلی در فهم زوایای مختلفی از فکر و عقیده، از جمله مسائل اساسی است که معرکه آراء بوده و نزاع فراوانی پیرامون آن صورت گرفته است<ref>ر.ک: همان، ص186-207</ref>.


    ===اصل سوم، تفسیر به رأی===
    ===اصل سوم، تفسیر به رأی===
    در اصل سوم، تفسیر به رأی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته و نظر برخی از علما و دانشمندان، پیرامون صحت‌وسقم این مسئله، مطرح شده است. این علما، عبارت‌اند از:[[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، [[طوسی، محمد بن حسن|طوسی]]، [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]، [[آلوسی، محمود بن عبدالله|آلوسی]]، [[ابن عاشور، محمدطاهر|ابن عاشور تونسی]]، [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائی]]، [[خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی(ره)]] و [[صدر، محمدباقر|شهید صدر]] <ref>ر.ک: همان، ص211-238</ref>.  
    در اصل سوم، تفسیر به رأی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته و نظر برخی از علما و دانشمندان، پیرامون صحت‌وسقم این مسئله، مطرح شده است. این علما، عبارتند از:[[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، [[طوسی، محمد بن حسن|طوسی]]، [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]، [[آلوسی، محمود بن عبدالله|آلوسی]]، [[ابن عاشور، محمدطاهر|ابن عاشور تونسی]]، [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائی]]، [[خمینی، سید روح‌الله|امام خمینی(ره)]] و [[صدر، محمدباقر|شهید صدر]] <ref>ر.ک: همان، ص211-238</ref>.  


    ===اصل چهارم، محکم و متشابه===
    ===اصل چهارم، محکم و متشابه===
    خط ۸۷: خط ۸۷:
    اصل پنجم، در دو قسم زیر، مسئله تأویل را مورد بحث قرار داده است:
    اصل پنجم، در دو قسم زیر، مسئله تأویل را مورد بحث قرار داده است:
    1- نظریه تأویل در قرآن؛ پس از ارائه مقدمه‌ای در بیان معنای لغوی و اصطلاحی تأویل، در سه فصل دنبال شده است:
    1- نظریه تأویل در قرآن؛ پس از ارائه مقدمه‌ای در بیان معنای لغوی و اصطلاحی تأویل، در سه فصل دنبال شده است:
    # اتجاهات اساسی در فهم تأویل قرآن، که عبارت‌اند از: تأویل از مقوله معناست؛ در این رابطه، دو نظریه زیر مطرح و مورد بحث قرار گرفته است: مراد از تأویل، تفسیر است؛ منظور از آن، اخذ معنای مخالف ظاهر لفظ است؛ و تأویل از امور عینی است<ref>همان، ص299-304</ref>. نویسنده برای قول دوم به نظریه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] اشاره کرده است<ref>ر.ک: همان، ص304</ref>.
    # اتجاهات اساسی در فهم تأویل قرآن، که عبارتند از: تأویل از مقوله معناست؛ در این رابطه، دو نظریه زیر مطرح و مورد بحث قرار گرفته است: مراد از تأویل، تفسیر است؛ منظور از آن، اخذ معنای مخالف ظاهر لفظ است؛ و تأویل از امور عینی است<ref>همان، ص299-304</ref>. نویسنده برای قول دوم به نظریه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] اشاره کرده است<ref>ر.ک: همان، ص304</ref>.
    # بررسی این نکته که آیا تأویل قرآن توسط غیر خداوند، ممکن است یا خیر؟ نویسنده در این زمینه، ابتدا معنای راسخون در علم را مورد مطالعه قرار داده، پس از بررسی دیدگاه [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]] در این رابطه، از علم اهل‌بیت به تأویل قرآن بحث کرده است<ref>ر.ک: همان، ص343-347</ref>.
    # بررسی این نکته که آیا تأویل قرآن توسط غیر خداوند، ممکن است یا خیر؟ نویسنده در این زمینه، ابتدا معنای راسخون در علم را مورد مطالعه قرار داده، پس از بررسی دیدگاه [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]] در این رابطه، از علم اهل‌بیت به تأویل قرآن بحث کرده است<ref>ر.ک: همان، ص343-347</ref>.
    # نظریه عرفا پیرامون تأویل قرآن؛ که در چهار بخش زیر، دنبال شده است:  
    # نظریه عرفا پیرامون تأویل قرآن؛ که در چهار بخش زیر، دنبال شده است:  
    خط ۹۳: خط ۹۳:
    ضرورت تأویل و اهمیت آن؛ در این قسمت، قول [[جوادی آملی، عبدالله|علامه آملی]] مورد تحلیل قرار گرفته است. ایشان معتقدند که تأویل بر دو قسم است: تأویل برای فتنه و فساد در دین و اعتقادات؛ تأویل برای خیر، صواب، هدایت و ارشاد<ref>ر.ک: همان، ص363-379</ref>.
    ضرورت تأویل و اهمیت آن؛ در این قسمت، قول [[جوادی آملی، عبدالله|علامه آملی]] مورد تحلیل قرار گرفته است. ایشان معتقدند که تأویل بر دو قسم است: تأویل برای فتنه و فساد در دین و اعتقادات؛ تأویل برای خیر، صواب، هدایت و ارشاد<ref>ر.ک: همان، ص363-379</ref>.


    معنای تأویل و اقسام آن؛ که عبارت‌اند از تأویل اهل باطل (اخذ به متشابهات و تأویل به رأی آن) و تأویل راسخان در علم که بر دو قسم است: قسمی متعلق به ارباب ظاهر و اهل شریعت و قسمی، متعلق به اهل باطن و ارباب طریقت<ref>همان، ص379-381</ref>.  
    معنای تأویل و اقسام آن؛ که عبارتند از تأویل اهل باطل (اخذ به متشابهات و تأویل به رأی آن) و تأویل راسخان در علم که بر دو قسم است: قسمی متعلق به ارباب ظاهر و اهل شریعت و قسمی، متعلق به اهل باطن و ارباب طریقت<ref>همان، ص379-381</ref>.  


    روش وقوف بر تأویل قرآن؛ که دو روش در مورد آن ذکر شده است:
    روش وقوف بر تأویل قرآن؛ که دو روش در مورد آن ذکر شده است:
    خط ۱۰۱: خط ۱۰۱:
    در پایان این قسم به اختصاص علم به تأویل کامل به اهل‌بیت(ع) اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، ص412</ref>.
    در پایان این قسم به اختصاص علم به تأویل کامل به اهل‌بیت(ع) اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، ص412</ref>.


    2- نتایج مترتب بر نظریه وجود تأویل برای قرآن، طبق اتجاه دوم (از مقوله معنا بودن تأویل) که عبارت‌اند از:
    2- نتایج مترتب بر نظریه وجود تأویل برای قرآن، طبق اتجاه دوم (از مقوله معنا بودن تأویل) که عبارتند از:


    # ظاهر و باطن داشتن قرآن؛
    # ظاهر و باطن داشتن قرآن؛