المنسوجات و الألبسة العربية في العهود الإسلامية الأولى: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' ....<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - '....<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
در فصل دوم، خاطرنشان شده است که چون ما از نوع و کیفیت پوشاک مربوط به قرون اولیه اطلاع نداریم و تصاویری هم که از پوشاک قرون اولیه در دست داریم، محدود و غیر دقیق است و اغلب تصاویر هم مربوط به قرون اخیر است و مکتوبات بهخصوصی در این زمینه در قرون اولیه تألیف نشده است، لذا ناگزیریم در تحقیق پوشاک قرون اولیه به منابع لغت، حدیث، فقه و آداب و تاریخ مراجعه کنیم؛ که آن منابع هم تألیف علمای آن عصر است، نه اهل حرفه که توانسته باشند بهصورت دقیق در مورد پوشاک نظر بدهند؛ پس معلومات آنها هم در حد ظواهر خارجی است.<ref>ر.ک: همان، ص15-23</ref> | در فصل دوم، خاطرنشان شده است که چون ما از نوع و کیفیت پوشاک مربوط به قرون اولیه اطلاع نداریم و تصاویری هم که از پوشاک قرون اولیه در دست داریم، محدود و غیر دقیق است و اغلب تصاویر هم مربوط به قرون اخیر است و مکتوبات بهخصوصی در این زمینه در قرون اولیه تألیف نشده است، لذا ناگزیریم در تحقیق پوشاک قرون اولیه به منابع لغت، حدیث، فقه و آداب و تاریخ مراجعه کنیم؛ که آن منابع هم تألیف علمای آن عصر است، نه اهل حرفه که توانسته باشند بهصورت دقیق در مورد پوشاک نظر بدهند؛ پس معلومات آنها هم در حد ظواهر خارجی است.<ref>ر.ک: همان، ص15-23</ref> | ||
در فصل سوم، بیان شده است که در صدر اسلام برای تهیه پوشاک، از موادی مثل پنبه و پشم و کتان و ابریشم و... استفاده میشده است و همه این مواد اولیه در شهر، بهخصوصی بهصورت متمرکز، وجود نداشته و از مناطق مختلفی تهیه میشده است | در فصل سوم، بیان شده است که در صدر اسلام برای تهیه پوشاک، از موادی مثل پنبه و پشم و کتان و ابریشم و... استفاده میشده است و همه این مواد اولیه در شهر، بهخصوصی بهصورت متمرکز، وجود نداشته و از مناطق مختلفی تهیه میشده است.<ref>ر.ک: همان، ص23-66</ref> | ||
در فصل چهارم، مراکز تولیدات پوشاک و نساجی در قرون اولیه در شهرهای عربی معرفی شده است. از جمله این مراکز، عبارت است از: یمن که برد یمانی آن معروف است و برخی به لباس یمنی خود افتخار میکرده اند. انواع مختلف منسوجات یمنی عبارت بود از: اتحمیه، حبره، عصب، جندیه، نجرانیه، سعیدیه، معافریه، سحولیه، عدنیه و صبریه. | در فصل چهارم، مراکز تولیدات پوشاک و نساجی در قرون اولیه در شهرهای عربی معرفی شده است. از جمله این مراکز، عبارت است از: یمن که برد یمانی آن معروف است و برخی به لباس یمنی خود افتخار میکرده اند. انواع مختلف منسوجات یمنی عبارت بود از: اتحمیه، حبره، عصب، جندیه، نجرانیه، سعیدیه، معافریه، سحولیه، عدنیه و صبریه. | ||
مراکز دیگر تولید پوشاک، عبارت بودند از بحرین و عمان که در بحرین منسوجات قطریه و در عمان منسوجات صحاریه تولید میشده است. | مراکز دیگر تولید پوشاک، عبارت بودند از بحرین و عمان که در بحرین منسوجات قطریه و در عمان منسوجات صحاریه تولید میشده است. | ||
منسوجات عراق عبارت بودند از: نرسیه، کسکریه، بصریه، میسانیه و کوفیه. | منسوجات عراق عبارت بودند از: نرسیه، کسکریه، بصریه، میسانیه و کوفیه. | ||
در ادامه از منسوجات بغداد، مصر، شام، اهواز و پوشاک مناطق کردنشین و ارمنینشین سخن رفته است | در ادامه از منسوجات بغداد، مصر، شام، اهواز و پوشاک مناطق کردنشین و ارمنینشین سخن رفته است.<ref>ر.ک: همان، ص67-112</ref> | ||
در فصل پنجم، مراکز تولید پوشاک و نساجی در ایران در قرون اولیه معرفی شده است. مؤلف، معتقد است که تولید پوشاک در ایران، بیشتر در شهرهایی مثل اصفهان، نیشابور، مرو و ماوراءالنهر بوده است | در فصل پنجم، مراکز تولید پوشاک و نساجی در ایران در قرون اولیه معرفی شده است. مؤلف، معتقد است که تولید پوشاک در ایران، بیشتر در شهرهایی مثل اصفهان، نیشابور، مرو و ماوراءالنهر بوده است.<ref>ر.ک: همان، ص113-128</ref> | ||
در فصل ششم، از رنگ پوشاک بحث شده است. رنگ لباس از بارزترن مظاهر زینت محسوب میشده است و در تاریخ در موضوع رنگ لباس مطالبی مطرح شده است؛ بهخصوص رنگ سیاه، سفید، سبز و قرمز، از جهت حرفه رنگرزی از رونق قابل توجهی برخوردار بوده است و پیامبر اسلام(ص) رنگ سفید را بهترین رنگ برای لباس معرفی کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص129-188</ref> | در فصل ششم، از رنگ پوشاک بحث شده است. رنگ لباس از بارزترن مظاهر زینت محسوب میشده است و در تاریخ در موضوع رنگ لباس مطالبی مطرح شده است؛ بهخصوص رنگ سیاه، سفید، سبز و قرمز، از جهت حرفه رنگرزی از رونق قابل توجهی برخوردار بوده است و پیامبر اسلام(ص) رنگ سفید را بهترین رنگ برای لباس معرفی کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص129-188</ref> | ||
در فصل هفتم، انواع پوشاک مطرح شده است؛ بهطوری که افراد مختلف در مناطق مختلف از نظر تعداد پوشاکی که بر تن میکردند و اندازه و نوع آن مختلف بودهاند؛ انواع مختلف لباس مثل پیراهن، ردا، قبا، عمامه، قلنسوه و | در فصل هفتم، انواع پوشاک مطرح شده است؛ بهطوری که افراد مختلف در مناطق مختلف از نظر تعداد پوشاکی که بر تن میکردند و اندازه و نوع آن مختلف بودهاند؛ انواع مختلف لباس مثل پیراهن، ردا، قبا، عمامه، قلنسوه و....<ref>ر.ک: همان، ص189-218</ref> | ||
در فصل هشتم، از این بحث میشود که در گذشته هرکسی شأن و زیّ خاص خود را داشت و لباس مناسب با آن را میپوشید؛ بهعنوان مثال، قضات عمامه سیاه بر سر میگذاشتند و فقها قلنسوه بلند میپوشیدند و نصرانیها از پوشیدن قبا خودداری میکردند | در فصل هشتم، از این بحث میشود که در گذشته هرکسی شأن و زیّ خاص خود را داشت و لباس مناسب با آن را میپوشید؛ بهعنوان مثال، قضات عمامه سیاه بر سر میگذاشتند و فقها قلنسوه بلند میپوشیدند و نصرانیها از پوشیدن قبا خودداری میکردند.<ref>ر.ک: همان، ص219-244</ref> | ||
در فصل نهم، پوشاکهای مختلف بر اساس نوع ماده و نوع بافت آن و قیمتهای متفاوتی که داشته است مطرح میگردد. افراد بر اساس وسع مالی خود اقدام به تهیه پوشاک میکردند. همچنین جنس کفن افراد مختلف هم بهحسب کیفیت متفاوت بوده است | در فصل نهم، پوشاکهای مختلف بر اساس نوع ماده و نوع بافت آن و قیمتهای متفاوتی که داشته است مطرح میگردد. افراد بر اساس وسع مالی خود اقدام به تهیه پوشاک میکردند. همچنین جنس کفن افراد مختلف هم بهحسب کیفیت متفاوت بوده است.<ref>ر.ک: همان، ص245-266</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |