سفرنامه گوهر مقصود: خاطرات سیاسی و اجتماعی دوره استبداد صغیر: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'امام رضا(ع)' به 'امام رضا(ع) ')
    جز (جایگزینی متن - 'مسايل ' به 'مسائل ')
    خط ۴۷: خط ۴۷:
    '''سفرنامه گوهر مقصود'''، اثر آقا [[طهرانی، مصطفی|سيد مصطفى طهرانى (ميرخانى)]] يكى از وكلاى دوره اول دارالشورى و از مكتوبات دوره استبداد صغير مى‌باشد. اين كتاب به زبان فارسى است. نويسنده، پس از تحمل سختى‌هاى بسيار از عمال حكومت در حالتى عاشقانه توأم با سرگشتگى عارفانه رهسپار بارگاه ملكوتى حضرت على بن موسى الرضا(ع)گرديده و شرح كامل سفر را با نثرى قوى، مسجع و شيرين در صدف اين كتاب پرورانده است.
    '''سفرنامه گوهر مقصود'''، اثر آقا [[طهرانی، مصطفی|سيد مصطفى طهرانى (ميرخانى)]] يكى از وكلاى دوره اول دارالشورى و از مكتوبات دوره استبداد صغير مى‌باشد. اين كتاب به زبان فارسى است. نويسنده، پس از تحمل سختى‌هاى بسيار از عمال حكومت در حالتى عاشقانه توأم با سرگشتگى عارفانه رهسپار بارگاه ملكوتى حضرت على بن موسى الرضا(ع)گرديده و شرح كامل سفر را با نثرى قوى، مسجع و شيرين در صدف اين كتاب پرورانده است.


    از آن جا كه مطالب كتاب، شامل مسايل اجتماعى، سياسى، موضوعات روز، يادآورى از تاريخ باستان، انتقاد از بيداد، برانگيخته شدن شور تجدد، تجديد حيات فكرى، تنوع موضوعات و گاه همراه با كاربرد لغات فرنگى است، در مجموع نمونه‌اى جامع از مختصات زبانى و فكرى ادبيات مشروطه را نيز ارائه مى‌دهد.
    از آن جا كه مطالب كتاب، شامل مسائل اجتماعى، سياسى، موضوعات روز، يادآورى از تاريخ باستان، انتقاد از بيداد، برانگيخته شدن شور تجدد، تجديد حيات فكرى، تنوع موضوعات و گاه همراه با كاربرد لغات فرنگى است، در مجموع نمونه‌اى جامع از مختصات زبانى و فكرى ادبيات مشروطه را نيز ارائه مى‌دهد.


    == ساختار كتاب ==
    == ساختار كتاب ==
    خط ۶۷: خط ۶۷:
    در برخورد با يك يهودى روسى و حل و فصل دعواى او با يك خراسانى، نحوه برادرى و اخوت را به او آموزش مى‌دهد و در پاسخ سؤالات او، اصول و ضروريات مشترك اديان و سبب اختلاف ميان پيروان اديان، و راه رسيدن به هدف مشترك اديان را به سادگى بيان مى‌دارد.
    در برخورد با يك يهودى روسى و حل و فصل دعواى او با يك خراسانى، نحوه برادرى و اخوت را به او آموزش مى‌دهد و در پاسخ سؤالات او، اصول و ضروريات مشترك اديان و سبب اختلاف ميان پيروان اديان، و راه رسيدن به هدف مشترك اديان را به سادگى بيان مى‌دارد.


    گاه نيكى‌هاى غرب و تربيت غربى را ستوده و گاه با نقد و بررسى، بدى‌هاى غرب و پيروى از آن‌ها را نكوهش مى‌كند؛ يعنى ابتدا از روش آن‌ها در مسايل اجتماعى و حكومتى خودشان تعريف كرده و بعد نحوه برخورد آن‌ها با كشورهاى ديگر و فريب و سالوس آن‌ها با ديگران را مذمت مى‌نمايد.
    گاه نيكى‌هاى غرب و تربيت غربى را ستوده و گاه با نقد و بررسى، بدى‌هاى غرب و پيروى از آن‌ها را نكوهش مى‌كند؛ يعنى ابتدا از روش آن‌ها در مسائل اجتماعى و حكومتى خودشان تعريف كرده و بعد نحوه برخورد آن‌ها با كشورهاى ديگر و فريب و سالوس آن‌ها با ديگران را مذمت مى‌نمايد.


    در هر مطلبى كه مى‌آورد، دليلى هم براى آن ارائه مى‌دهد، براى نمونه: «... نواحى خراسان الى ماواءالنهر در قديم‌الايّام مردمان جنگجو و متهوّر بسيار داشت، چنانچه از تواريخ معلوم مى‌گردد كه چه بسيار از سلاطين ايران از اين قطعه خاك حركت و عالم‌گيرى نموده‌اند. امّا آن زمان استعمال ترياك نبود. برعكس، حال به واسطه استعمال ترياك چنان فتوّت، مروّت، همّت، حميّت، غيرت و آدميّت از ميان ايشان رفته كه حفظ ناموس خود را نمى‌توانند، بنمايند...»
    در هر مطلبى كه مى‌آورد، دليلى هم براى آن ارائه مى‌دهد، براى نمونه: «... نواحى خراسان الى ماواءالنهر در قديم‌الايّام مردمان جنگجو و متهوّر بسيار داشت، چنانچه از تواريخ معلوم مى‌گردد كه چه بسيار از سلاطين ايران از اين قطعه خاك حركت و عالم‌گيرى نموده‌اند. امّا آن زمان استعمال ترياك نبود. برعكس، حال به واسطه استعمال ترياك چنان فتوّت، مروّت، همّت، حميّت، غيرت و آدميّت از ميان ايشان رفته كه حفظ ناموس خود را نمى‌توانند، بنمايند...»
    خط ۸۵: خط ۸۵:
    بخشى از خاطرات كتاب، حال و هواى نويسنده را در زيارت‌هاى عارفانه و عاشقانه‌اش نشان مى‌دهد و نيز طبع شعر وى را، كه جاى جاى به مناسبت ابياتى سروده و ناى طبع را نوا بخشيده است. نثر سرشار از تپش، جذاب و شيرين كتاب، نشانگر شور و شوق و استعداد سرشار و نحوه ارائه مطالب بيانگر مطالعات گسترده ايشان در حوزه‌هاى علوم عقلى و نقلى و تاريخى و ادبى و... البته با توجه به پايگاه ويژه اجتماعى ايشان مى‌باشد.
    بخشى از خاطرات كتاب، حال و هواى نويسنده را در زيارت‌هاى عارفانه و عاشقانه‌اش نشان مى‌دهد و نيز طبع شعر وى را، كه جاى جاى به مناسبت ابياتى سروده و ناى طبع را نوا بخشيده است. نثر سرشار از تپش، جذاب و شيرين كتاب، نشانگر شور و شوق و استعداد سرشار و نحوه ارائه مطالب بيانگر مطالعات گسترده ايشان در حوزه‌هاى علوم عقلى و نقلى و تاريخى و ادبى و... البته با توجه به پايگاه ويژه اجتماعى ايشان مى‌باشد.


    سيد مصطفى تهرانى ميرخانى (1350 - 1257ق)؛ از جمله رجال سياسى صدر مشروطه است كه شرح مجموعه‌اى از خاطرات و سفرنامه خود را بهانه و وسيله قرار داده تا انتقادات و برداشت‌هاى خود را از اوضاع اجتماعى بيان دارد و با آن كه با سبك نويسندگى جديد آشنا نبوده، ولى نظر به تماس مستقيم با مسايل سياسى و اجتماعى نمونه خوبى از واقع‌نگارى به دست داده است و مخصوصا آن قسمت از سفرنامه و خاطراتش كه خود نمى‌خواسته، خوانده شود، خواندنى است. نثرش ادبى و رسمى نيست؛ اما در بيان مقاصد ناگفته نويسنده بسيار گويا است. مادر اين سفرنامه مى‌خوانيم كه سرباز گرسنه، آخر شب زوّار مشهد را به عنوان دزد مى‌گرفت و تيغ مى‌زد. سركشيك باشى پول گرفت و زن و مرد مستى را ساعت 6 شب؛ (يعنى شش ساعت از شب گذشته) به حرم راه داد كه زيارت كنند.
    سيد مصطفى تهرانى ميرخانى (1350 - 1257ق)؛ از جمله رجال سياسى صدر مشروطه است كه شرح مجموعه‌اى از خاطرات و سفرنامه خود را بهانه و وسيله قرار داده تا انتقادات و برداشت‌هاى خود را از اوضاع اجتماعى بيان دارد و با آن كه با سبك نويسندگى جديد آشنا نبوده، ولى نظر به تماس مستقيم با مسائل سياسى و اجتماعى نمونه خوبى از واقع‌نگارى به دست داده است و مخصوصا آن قسمت از سفرنامه و خاطراتش كه خود نمى‌خواسته، خوانده شود، خواندنى است. نثرش ادبى و رسمى نيست؛ اما در بيان مقاصد ناگفته نويسنده بسيار گويا است. مادر اين سفرنامه مى‌خوانيم كه سرباز گرسنه، آخر شب زوّار مشهد را به عنوان دزد مى‌گرفت و تيغ مى‌زد. سركشيك باشى پول گرفت و زن و مرد مستى را ساعت 6 شب؛ (يعنى شش ساعت از شب گذشته) به حرم راه داد كه زيارت كنند.


    در اين كتاب، فقر و فلاكت، فساد و رياكارى، ساده‌دلى و دلال پيشگى واسطه‌گرى و رشوه و بى‌خيالى و غم‌خوارگى در كنار هم و با هم توصيف مى‌شود. نويسنده كه خود متدين و اهل علم است، از خرافه‌پردازى و خرافه‌پذيرى مردم، سخت دلگير است و مفصلاً تمهيداتى را براى دوشيدن زوار به كار مى‌گرفته‌اند؛ مثلاً يك سينى نشان مى‌داده‌اند كه [[امام رضا(ع)]] را با انگور ميان آن سينى مسموم كردند، نويسنده مى‌پرسد: آيا در دستگاه هارون و مأمون سينى از اين بهتر پيدا نمى‌شد؟ و همچنين موارد ديگر كه براى نشان دادن هر يك به زائران، آن‌ها را تيغ مى‌زده‌اند. بعضى از كسبه متقلب‌اند و توجيهاتى براى خود مى‌تراشند؛ مثلاً فيروزه فروشى تقلب كار مى‌گويد: تجار انتيقه غبن ندارد مأموران دولت هم كه بايد احقاق حق مظلومين را بنمايند، خودشان گوش مردم را مى‌برند: زائر مال باخته، الاغش را فروخت كه بتواند بر گردد، مأموران براى ابلاغ پرونده دزدى درست كردند و پول الاغ را هم از چنگش درآوردند.
    در اين كتاب، فقر و فلاكت، فساد و رياكارى، ساده‌دلى و دلال پيشگى واسطه‌گرى و رشوه و بى‌خيالى و غم‌خوارگى در كنار هم و با هم توصيف مى‌شود. نويسنده كه خود متدين و اهل علم است، از خرافه‌پردازى و خرافه‌پذيرى مردم، سخت دلگير است و مفصلاً تمهيداتى را براى دوشيدن زوار به كار مى‌گرفته‌اند؛ مثلاً يك سينى نشان مى‌داده‌اند كه [[امام رضا(ع)]] را با انگور ميان آن سينى مسموم كردند، نويسنده مى‌پرسد: آيا در دستگاه هارون و مأمون سينى از اين بهتر پيدا نمى‌شد؟ و همچنين موارد ديگر كه براى نشان دادن هر يك به زائران، آن‌ها را تيغ مى‌زده‌اند. بعضى از كسبه متقلب‌اند و توجيهاتى براى خود مى‌تراشند؛ مثلاً فيروزه فروشى تقلب كار مى‌گويد: تجار انتيقه غبن ندارد مأموران دولت هم كه بايد احقاق حق مظلومين را بنمايند، خودشان گوش مردم را مى‌برند: زائر مال باخته، الاغش را فروخت كه بتواند بر گردد، مأموران براى ابلاغ پرونده دزدى درست كردند و پول الاغ را هم از چنگش درآوردند.