آشتیانی، سید جلال‌الدین: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - ' الدين' به '‌الدين')
    جز (جایگزینی متن - 'الدين' به ' الدين')
    خط ۳۷: خط ۳۷:




    '''سيد جلال‌الدين موسوى آشتيانى''' سال 1304 شمسى در آشتيان به دنيا آمد. او در دوازده سالگى دوره ابتدايى را در دبستان خاقانى آشتيان به پايان رساند و چند سالى هم نزد دو تن از روحانيان آن ديار، گلستان سعدى، بوستان، منشآت قائم مقام، ديوان حافظ، منشآت اميرنظام گرّوسى، نصاب الصبيان و جامع المقدمات و قسمتى از شرح [[سيوطى]] و دره نادرى و خط و مقدارى رياضيات را فراگرفت. پس از اين دوران، جهت ادامه تحصيل در دبيرستان عازم تهران مى شود، ولى [[آشتیانی، احمد|ميرزا احمد آشتيانى]] او را از اين كار بازمى دارد و ميفرمايد: (عمر خود را ضايع نكن، شايسته است كه به قم برويد و به تحصيل علوم قديمه بپردازيد).
    '''سيد جلال‌ الدين موسوى آشتيانى''' سال 1304 شمسى در آشتيان به دنيا آمد. او در دوازده سالگى دوره ابتدايى را در دبستان خاقانى آشتيان به پايان رساند و چند سالى هم نزد دو تن از روحانيان آن ديار، گلستان سعدى، بوستان، منشآت قائم مقام، ديوان حافظ، منشآت اميرنظام گرّوسى، نصاب الصبيان و جامع المقدمات و قسمتى از شرح [[سيوطى]] و دره نادرى و خط و مقدارى رياضيات را فراگرفت. پس از اين دوران، جهت ادامه تحصيل در دبيرستان عازم تهران مى شود، ولى [[آشتیانی، احمد|ميرزا احمد آشتيانى]] او را از اين كار بازمى دارد و ميفرمايد: (عمر خود را ضايع نكن، شايسته است كه به قم برويد و به تحصيل علوم قديمه بپردازيد).


    == تحصيلات حوزوى و اساتيد ==
    == تحصيلات حوزوى و اساتيد ==
    خط ۶۳: خط ۶۳:




    زندگى علمى علامه [[آشتیانی، جلال‌الدین|سيد جلال‌الدين آشتيانى]] را مى توان به دوره تحصيل، تدريس و تصنيف تقسيم كرد. دوره تحصيل از آشتيان شروع مى شود و به تهران، نجف و قم ختم مى شود. اين دوره، دوره درس آموزى استاد است كه نگارش اين دوره از گنجايش اين مقاله بيرون است، ولى دوره مهمى كه بيشتر آثار او هم مربوط به همين دوره است دوره اقامت استاد در ارض اقدس رضوى است. در واقع اين دوره كه در حدود پنجاه سال از عمر با بركت استاد را شامل مى شود دوره تدريس و تصنيف است و به نظر مى رسد به اين دوره بايد بيشتر توجه شود، گرچه سراسر زندگى آن بزرگمرد درس و الگوى كامل براى جويندگان علم و معرفت است. مشهد آن ارض ملكوتى ميزبان هشتمين قطب عالم امكان است. جارالرضا بودن بزرگ ترين سعادت و افتخار هر كسى است. علامه آشتيانى به آن ديار پا مى گذارد تا چراغ حكمت علوى و فلسفه الهى را كه در آن ارض اقدس به خاموشى گراييده بود با تدريس منظومه، اسفار، شواهد الربوبيه و شرح فصوص قيصرى جانى دوباره بخشد. آشتيانى و مكتب مشهد علامه آشتيانى در تبيين سير تاريخى ماجراى ضد فلسفه در مشهد چنين مى نويسد: «الآن در حوزه قم زمينه مناسب براى تدريس و كار در فلسفه هست، در مشهد اين طور نيست. مرحوم آقاى ميلانى را به جهت اين كه شاگرد مرحوم آقا [[اصفهانی، محمدحسین|شيخ محمد حسين اصفهانى]] فيلسوف بوده، با اين كه [[اصفهانی، محمدحسین|شيخ محمد حسين اصفهانى]] از زهاد درجه اول زمان خودش بوده است مورد توهين و اذّيت قرار دادند. اين مخالفت با فلسفه در مشهد تاريخچه اى دارد و آن بر مى گردد به زمان آقا ميرزا مهدى اصفهانى كه شاگرد [[نایینی، محمدحسین|ميرزا حسين نائينى]] بوده است. او ابتدا همان طريقه آخوند ملا حسينقلى همدانى و بهارى و كشميرى را انتخاب مى كند. او پيش [[آشتیانی، احمد|ميرزا احمد آشتيانى]] شواهد الربوبيه مى خواند، امّا فهم مطالب فلسفى براى او از اصعب امور بود، پس از همه اين مراحل به دليل فاقد توانايى فهم اين متون از عرفان و فلسفه سرخورده مى شود و به جان فلسفه مى افتد.» در جايى ديگر مى فرمايد «الآن مشهد شش هزار نفر طلبه دارد، ولى عده اى هم منع مى كنند و مى گويند فلسفه نرويد كفر است و يك مكتب خاصى براى خودشان دارند و هر چيز جز آن را طرد و تخطئه مى كنند. حقير در ضمنِ نقد و ردّ تهافت الفلاسفه، آثار رب النوع آنها را مورد نقد قرار مى دهم تا معلوم شود اين جماعت با چيزى كه آشنا نيستند معارف ائمه است.» به هر حال، علامه آشتيانى نزديك به پنجاه سال در چنين حوزه اى به تدريس فلسفه و عرفان اشتغال داشت و آن هم، تدريس آن حكيم الهى كه به حق عنوانِ مدرس عرفان و فلسفه تنها بر او شايسته و بايسته است. او تنها و يك تنه در مقابل اين افراد ايستاد و اگر نبود عظمت و جامعيت و اخلاص علمى آن درخت تناورِ فلسفه و عرفان، كه به راستى جلال حكمت و عرفان است، مقاومت و ادامه راه ممكن نمى شد. او كه به ظاهر يك فرد بود، ولى در واقع هزاران تن، فلسفه را در آن حوزه مبارك از غربت نجات داد، همان گونه كه سقراط در يونان چنين كرد. با توجه به آن وضعيت حتى پس از انقلاب قسم مى خورند كه: ما نمى گذاريم كسى كه (آشتيانى) تحت عنوان فلسفه به مرحوم مجلسى اهانت مى كند آب خوش از گلويش پايين برود و راحت زندگى كند؛ يا رياست دانشكده الهيات كه به پاس خوش خدمتى به پست هاى مادى دنيوى رسيده بود، زمينه بازنشستگى اجبارى استاد را فراهم مى كند؛ در گزارش كار خود اين كار را از افتخارات دوران تصدى رياستش قلمداد مى كند و به خيال خود محيط دانشكده را از وجود ايشان منزه كرده است. حال استاد با آن وضع اسفناك و دردآور، حدود دويست عنوان کتاب، رساله يا مقاله تصنيف و تأليف يا احيا مى كندو در دو مركز علم و دانش، دانشكده الهيات دانشگاه فردوسى و مدرسه علميه امام جعفر صادق به تدريس می‌پردازد. اين نيست جز توفيق و همراهى حضرت حق و درستى راه و اخلاص در عمل و صلابت ايمان و از همه مهمتر سفارش استادش حضرت [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] مبنى بر اين كه «چراغ فلسفه سنتى را روشن نگه دارد.» ولو لا اللطف والإحسان منه لما طابَ الحديث ولا الكلامُ وكل لطيفةٍ وظريف معني أستاذي فيه والله الأمامُ.
    زندگى علمى علامه [[آشتیانی، جلال‌الدین|سيد جلال‌ الدين آشتيانى]] را مى توان به دوره تحصيل، تدريس و تصنيف تقسيم كرد. دوره تحصيل از آشتيان شروع مى شود و به تهران، نجف و قم ختم مى شود. اين دوره، دوره درس آموزى استاد است كه نگارش اين دوره از گنجايش اين مقاله بيرون است، ولى دوره مهمى كه بيشتر آثار او هم مربوط به همين دوره است دوره اقامت استاد در ارض اقدس رضوى است. در واقع اين دوره كه در حدود پنجاه سال از عمر با بركت استاد را شامل مى شود دوره تدريس و تصنيف است و به نظر مى رسد به اين دوره بايد بيشتر توجه شود، گرچه سراسر زندگى آن بزرگمرد درس و الگوى كامل براى جويندگان علم و معرفت است. مشهد آن ارض ملكوتى ميزبان هشتمين قطب عالم امكان است. جارالرضا بودن بزرگ ترين سعادت و افتخار هر كسى است. علامه آشتيانى به آن ديار پا مى گذارد تا چراغ حكمت علوى و فلسفه الهى را كه در آن ارض اقدس به خاموشى گراييده بود با تدريس منظومه، اسفار، شواهد الربوبيه و شرح فصوص قيصرى جانى دوباره بخشد. آشتيانى و مكتب مشهد علامه آشتيانى در تبيين سير تاريخى ماجراى ضد فلسفه در مشهد چنين مى نويسد: «الآن در حوزه قم زمينه مناسب براى تدريس و كار در فلسفه هست، در مشهد اين طور نيست. مرحوم آقاى ميلانى را به جهت اين كه شاگرد مرحوم آقا [[اصفهانی، محمدحسین|شيخ محمد حسين اصفهانى]] فيلسوف بوده، با اين كه [[اصفهانی، محمدحسین|شيخ محمد حسين اصفهانى]] از زهاد درجه اول زمان خودش بوده است مورد توهين و اذّيت قرار دادند. اين مخالفت با فلسفه در مشهد تاريخچه اى دارد و آن بر مى گردد به زمان آقا ميرزا مهدى اصفهانى كه شاگرد [[نایینی، محمدحسین|ميرزا حسين نائينى]] بوده است. او ابتدا همان طريقه آخوند ملا حسينقلى همدانى و بهارى و كشميرى را انتخاب مى كند. او پيش [[آشتیانی، احمد|ميرزا احمد آشتيانى]] شواهد الربوبيه مى خواند، امّا فهم مطالب فلسفى براى او از اصعب امور بود، پس از همه اين مراحل به دليل فاقد توانايى فهم اين متون از عرفان و فلسفه سرخورده مى شود و به جان فلسفه مى افتد.» در جايى ديگر مى فرمايد «الآن مشهد شش هزار نفر طلبه دارد، ولى عده اى هم منع مى كنند و مى گويند فلسفه نرويد كفر است و يك مكتب خاصى براى خودشان دارند و هر چيز جز آن را طرد و تخطئه مى كنند. حقير در ضمنِ نقد و ردّ تهافت الفلاسفه، آثار رب النوع آنها را مورد نقد قرار مى دهم تا معلوم شود اين جماعت با چيزى كه آشنا نيستند معارف ائمه است.» به هر حال، علامه آشتيانى نزديك به پنجاه سال در چنين حوزه اى به تدريس فلسفه و عرفان اشتغال داشت و آن هم، تدريس آن حكيم الهى كه به حق عنوانِ مدرس عرفان و فلسفه تنها بر او شايسته و بايسته است. او تنها و يك تنه در مقابل اين افراد ايستاد و اگر نبود عظمت و جامعيت و اخلاص علمى آن درخت تناورِ فلسفه و عرفان، كه به راستى جلال حكمت و عرفان است، مقاومت و ادامه راه ممكن نمى شد. او كه به ظاهر يك فرد بود، ولى در واقع هزاران تن، فلسفه را در آن حوزه مبارك از غربت نجات داد، همان گونه كه سقراط در يونان چنين كرد. با توجه به آن وضعيت حتى پس از انقلاب قسم مى خورند كه: ما نمى گذاريم كسى كه (آشتيانى) تحت عنوان فلسفه به مرحوم مجلسى اهانت مى كند آب خوش از گلويش پايين برود و راحت زندگى كند؛ يا رياست دانشكده الهيات كه به پاس خوش خدمتى به پست هاى مادى دنيوى رسيده بود، زمينه بازنشستگى اجبارى استاد را فراهم مى كند؛ در گزارش كار خود اين كار را از افتخارات دوران تصدى رياستش قلمداد مى كند و به خيال خود محيط دانشكده را از وجود ايشان منزه كرده است. حال استاد با آن وضع اسفناك و دردآور، حدود دويست عنوان کتاب، رساله يا مقاله تصنيف و تأليف يا احيا مى كندو در دو مركز علم و دانش، دانشكده الهيات دانشگاه فردوسى و مدرسه علميه امام جعفر صادق به تدريس می‌پردازد. اين نيست جز توفيق و همراهى حضرت حق و درستى راه و اخلاص در عمل و صلابت ايمان و از همه مهمتر سفارش استادش حضرت [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] مبنى بر اين كه «چراغ فلسفه سنتى را روشن نگه دارد.» ولو لا اللطف والإحسان منه لما طابَ الحديث ولا الكلامُ وكل لطيفةٍ وظريف معني أستاذي فيه والله الأمامُ.


    == آثار ==
    == آثار ==
    خط ۱۰۲: خط ۱۰۲:
    #اصل الأصول؛ عنوان کتابى است درباره معناى مفهوم وجود و مسائل پيرامونى آن از ملا نعيماى طالقانى به زبان عربى.
    #اصل الأصول؛ عنوان کتابى است درباره معناى مفهوم وجود و مسائل پيرامونى آن از ملا نعيماى طالقانى به زبان عربى.
    #اصول المعارف؛ عنوان کتابى است كه در بردارنده يك دوره مختصر فلسفه اسلامى از [[فیض کاشانی، محمد بن شاه‌مرتضی|ملا محسن فيض كاشانى]] به زبان عربى.
    #اصول المعارف؛ عنوان کتابى است كه در بردارنده يك دوره مختصر فلسفه اسلامى از [[فیض کاشانی، محمد بن شاه‌مرتضی|ملا محسن فيض كاشانى]] به زبان عربى.
    #اعجاز البيان فى تفسير أم القرآن؛ عنوان کتابى است درباره تفسير عرفانى و تأويل سوره حمد به زبان عربى از صدرالدين قونيوى.
    #اعجاز البيان فى تفسير أم القرآن؛ عنوان کتابى است درباره تفسير عرفانى و تأويل سوره حمد به زبان عربى از صدر الدين قونيوى.
    #انوار جليه در كشف اسرار حقيقت علويه؛ عنوان کتابى است در شرح حديث حقيقت از [[زنوزی، عبدالله بن بیرمقلی باباخان|ملا عبدالله مدرس زنوزى]]، به زبان فارسى.
    #انوار جليه در كشف اسرار حقيقت علويه؛ عنوان کتابى است در شرح حديث حقيقت از [[زنوزی، عبدالله بن بیرمقلی باباخان|ملا عبدالله مدرس زنوزى]]، به زبان فارسى.
    #تمهيد القواعد؛ عنوان کتابى است در عرفان نظرى و وجودشناسى از صائن‌الدين على بن محمد تركه اصفهانى به زبان عربى با حواشى آقا محمدرضا قمشه اى و ميرزا محمود قمى.
    #تمهيد القواعد؛ عنوان کتابى است در عرفان نظرى و وجودشناسى از صائن‌ الدين على بن محمد تركه اصفهانى به زبان عربى با حواشى آقا محمدرضا قمشه اى و ميرزا محمود قمى.
    #رسالۀ النصوص؛ عنوان رساله مختصرى است در134 عرفان نظرى از محمد بن اسحاق قونيوى به زبان عربى با تعليقات ميرزا هاشم اشكورى.
    #رسالۀ النصوص؛ عنوان رساله مختصرى است در134 عرفان نظرى از محمد بن اسحاق قونيوى به زبان عربى با تعليقات ميرزا هاشم اشكورى.
    #شرح دعاى عرفه؛ منسوب به امام حسين(ع)، ملا محمدعلى فاضل.
    #شرح دعاى عرفه؛ منسوب به امام حسين(ع)، ملا محمدعلى فاضل.
    #شرح رسالۀ مشاعر ملاصدرا؛ عنوان کتابى است درباره وجود از [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدراى شيرازى]] با شرح محمد جعفر لاهيجى.
    #شرح رسالۀ مشاعر ملاصدرا؛ عنوان کتابى است درباره وجود از [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدراى شيرازى]] با شرح محمد جعفر لاهيجى.
    #شرح فصوص الحكم؛ عنوان کتابى است در تبيين و شرح اصول و قواعد عرفانى براساس مشرب عرفانى محيى‌الدين عربى از محمد داوود قيصرى رومى ساوجى به زبان عربى.
    #شرح فصوص الحكم؛ عنوان کتابى است در تبيين و شرح اصول و قواعد عرفانى براساس مشرب عرفانى محيى‌ الدين عربى از محمد داوود قيصرى رومى ساوجى به زبان عربى.
    #شرح فصوص الحكم؛ عنوان کتابى است در عرفان نظرى در شرح فصوص از مؤيدالدين جَندى، به زبان عربى.
    #شرح فصوص الحكم؛ عنوان کتابى است در عرفان نظرى در شرح فصوص از مؤيد الدين جَندى، به زبان عربى.
    #الشواهد الربوبيه فى المناهج السلوكيه؛ عنوان کتابى است درباره هستى شناختى فلسفى از [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين شيرازى]] به زبان عربى.
    #الشواهد الربوبيه فى المناهج السلوكيه؛ عنوان کتابى است درباره هستى شناختى فلسفى از [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين شيرازى]] به زبان عربى.
    #قرة العيون؛ عنوان کتابى است در تبيين احكام وجود و ماهيت از [[نراقی، مهدی بن ابی‌ذر|ملا محمد مهدى نراقى]] به زبان عربى.
    #قرة العيون؛ عنوان کتابى است در تبيين احكام وجود و ماهيت از [[نراقی، مهدی بن ابی‌ذر|ملا محمد مهدى نراقى]] به زبان عربى.
    #لمعات الهية؛ عنوان کتابى است درباره الهيات فلسفى به زبان فارسى از [[زنوزی، عبدالله بن بیرمقلی باباخان|ملا عبدالله زنوزى]].  
    #لمعات الهية؛ عنوان کتابى است درباره الهيات فلسفى به زبان فارسى از [[زنوزی، عبدالله بن بیرمقلی باباخان|ملا عبدالله زنوزى]].  
    #المبدأ والمعاد؛ عنوان کتابى است از صدرالدين محمد شيرازى به زبان عربى.
    #المبدأ والمعاد؛ عنوان کتابى است از صدر الدين محمد شيرازى به زبان عربى.
    #مشارق الدّرارى؛ عنوان کتابى است در شرح تائيه ابن فارض از سعيدالدين سعيد فرغانى به زبان فارسى.
    #مشارق الدّرارى؛ عنوان کتابى است در شرح تائيه ابن فارض از سعيد الدين سعيد فرغانى به زبان فارسى.
    #مشرع الخصوص إلى معانى النصوص؛ عنوان کتابى است در شرح و تبيين مشكلات کتاب النصوص صدرالدين قونيوى از [[مهائمی، علی بن احمد |على بن احمد مهائمى]] به زبان عربى.
    #مشرع الخصوص إلى معانى النصوص؛ عنوان کتابى است در شرح و تبيين مشكلات کتاب النصوص صدر الدين قونيوى از [[مهائمی، علی بن احمد |على بن احمد مهائمى]] به زبان عربى.
    #مصباح الهداية الى [[الخلاف]]ة والولاية؛ عنوانِ کتابى عرفانى است درباره حقيقت خلافت محمديه و ولايت علويه به زبان عربى از [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]].
    #مصباح الهداية الى [[الخلاف]]ة والولاية؛ عنوانِ کتابى عرفانى است درباره حقيقت خلافت محمديه و ولايت علويه به زبان عربى از [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]].
    #المظاهر الالهية فى اسرار العلوم الكماليه؛ عنوان کتابى است از صدرالمتألهين صدرالدين شيرازى، درباره مبدأ و معاد به زبان عربى.
    #المظاهر الالهية فى اسرار العلوم الكماليه؛ عنوان کتابى است از صدرالمتألهين صدر الدين شيرازى، درباره مبدأ و معاد به زبان عربى.
    #مكاتبات عرفانى؛ عنوان نامه هايى است درباره دو بيت از [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] از سيد احمد حائرى و محمدحسين غروى.
    #مكاتبات عرفانى؛ عنوان نامه هايى است درباره دو بيت از [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] از سيد احمد حائرى و محمدحسين غروى.
    #:ج) مقدمات، تعليقات و تصحيحات آثار فلسفى و عرفانى (مجموعه ها)
    #:ج) مقدمات، تعليقات و تصحيحات آثار فلسفى و عرفانى (مجموعه ها)
    خط ۱۲۶: خط ۱۲۶:
    #رسائل فلسفى؛ عنوان مجموعه‌اى است كه شامل رساله هاى بسيط الحقيقة كل الأشياء و وحدت وجود، از خاتم الحكما [[نوری، علی بن جمشید|ملا على نورى]] و تحفه از ملا نظرعلى گيلانى به زبان عربى.
    #رسائل فلسفى؛ عنوان مجموعه‌اى است كه شامل رساله هاى بسيط الحقيقة كل الأشياء و وحدت وجود، از خاتم الحكما [[نوری، علی بن جمشید|ملا على نورى]] و تحفه از ملا نظرعلى گيلانى به زبان عربى.
    #رسائل قيصرى؛ عنوان مجموعه‌اى است در عرفان اسلامى شامل التوحيد و النبوة والولاية، اساس الوحدانية؛ نهاية البيان فى دراية الزمان از داوود بن محمود قيصرى با حواشى آقا محمدرضا قمشه اى و رساله اى در مباحث ولاية كليه از آقا محمدرضا قمشه اى.
    #رسائل قيصرى؛ عنوان مجموعه‌اى است در عرفان اسلامى شامل التوحيد و النبوة والولاية، اساس الوحدانية؛ نهاية البيان فى دراية الزمان از داوود بن محمود قيصرى با حواشى آقا محمدرضا قمشه اى و رساله اى در مباحث ولاية كليه از آقا محمدرضا قمشه اى.
    #سه رساله فلسفى؛ عنوان کتاب و مجموعه‌اى است بر سه رساله (متشابهات القرآن، المسائل القدسية، و اجوبة المسائل) از صدرالدين محمد شيرازى به زبان عربى.
    #سه رساله فلسفى؛ عنوان کتاب و مجموعه‌اى است بر سه رساله (متشابهات القرآن، المسائل القدسية، و اجوبة المسائل) از صدر الدين محمد شيرازى به زبان عربى.
    #اللمعة الالهية فى الحكمة المتعاليه و الكلمات الوجيزة؛ عنوان دو رساله اى است از [[نراقی، مهدی بن ابی‌ذر|ملا محمدمهدى نراقى]] به زبان عربى.
    #اللمعة الالهية فى الحكمة المتعاليه و الكلمات الوجيزة؛ عنوان دو رساله اى است از [[نراقی، مهدی بن ابی‌ذر|ملا محمدمهدى نراقى]] به زبان عربى.
    #مجموعه آثار عصّار؛ عنوان مجموعه‌اى است بر شش رساله از سيد محمدكاظم عصّار درباره علم تفسير و حديث و مسائل اعتقادى به زبان فارسى و عربى.
    #مجموعه آثار عصّار؛ عنوان مجموعه‌اى است بر شش رساله از سيد محمدكاظم عصّار درباره علم تفسير و حديث و مسائل اعتقادى به زبان فارسى و عربى.
    خط ۱۳۵: خط ۱۳۵:
    #:د) پيشگفتارها
    #:د) پيشگفتارها
    #تحفة المراد؛ عنوان شرحى است بر قصيده ميرفندرسكى از حكيم عباس شريف دارابى به زبان فارسى.
    #تحفة المراد؛ عنوان شرحى است بر قصيده ميرفندرسكى از حكيم عباس شريف دارابى به زبان فارسى.
    #شرح مثنوى معنوى مولوى؛ رينولد الين نيكلسون، ترجمه و تعليق [[لاهوتی، حسن|حسن لاهوتى]] ويراسته [[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاءالدين خرمشاهى]].
    #شرح مثنوى معنوى مولوى؛ رينولد الين نيكلسون، ترجمه و تعليق [[لاهوتی، حسن|حسن لاهوتى]] ويراسته [[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاء الدين خرمشاهى]].
    #شُكوه شمس؛ عنوان کتابى است در بررسى آثار و افكار [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا جلال‌الدين بلخى]] از آن مارى شميل، ترجمه [[لاهوتی، حسن|حسن لاهوتى]]، ويراسته [[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاءالدين خرمشاهى]].
    #شُكوه شمس؛ عنوان کتابى است در بررسى آثار و افكار [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا جلال‌ الدين بلخى]] از آن مارى شميل، ترجمه [[لاهوتی، حسن|حسن لاهوتى]]، ويراسته [[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاء الدين خرمشاهى]].
    #نقد النصوص فى شرح نقش الفصوص؛ عنوان شرحى است نقدگونه از [[جامی، عبدالرحمن|عبدالرحمان جامى]] با مقدمه و تصحيح و تعليقات ويليام چيتيك به زبان عربى.
    #نقد النصوص فى شرح نقش الفصوص؛ عنوان شرحى است نقدگونه از [[جامی، عبدالرحمن|عبدالرحمان جامى]] با مقدمه و تصحيح و تعليقات ويليام چيتيك به زبان عربى.


    خط ۱۴۲: خط ۱۴۲:


    #اجوبه مسائل ميرزا ابوالحسن رضوى؛ مشهد، (نشريه دانشكده علوم معقول و منقول)، شماره اول، 1347ش، فارسى، ص23-50.
    #اجوبه مسائل ميرزا ابوالحسن رضوى؛ مشهد، (نشريه دانشكده علوم معقول و منقول)، شماره اول، 1347ش، فارسى، ص23-50.
    #اصالة الوجود، عند صدرالدين شيرازى؛ (الفكر الإسلامية) مجلۀ فصليۀ، العدد الثانى، السنة الاولى، ربيع الثانى - جُمادى الثانية، 1414، ص124- 125.  
    #اصالة الوجود، عند صدر الدين شيرازى؛ (الفكر الإسلامية) مجلۀ فصليۀ، العدد الثانى، السنة الاولى، ربيع الثانى - جُمادى الثانية، 1414، ص124- 125.  
    #انتقاد بر انتقاد از رساله سه اصل؛ تهران، (مجله راهنماى کتاب)، شماره سوم، سال پنجم، خرداد 1341ش، فارسى، ص239-242.  
    #انتقاد بر انتقاد از رساله سه اصل؛ تهران، (مجله راهنماى کتاب)، شماره سوم، سال پنجم، خرداد 1341ش، فارسى، ص239-242.  
    #انتقاد بر انتقاد؛ تهران، (مجله راهنمايى کتاب)، شماره چهارم و پنجم سال ششم، تير و مرداد، 1342ش، فارسى.
    #انتقاد بر انتقاد؛ تهران، (مجله راهنمايى کتاب)، شماره چهارم و پنجم سال ششم، تير و مرداد، 1342ش، فارسى.
    خط ۱۷۶: خط ۱۷۶:
    و) مصاحبه ها (با چندين نشريه علمى)
    و) مصاحبه ها (با چندين نشريه علمى)


    #استاد [[آشتیانی، جلال‌الدین|سيد جلال‌الدين آشتيانى]] شارح و مورخ حكمت و عرفان؛ تهران، (كيهان فرهنگى)، سال دوم، شماره ششم، (پياپى18)، شهريور 1364.  
    #استاد [[آشتیانی، جلال‌الدین|سيد جلال‌ الدين آشتيانى]] شارح و مورخ حكمت و عرفان؛ تهران، (كيهان فرهنگى)، سال دوم، شماره ششم، (پياپى18)، شهريور 1364.  
    #پيرامون تفكر عقلى و فلسفى در اسلام؛ قم، (كيهان انديشه)، شماره اول، مرداد و شهريور 1364ش، فارسى، ص13- 25.  
    #پيرامون تفكر عقلى و فلسفى در اسلام؛ قم، (كيهان انديشه)، شماره اول، مرداد و شهريور 1364ش، فارسى، ص13- 25.  
    #ديدار با استاد [[آشتیانی، جلال‌الدین|سيد جلال‌الدين آشتيانى]]؛ تهران، (پژوهشنامه متين)، سال اول، شماره دوم، بهار 1378ش، فارسى، ص257-267.  
    #ديدار با استاد [[آشتیانی، جلال‌الدین|سيد جلال‌ الدين آشتيانى]]؛ تهران، (پژوهشنامه متين)، سال اول، شماره دوم، بهار 1378ش، فارسى، ص257-267.  
    #شخصيت حكيم و عارف (اسرار)؛ تهران، (كيهان فرهنگى)، سال دهم، شماره اول، فروردين 1372ش، ص5 -11.
    #شخصيت حكيم و عارف (اسرار)؛ تهران، (كيهان فرهنگى)، سال دهم، شماره اول، فروردين 1372ش، ص5 -11.
    #عارفانه ترين اعجاز آفرينش؛ مشهد، (روزنامه خراسان) 1378/4/14.  
    #عارفانه ترين اعجاز آفرينش؛ مشهد، (روزنامه خراسان) 1378/4/14.  
    #عرفان و فلسفه در آفاق تشيع؛ تهران، (روزنامه همشهرى)، شماره هاى206، 207، 208، تاريخ 21و 22و 23 شهريور 1372.  
    #عرفان و فلسفه در آفاق تشيع؛ تهران، (روزنامه همشهرى)، شماره هاى206، 207، 208، تاريخ 21و 22و 23 شهريور 1372.  
    #مصاحبه با استاد محقق و فيلسوف عاليقدر [[آشتیانی، جلال‌الدین|سيد جلال‌الدين آشتيانى]]؛ قم، (حوزه)،شماره81 - 82، سال چهارم، مرداد و شهريور و مهر و آبان 1376ش، فارسى، ص16-32.  
    #مصاحبه با استاد محقق و فيلسوف عاليقدر [[آشتیانی، جلال‌الدین|سيد جلال‌ الدين آشتيانى]]؛ قم، (حوزه)،شماره81 - 82، سال چهارم، مرداد و شهريور و مهر و آبان 1376ش، فارسى، ص16-32.  
    #ملاصدرا، حكيمى متأله، فريد در برهانيات و ناظر هوشمند در عرفانيات؛ تهران، (خردنامه صدرا)، شماره دوم، شهريور 1374ش، فارسى، ص13-19.  
    #ملاصدرا، حكيمى متأله، فريد در برهانيات و ناظر هوشمند در عرفانيات؛ تهران، (خردنامه صدرا)، شماره دوم، شهريور 1374ش، فارسى، ص13-19.