المستنير في القراءات العشر: تفاوت میان نسخه‌ها

    (لینک درون متنی)
    خط ۱: خط ۱:
    <div class='wikiInfo'>
    <div class="wikiInfo">
    [[پرونده:NUR13983J1.jpg|بندانگشتی|المستنير في القراءات العشر]]
    [[پرونده:NUR13983J1.jpg|بندانگشتی|المستنير في القراءات العشر]]
    {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
    {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right"
    |+ |
    |+  
    |-
    |-
    ! نام کتاب!! data-type='bookName'|المستنير في القراءات العشر
    ! نام کتاب!! data-type="bookName" |المستنير في القراءات العشر
    |-
    |-
    |نام های دیگر کتاب  
    |نام های دیگر کتاب  
    |data-type='otherBookNames'|
    | data-type="otherBookNames" |
    |-
    |-
    |پدیدآورندگان  
    |پدیدآورندگان  
    |data-type='authors'|[[ابن سوار، احمد بن علی]] (نويسنده)
    | data-type="authors" |[[ابن سوار، احمد بن علی]] (نويسنده)
       
       
    [[شرف، جمال‌الدين محمد ]] (محقق)
    [[شرف، جمال‌الدين محمد ]] (محقق)
    |-
    |-
    |زبان  
    |زبان  
    |data-type='language'|عربي
    | data-type="language" |عربي
    |-
    |-
    |کد کنگره  
    |کد کنگره  
    |data-type='congeressCode' style='direction:ltr'|‏BP‎‏ ‎‏75‎‏/‎‏35‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏م‎‏5  
    | data-type="congeressCode" style="direction:ltr" |‏BP‎‏ ‎‏75‎‏/‎‏35‎‏ ‎‏/‎‏الف‎‏2‎‏م‎‏5  
    |-
    |-
    |موضوع  
    |موضوع  
    |data-type='subject'|قاريان عشره  
    | data-type="subject" |قاريان عشره  


    قرآن - قرائت  
    قرآن - قرائت  
    خط ۲۸: خط ۲۸:
    |-
    |-
    |ناشر  
    |ناشر  
    |data-type='publisher'|دار الصحابة للتراث  
    | data-type="publisher" |دار الصحابة للتراث  
    |-
    |-
    |مکان نشر  
    |مکان نشر  
    |data-type='publishPlace'|مصر - طنطا  
    | data-type="publishPlace" |مصر - طنطا  
    |-
    |-
    ||سال نشر  
    ||سال نشر  
    |ata-type='publishYear'|مجلد1: 2002م ,   
    | ata-type="publishYear" |مجلد1: 2002م ,   
    |-class='articleCode'
    |- class="articleCode"


    |کد اتوماسیون  
    |کد اتوماسیون  
    |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE13983AUTOMATIONCODE
    | data-type="automationCode" |AUTOMATIONCODE13983AUTOMATIONCODE
    |}
    |}
    </div>
    </div>
    '''المستنير في القراءات العشر''' اثر ابوطاهر احمد بن علی... بن سوار نحوی(متوفی 496ق)، کتابی است به زبان عربی و با موضوع علوم قرآنی. نویسنده در این اثر ضمن بیان برخی امور درباره قرآن و فضیلت قرائت و آموختن آن، به بیان موارد اختلاف قاریان ده‌گانه از سوره حمد تا ناس پرداخته است. محقق کتاب، جمال‌الدین محمد شرف است.
    '''المستنير في القراءات العشر''' اثر [[ابن سوار، احمد بن علی|ابوطاهر احمد بن علی... بن سوار نحوی]](متوفی 496ق)، کتابی است به زبان عربی و با موضوع علوم قرآنی. نویسنده در این اثر ضمن بیان برخی امور درباره قرآن و فضیلت قرائت و آموختن آن، به بیان موارد اختلاف قاریان ده‌گانه از سوره حمد تا ناس پرداخته است. محقق کتاب، جمال‌الدین محمد شرف است.


    ==ساختار==
    ==ساختار==
    خط ۴۷: خط ۴۷:


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    محقق کتاب، پس از حمد و ثنای الهی و درود بر پیامبر و آلش و صحابه و متمسکین به سنت ایشان، درباره محتوای کتاب، مطالبی ارائه داده است. او دراین‌باره چنین می‌نویسد: از جمله کتاب‌های مهمی که آموزنده علم قرائات، از آموختن آن بی‌نیاز نیست، کتاب المستنیر است. این اثر یکی از اصول کتاب «النشر في القراءات العشر» ابن جزری است که احمد بن علی بن سوار آن را نوشته و در آن ده نفر از قراء را ذکر کرده که عبارتند از؛ نافع، ابن کثیر، ابوعمرو، ابن عامر، عاصم، حمزه، کسائی، ابوجعفر، یعقوب و خلف.
    محقق کتاب، پس از حمد و ثنای الهی و درود بر پیامبر و آلش و صحابه و متمسکین به سنت ایشان، درباره محتوای کتاب، مطالبی ارائه داده است. او دراین‌باره چنین می‌نویسد: از جمله کتاب‌های مهمی که آموزنده علم قرائات، از آموختن آن بی‌نیاز نیست، کتاب المستنیر است. این اثر یکی از اصول کتاب «[[النشر في القراءات العشر]]» [[جزری، محمد بن محمد|ابن جزری]] است که [[ابن سوار، احمد بن علی|احمد بن علی بن سوار]] آن را نوشته و در آن ده نفر از قراء را ذکر کرده که عبارتند از؛ نافع، [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن کثیر]]، ابوعمرو، ابن عامر، عاصم، حمزه، کسائی، ابوجعفر، یعقوب و خلف.


    محقق می‌گوید: نویسنده در مورد سند اتصال خود به هریک از قاریان را توضیح داده است. سپس می‌گوید: ما این موارد را در جدولی ذکر کرده‌ایم. اکثر مؤلفین قبل از ابن جزری، تقیید را به‌صورت مختصر ذکر کرده‌اند و در اکثر موارد هم ضد را ذکر نکرده‌اند؛ حجت آنان برای این کار، اعتماد بر شهرت این موارد در این رشته بوده است. ازاین‌رو ما قرائت ضد و اکثر اصطلاحات دیگری که نیاز به توضیح دارند را در این کتاب شرح می‌دهیم و آیات آن را استخراج می‌کنیم. لازم به ذکر است، محقق ترجمه‌ای از اعلام صورت نداده و برای این مورد، بر مواردی که کتاب‌های طبقات ذکر کرده‌اند بسنده و اعتماد کرده است.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص3</ref>
    محقق می‌گوید: نویسنده در مورد سند اتصال خود به هریک از قاریان را توضیح داده است. سپس می‌گوید: ما این موارد را در جدولی ذکر کرده‌ایم. اکثر مؤلفین قبل از ابن جزری، تقیید را به‌صورت مختصر ذکر کرده‌اند و در اکثر موارد هم ضد را ذکر نکرده‌اند؛ حجت آنان برای این کار، اعتماد بر شهرت این موارد در این رشته بوده است. ازاین‌ رو ما قرائت ضد و اکثر اصطلاحات دیگری که نیاز به توضیح دارند را در این کتاب شرح می‌دهیم و آیات آن را استخراج می‌کنیم. لازم به ذکر است، محقق ترجمه‌ای از اعلام صورت نداده و برای این مورد، بر مواردی که کتاب‌های طبقات ذکر کرده‌اند بسنده و اعتماد کرده است.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص3</ref>


    مؤلف کتاب، در مقدمه ضمن ستایش خدا و درود بر پیامبر(ص) به دو روایت در باب فضیلت علمآموزی استناد می‌کند و بیان می‌دارد که افضل علوم، قرآن است (زیرا در آن حلال و حرام، امر و نهی، بدایع حکمت الهی، معجزات نظم و نثر او بیان شده است). او چند روایت نیز درباره فضیلت آموختن قرآن ذکر می‌کند و سپس روایات قرائت قرآن بر سبعه احرف را ذکر می‌کند؛ مثلاً در روایتی از سلیمان بن صرد آمده که گفت: أُبَیّ آیهای را بر من خواند و ابن مسعود خلاف آن را قرائت کرد و شخص دیگری نیز جور دیگری خواند. أُبَیّ می‌گوید: نزد پیامبر(ص) رفتم و گفتم آیا فلان آیه را نباید به فلان شکل قرائت کرد؟ فرمود بله و ابن مسعود نیز پرسید آیا این آیه به فلان صورت خوانده نمی‌شود؟ که پیامبر(ص) فرمودند بله. همه شما نیکو و زیبا خواندید. أُبَیّ می‌گوید پیامبر بر سینه من زد و گفت آیا قرآن را خواندی؟ گفتم بله اما بر یک حرف یا دو یا سه حرف؟ ایشان فرمود تا هفت حرف. او پس از ذکر این روایات، اختلاف بر معنی «سبعه احرف» نزد علما را ذکر می‌کند؛ شعبی معتقد است تمام حروف یکی هستند و فقط لغات (لهجه‌های) متفاوتی هستند. و برخی دیگر معتقدند معنی سبعه احرف: وعد و وعید و حلال و حرام و مواعظ و امثال و احتجاج است. ولی به نظر محقق، تفاوت در احرف سبعه تفاوت در حروف است زیرا اختلاف بین أُبَیّ بن کعب و عبدالله بن مسعود در قرائت که در حدیث ذکر شده در حروفی است که هرکدام کلمه را به‌صورت دیگری قرائت کردند.<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص24-28</ref>
    مؤلف کتاب، در مقدمه ضمن ستایش خدا و درود بر پیامبر(ص) به دو روایت در باب فضیلت علم‌آموزی استناد می‌کند و بیان می‌دارد که افضل علوم، قرآن است (زیرا در آن حلال و حرام، امر و نهی، بدایع حکمت الهی، معجزات نظم و نثر او بیان شده است). او چند روایت نیز درباره فضیلت آموختن قرآن ذکر می‌کند و سپس روایات قرائت قرآن بر سبعه احرف را ذکر می‌کند؛ مثلاً در روایتی از سلیمان بن صرد آمده که گفت: أُبَیّ آیهای را بر من خواند و [[ابن مسعود، احمد بن علی|ابن مسعود]] خلاف آن را قرائت کرد و شخص دیگری نیز جور دیگری خواند. أُبَیّ می‌گوید: نزد پیامبر(ص) رفتم و گفتم آیا فلان آیه را نباید به فلان شکل قرائت کرد؟ فرمود بله و [[ابن مسعود، احمد بن علی|ابن مسعود]] نیز پرسید آیا این آیه به فلان صورت خوانده نمی‌شود؟ که پیامبر(ص) فرمودند بله. همه شما نیکو و زیبا خواندید. أُبَیّ می‌گوید پیامبر بر سینه من زد و گفت آیا قرآن را خواندی؟ گفتم بله اما بر یک حرف یا دو یا سه حرف؟ ایشان فرمود تا هفت حرف. او پس از ذکر این روایات، اختلاف بر معنی «سبعه احرف» نزد علما را ذکر می‌کند؛ شعبی معتقد است تمام حروف یکی هستند و فقط لغات (لهجه‌های) متفاوتی هستند. و برخی دیگر معتقدند معنی سبعه احرف: وعد و وعید و حلال و حرام و مواعظ و امثال و احتجاج است. ولی به نظر محقق، تفاوت در احرف سبعه تفاوت در حروف است زیرا اختلاف بین أُبَیّ بن کعب و عبدالله بن مسعود در قرائت که در حدیث ذکر شده در حروفی است که هرکدام کلمه را به‌صورت دیگری قرائت کردند.<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص24-28</ref>


    ابن سوار در ادامه، در چند فصل مختصر به بیان برخی روایات درباره تبعیت سنت در قرائت، إعراب و لحن در قرآن، فضل آن و فضیلت آموختن آن می‌پردازد و سپس اسناد قرائت برخی قاریان را ذکر می‌کند. او در چند فصل مختصر دیگر نیز مطالبی کلی را بیان می‌نماید و سپس به بیان اختلاف قرائات از سوره حمد تا ناس می‌پردازد. وی در توضیح متقاربین می‌نویسد: متقاربین بر دو قسم است، ضرب یک کلمه و ضرب دو کلمه؛ اما آنچه از کلمه واحد است مانند اتّخذتم و باب آن، لبثت و باب آن، أورثتموها و فنبذتها و عذت در دو موضع است؛ اما آنچه از دو کلمه است، کلمه اول به خاطر بناء یا دلیلی دیگر ساکن است. آنچه به خاطر بناء ساکن است مانند دال در «قد» و ذال در «إذ» و تای تأنیث متصل به افعال و لام در «هل» و «بل» و لام «قل»، و آنچه سکونش به خاطر دلیلی است مجموعا هشت کلمه است که برخی از آنها مانند دارند و برخی دیگر شبیه ندارند؛ مانند أو یغلب فسوف در آیه 74 سوره نساء و ابواب آن، یغفر لکم و بابش و من یفعل شرطیه و بابش و یعذب من یشاء در آیه 284 سوره بقره، من یرد ثواب در آیه 145 سوره آلعمران، ارکب معنا در آیه 42 سوره هود، یلهث ذلک در آیه 176 سوره اعراف و ان نشأ نخسف بهم در آیه 9 سوره سبأ.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص149</ref>
    [[ابن سوار، احمد بن علی|ابن سوار]] در ادامه، در چند فصل مختصر به بیان برخی روایات درباره تبعیت سنت در قرائت، إعراب و لحن در قرآن، فضل آن و فضیلت آموختن آن می‌پردازد و سپس اسناد قرائت برخی قاریان را ذکر می‌کند. او در چند فصل مختصر دیگر نیز مطالبی کلی را بیان می‌نماید و سپس به بیان اختلاف قرائات از سوره حمد تا ناس می‌پردازد. وی در توضیح متقاربین می‌نویسد: متقاربین بر دو قسم است، ضرب یک کلمه و ضرب دو کلمه؛ اما آنچه از کلمه واحد است مانند اتّخذتم و باب آن، لبثت و باب آن، أورثتموها و فنبذتها و عذت در دو موضع است؛ اما آنچه از دو کلمه است، کلمه اول به خاطر بناء یا دلیلی دیگر ساکن است. آنچه به خاطر بناء ساکن است مانند دال در «قد» و ذال در «إذ» و تای تأنیث متصل به افعال و لام در «هل» و «بل» و لام «قل»، و آنچه سکونش به خاطر دلیلی است مجموعا هشت کلمه است که برخی از آنها مانند دارند و برخی دیگر شبیه ندارند؛ مانند أو یغلب فسوف در آیه 74 سوره نساء و ابواب آن، یغفر لکم و بابش و من یفعل شرطیه و بابش و یعذب من یشاء در آیه 284 سوره بقره، من یرد ثواب در آیه 145 سوره آلعمران، ارکب معنا در آیه 42 سوره هود، یلهث ذلک در آیه 176 سوره اعراف و ان نشأ نخسف بهم در آیه 9 سوره سبأ.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص149</ref>


    او در فصلی درباره لام در کلمه «قل» می‌نویسد: برجمی (راوی) اظهار آن فقط نزد حرف «راء» در کلماتی مانند و قل رّبّ‌، فقل رّبّكم، قل ربّي يعلم، و... از نظایر این موارد را جایز دانسته است و در موارد دیگر، ادغام را تجویز نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص155</ref>
    او در فصلی درباره لام در کلمه «قل» می‌نویسد: برجمی (راوی) اظهار آن فقط نزد حرف «راء» در کلماتی مانند و قل رّبّ‌، فقل رّبّكم، قل ربّي يعلم، و... از نظایر این موارد را جایز دانسته است و در موارد دیگر، ادغام را تجویز نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص155</ref>