میرداماد، سید محمدباقر بن محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۵ دسامبر ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - 'شناسي' به 'شناسی'
جز (جایگزینی متن - 'الصراط المستقيم (في ربط الحادث بالقديم)' به 'الصراط المستقيم في ربط الحادث بالقديم')
جز (جایگزینی متن - 'شناسي' به 'شناسی')
خط ۸۳: خط ۸۳:
اين سه بزرگوار كه در برخى از كتب شرح حال و تاريخ به عنوان اساتيد و مشايخ ميرداماد از آنان نام برده شده همگى در علوم منقول استاد و متبحر بوده‌اند.
اين سه بزرگوار كه در برخى از كتب شرح حال و تاريخ به عنوان اساتيد و مشايخ ميرداماد از آنان نام برده شده همگى در علوم منقول استاد و متبحر بوده‌اند.


اساتيد ميرداماد در علوم عقلى كه وجه مشخّصه علمى اوست و ما وى را به اين جهت به شهرت مى‌شناسيم به‌درستى معلوم نيست، مگر اشاره‌اى كه در تاريخ عالم آراى عباسى آمده است. در اين كتاب از ميان كسانى كه ميرداماد در مدت اقامتش در هرات و تردد به دربار وليعهد محمد خدابنده با آنان مباحثات علمى داشته تنها از «امير فخرالدين سمّاك استرآبادى» نام برده شده است.<ref>تاريخ عالم آراى عباسى، ج1، ص146</ref>
اساتيد ميرداماد در علوم عقلى كه وجه مشخّصه علمى اوست و ما وى را به اين جهت به شهرت مى‌شناسیم به‌درستى معلوم نيست، مگر اشاره‌اى كه در تاريخ عالم آراى عباسى آمده است. در اين كتاب از ميان كسانى كه ميرداماد در مدت اقامتش در هرات و تردد به دربار وليعهد محمد خدابنده با آنان مباحثات علمى داشته تنها از «امير فخرالدين سمّاك استرآبادى» نام برده شده است.<ref>تاريخ عالم آراى عباسى، ج1، ص146</ref>


در همين كتاب در شرح حال فخرالدين سمّاك استرآبادى آمده است كه وى در علوم معقول تبحّر داشته و از شاگردان امير غياث‌الدين منصور شيرازى بوده است. حاشيه بر الهيات تجريد الاعتقاد [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] از تأليفات اوست.<ref>همان كتاب و نيز در ريحانة الادب به اين مطلب اشاره شده است كه ظاهراً مأخوذ از عالم آراى عباسى است. (ريحانةالادب، ج3، ص 68)</ref>
در همين كتاب در شرح حال فخرالدين سمّاك استرآبادى آمده است كه وى در علوم معقول تبحّر داشته و از شاگردان امير غياث‌الدين منصور شيرازى بوده است. حاشيه بر الهيات تجريد الاعتقاد [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] از تأليفات اوست.<ref>همان كتاب و نيز در ريحانة الادب به اين مطلب اشاره شده است كه ظاهراً مأخوذ از عالم آراى عباسى است. (ريحانةالادب، ج3، ص 68)</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش