حکمت الهی در متون فارسی: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'فارسي' به 'فارسی')
    جز (جایگزینی متن - 'مى‏توان' به 'می‌توان')
    خط ۶۵: خط ۶۵:
    در این اثر شش رساله خطی ارائه شده است که اولی رساله اثبات واجب و توحید میرزا مسیحای فسائی است. وی در مقدمه این کتاب چنین می‎نویسد: «این چند کلمه‌‏اى است مختصر در بیان اثبات واجب و توحید او و ما یتوقف علیه من المقدمات که حسبة لله لمغفرته، از براى تصحیح اعتقاد طالبان راه دین و جویندگان مسائل معرفت و یقین، در سمط تحریر کشیده شده و بر ملخص أفکار حکماء متقدمین و متأخرین محتوى و بر بعضى فواید که این ذره بی‎مقدار به افاضه آن از جناب فیاض مطلق اختصاص دارد مشتمل است و فیض قدیم فیاض وهاب علیم مقصور نیست بر هیچ ماضى و غابر و کم ترک الأول للآخر... و این رساله مرتب است بر فاتحه و دو مقصد [و خاتمه‏]»<ref>متن کتاب، ص65-66</ref>  
    در این اثر شش رساله خطی ارائه شده است که اولی رساله اثبات واجب و توحید میرزا مسیحای فسائی است. وی در مقدمه این کتاب چنین می‎نویسد: «این چند کلمه‌‏اى است مختصر در بیان اثبات واجب و توحید او و ما یتوقف علیه من المقدمات که حسبة لله لمغفرته، از براى تصحیح اعتقاد طالبان راه دین و جویندگان مسائل معرفت و یقین، در سمط تحریر کشیده شده و بر ملخص أفکار حکماء متقدمین و متأخرین محتوى و بر بعضى فواید که این ذره بی‎مقدار به افاضه آن از جناب فیاض مطلق اختصاص دارد مشتمل است و فیض قدیم فیاض وهاب علیم مقصور نیست بر هیچ ماضى و غابر و کم ترک الأول للآخر... و این رساله مرتب است بر فاتحه و دو مقصد [و خاتمه‏]»<ref>متن کتاب، ص65-66</ref>  


    دومین اثر، رساله اثبات واجب حکیم ملا رجبعلی تبریزی است. وی در ابتدای رساله مباحث آن را چنین تشریح می‎کند: «بدان که این نوشته مشتمل است بر مقدمه و پنج مطلب و خاتمه. مقدمه- در بیان معنى وجود و معنى اشتراک لفظى و معنوى در این مقام و ذکر اسامى جماعتى که قایلند که این اشتراک لفظ وجود و موجود میان واجب و ممکن اشتراک لفظى است. مطلب اول: در اثبات واجب‎الوجود بالذات. مطلب دوم: در اثبات احدیت واجب‎الوجود بالذات، یعنى نفى ترکیب. مطلب سوم: در اثبات واحدیت واجب‎الوجود بالذات، یعنى در نفى شریک بر سبیل اجمال. مطلب چهارم: در بیان آنکه صفت عین ذات نمى‏تواند بود. مطلب پنجم: در بیان آنکه اشتراک لفظ وجود و موجود میان واجب تعالى و ممکنات اشتراک لفظى است، نه معنوى. خاتمه- در بیان احادیثى که شاهدند بر این دو مطلب آخر.»<ref>همان، ص151</ref>  
    دومین اثر، رساله اثبات واجب حکیم ملا رجبعلی تبریزی است. وی در ابتدای رساله مباحث آن را چنین تشریح می‎کند: «بدان که این نوشته مشتمل است بر مقدمه و پنج مطلب و خاتمه. مقدمه- در بیان معنى وجود و معنى اشتراک لفظى و معنوى در این مقام و ذکر اسامى جماعتى که قایلند که این اشتراک لفظ وجود و موجود میان واجب و ممکن اشتراک لفظى است. مطلب اول: در اثبات واجب‎الوجود بالذات. مطلب دوم: در اثبات احدیت واجب‎الوجود بالذات، یعنى نفى ترکیب. مطلب سوم: در اثبات واحدیت واجب‎الوجود بالذات، یعنى در نفى شریک بر سبیل اجمال. مطلب چهارم: در بیان آنکه صفت عین ذات نمی‌تواند بود. مطلب پنجم: در بیان آنکه اشتراک لفظ وجود و موجود میان واجب تعالى و ممکنات اشتراک لفظى است، نه معنوى. خاتمه- در بیان احادیثى که شاهدند بر این دو مطلب آخر.»<ref>همان، ص151</ref>  


    سومین رساله، در اثبات واجب و توحید جلال‎الدین محمد دوانی است. وی بهانه نگارش این کتاب را شهودی می‎داند که بر او عارض شده است<ref>ر.ک: همان، ص160-163</ref>. ایشان می‎نویسد: «خواستم که ثواقب معانى چند که اول ظهور ایشان از افق دل این حقیر بوده، به حکم سلطان وقت و قهرمان زمان، به مدد کلک بیان از حجاب عزت و کمون، به سرحد ظهور و عیان رساند؛ چه اتفاق انکشاف امثال این حقایق از خصایص اوقات تواند بود و به مشاعل نیرات حجج و برهان و قنادیل دلیل و بیان راه به نهانخانه اسرار نبوت نتوان برد... و شروع در ترصیص این رساله رفت مرتب بر دو مقام و در هر مقامی دو موقف، به حمدالله- تعالى- که معارف ذوقیش بر وجهى واقع شد که هوشمندان دانا که صرافان بازار معارفند، اگر به معیار ذوق سلیم بسنجند، به تمام عیارى آن ظاهراً قائل آیند و مباحث علمى و رسمى بر نهجى گزارش یافت که ممارسان صناعات نظرى را، قیاسا مجال جدال نماند و لیس البیان مثل العیان.»<ref>همان، ص163</ref>
    سومین رساله، در اثبات واجب و توحید جلال‎الدین محمد دوانی است. وی بهانه نگارش این کتاب را شهودی می‎داند که بر او عارض شده است<ref>ر.ک: همان، ص160-163</ref>. ایشان می‎نویسد: «خواستم که ثواقب معانى چند که اول ظهور ایشان از افق دل این حقیر بوده، به حکم سلطان وقت و قهرمان زمان، به مدد کلک بیان از حجاب عزت و کمون، به سرحد ظهور و عیان رساند؛ چه اتفاق انکشاف امثال این حقایق از خصایص اوقات تواند بود و به مشاعل نیرات حجج و برهان و قنادیل دلیل و بیان راه به نهانخانه اسرار نبوت نتوان برد... و شروع در ترصیص این رساله رفت مرتب بر دو مقام و در هر مقامی دو موقف، به حمدالله- تعالى- که معارف ذوقیش بر وجهى واقع شد که هوشمندان دانا که صرافان بازار معارفند، اگر به معیار ذوق سلیم بسنجند، به تمام عیارى آن ظاهراً قائل آیند و مباحث علمى و رسمى بر نهجى گزارش یافت که ممارسان صناعات نظرى را، قیاسا مجال جدال نماند و لیس البیان مثل العیان.»<ref>همان، ص163</ref>