نراقی، احمد بن محمدمهدی: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف')
    جز (جایگزینی متن - 'سيد محمد مجاهد' به 'سيد محمد مجاهد ')
    خط ۲۱۲: خط ۲۱۲:
    علت توجه فتحعلى شاه به نظر علما اين بود كه سپاه ايران با شبهاتى از قبيل مشروعيت جنگ و... مواجه بود. لذا شاه بر آن شد تا فتواى علما را پيرامون جهاد عليه روس‌ها جمع‌آورى كند و براى جذب نيروى جنگ و بسيج مردم به‌كار گيرد. علما هم نامه‌هاى جهاديه و فتواى ضرورت شركت در جنگ به دفاع از حريم مسلمين را صادر كردند كه نشان‌گر حضور آنان در عرصه‌هاى سياسى و اجتماعى آن عصر بود. «جناب حاجى ملااحمد نراقى كه فحل فضلاى ايران بود و ديگر علما و فقهاى ممالك محروسه، هر يك رساله نگاشته و خاتم گذاشتند كه مجادله و مقابله با روسيه جهاد فى سبيل‌الله است و خرد و بزرگ را واجب افتاده است كه براى رواج دين مبين و حفظ ثغور مسلمين خويشتن‌دارى نكنند». و عالمان دين علاوه بر فتوا، خود نيز در جبهه‌ها حضور يافتند.  
    علت توجه فتحعلى شاه به نظر علما اين بود كه سپاه ايران با شبهاتى از قبيل مشروعيت جنگ و... مواجه بود. لذا شاه بر آن شد تا فتواى علما را پيرامون جهاد عليه روس‌ها جمع‌آورى كند و براى جذب نيروى جنگ و بسيج مردم به‌كار گيرد. علما هم نامه‌هاى جهاديه و فتواى ضرورت شركت در جنگ به دفاع از حريم مسلمين را صادر كردند كه نشان‌گر حضور آنان در عرصه‌هاى سياسى و اجتماعى آن عصر بود. «جناب حاجى ملااحمد نراقى كه فحل فضلاى ايران بود و ديگر علما و فقهاى ممالك محروسه، هر يك رساله نگاشته و خاتم گذاشتند كه مجادله و مقابله با روسيه جهاد فى سبيل‌الله است و خرد و بزرگ را واجب افتاده است كه براى رواج دين مبين و حفظ ثغور مسلمين خويشتن‌دارى نكنند». و عالمان دين علاوه بر فتوا، خود نيز در جبهه‌ها حضور يافتند.  


    «روز جمعه هفدهم ذى‌القعده 1341ق چند روز پس از جنگ جناب آقاى سيد محمد مجاهد و حاجى ملاجعفر استرآبادى و آقاى سيدنصرالله استرآبادى و حاجى سيد محمدتقى قزوينى و سيدعزيز تالشى و ديگر علما و فضلا وارد لشگرگاه شدند و شاهزادگان و امرا، ايشان را پذيره شدند. روز شنبه هجدهم ذى‌القعده جناب ملااحمد نراقى كاشانى كه از تمامت علماى اثناعشريه فضيلتش بر زيادت بود، به اتفاق حاجى ملاعبدالوهاب قزوينى و جماعتى ديگر از علما و حاجى ملا محمد پسر ملااحمد (معروف به عبدالصاحب) كه او نيز از قدوه مجتهدين بود از راه برسيد...».  
    «روز جمعه هفدهم ذى‌القعده 1341ق چند روز پس از جنگ جناب آقاى [[طباطبایی، محمد بن علی|سيد محمد مجاهد]]  و حاجى ملاجعفر استرآبادى و آقاى سيدنصرالله استرآبادى و حاجى سيد محمدتقى قزوينى و سيدعزيز تالشى و ديگر علما و فضلا وارد لشگرگاه شدند و شاهزادگان و امرا، ايشان را پذيره شدند. روز شنبه هجدهم ذى‌القعده جناب ملااحمد نراقى كاشانى كه از تمامت علماى اثناعشريه فضيلتش بر زيادت بود، به اتفاق حاجى ملاعبدالوهاب قزوينى و جماعتى ديگر از علما و حاجى ملا محمد پسر ملااحمد (معروف به عبدالصاحب) كه او نيز از قدوه مجتهدين بود از راه برسيد...».  


    حضور فقيهان و عالمان دين در جبهه‌ها و فتاواى جهاديه آنان موجب شد تا مردم به‌طور گسترده در جبهه‌ها شركت جويند و لشگر روس تزارى را وادار به عقب‌نشينى كنند. همت و مبارزه مردم و علما باعث شد كه بسيارى از نواحى و مناطق كه مطابق عهدنامه ننگين گلستان از ايران جدا شده بود، بار ديگر به خاك ايران ملحق شود و «سپاه ايران به رهبرى عباس ميرزا، با فتواى جهادى كه از علما گرفته بود ند، توانستند بعضى از سرزمين‌هاى از دست رفته ايرانى را تصرف نمايند».  
    حضور فقيهان و عالمان دين در جبهه‌ها و فتاواى جهاديه آنان موجب شد تا مردم به‌طور گسترده در جبهه‌ها شركت جويند و لشگر روس تزارى را وادار به عقب‌نشينى كنند. همت و مبارزه مردم و علما باعث شد كه بسيارى از نواحى و مناطق كه مطابق عهدنامه ننگين گلستان از ايران جدا شده بود، بار ديگر به خاك ايران ملحق شود و «سپاه ايران به رهبرى عباس ميرزا، با فتواى جهادى كه از علما گرفته بود ند، توانستند بعضى از سرزمين‌هاى از دست رفته ايرانى را تصرف نمايند».