ترجمه جلد دوازدهم بحار الانوار: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'علیه السلام' به 'علیه‌السلام')
    جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)')
    خط ۴۵: خط ۴۵:




    '''زندگانى حضرت امام على بن موسى الرضا (ع)'''، ترجمه جلد دوازدهم [[بحارالانوار|بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار(ع)]]، تألیف [[علامه مجلسى]] كه در بر دارنده روايات مختلف از شرح حال آن حضرت و مناظرات اعتقادى و كلامى كه با مخالفين داشته‌اند، مى‌باشد، كه توسط آقاى موسى خسروى به زبان فارسى ترجمه گشته است.
    '''زندگانى حضرت امام على بن موسى الرضا(ع)'''، ترجمه جلد دوازدهم [[بحارالانوار|بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار(ع)]]، تألیف [[علامه مجلسى]] كه در بر دارنده روايات مختلف از شرح حال آن حضرت و مناظرات اعتقادى و كلامى كه با مخالفين داشته‌اند، مى‌باشد، كه توسط آقاى موسى خسروى به زبان فارسى ترجمه گشته است.


    == انگيزه تألیف ==
    == انگيزه تألیف ==
    خط ۷۳: خط ۷۳:
    #ولايت عهد و علت قبول كردن آن جناب با اين كه راضى نبود مى‌باشد.
    #ولايت عهد و علت قبول كردن آن جناب با اين كه راضى نبود مى‌باشد.
    #جريان‌هاى ديگرى كه بين مأمون و حضرت رضا(ع)اتفاق افتاد.
    #جريان‌هاى ديگرى كه بين مأمون و حضرت رضا(ع)اتفاق افتاد.
    #كارهايى كه مأمون براى تقرب به حضرت رضا(ع)مى‌كرد، از قبيل مناظره با مخالفين؛ همچون آنچه در عيون ج 2 ص 184 ذكر شده است كه اسحاق بن حماد گفت: مأمون مجالس مناظره تشكيل مى‌داد و مخالفين اهل بيت را جمع مي‌كرد و با آنها درباره امامت علي ابن ابى‌طالب [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين (ع)]] و برترى او از تمام صحابه بحث مي‌كرد تا بدين وسيله خود را نزديك به حضرت رضا(ع)نمايد. حضرت رضا(ع)به اصحاب و دوستانى كه به آنها اعتماد داشت، مى‌فرمود: گول كارهاى او را نخوريد، جز او ديگرى مرا نخواهد كشت، چاره‌اى ندارم بايد صبر كنم تا آن زمان فرا رسد.
    #كارهايى كه مأمون براى تقرب به حضرت رضا(ع)مى‌كرد، از قبيل مناظره با مخالفين؛ همچون آنچه در عيون ج 2 ص 184 ذكر شده است كه اسحاق بن حماد گفت: مأمون مجالس مناظره تشكيل مى‌داد و مخالفين اهل بيت را جمع مي‌كرد و با آنها درباره امامت علي ابن ابى‌طالب [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] و برترى او از تمام صحابه بحث مي‌كرد تا بدين وسيله خود را نزديك به حضرت رضا(ع)نمايد. حضرت رضا(ع)به اصحاب و دوستانى كه به آنها اعتماد داشت، مى‌فرمود: گول كارهاى او را نخوريد، جز او ديگرى مرا نخواهد كشت، چاره‌اى ندارم بايد صبر كنم تا آن زمان فرا رسد.
    #:در عيون آمده كه: اسحاق بن حماد بن زيد گفت: از يحيى بن اكثم قاضى شنيدم كه گفت: مأمون به من دستور داد، گروهى از اهل حديث و گروهى از دانشمندان علم كلام و استدلال را احضار نمايم. من از هر دو دسته در حدود چهل نفر جمع كردم، به آنها گفتم در تالار نگهبان و اطاق انتظار باشند تا من به مأمون اطلاع بدهم، به مأمون اطلاع دادم، دستور داد آنها را وارد كنم. وارد شدند ساعتى با آنها صحبت كرد و ملاطفت نمود، سپس گفت: من مي‌خواهم امروز بين خود و شما خدا را حجت قرار دهم، هر كس احتياج به قضاى حاجت دارد، برود حاجت خود را انجام دهد، آزاد باشيد و كفش‌هاى خود را درآوريد و رداى خويش را كنار بگذاريد. آنگاه گفت: من شما را آورده‌ام تا با شما مناظره كنم و حجت را بر شما تمام نمايم، از خدا بپرهيزيد، مواظب خود و اعتقاد خويش باشيد، مبادا مقام و موقعيت من، شما را مانع از حقيقت‌گويى شود و با رد كردن يك باطل هر كس كه ادعا كرد، از آتش جهنم بترسيد و خود را به خدا نزديك كنيد، در فرمانبردارى او كه هر كس خود را به مخلوقى نزديك كرد، به وسيله معصيت و نافرمانى خدا همان شخص را بر او مسلط مى‌گرداند با تمام نيرو و هوش و عقل خود با من مناظره كنيد. من معتقدم كه علي(ع) بهترين انسان است، پس از پيامبر اكرم(ص) اگر صحيح است تصديق كنيد و گر نه با دليل رد نمائيد، مايل هستيد من از شما در اين مورد سؤال كنم، مى‌خواهيد شما از من بپرسيد.
    #:در عيون آمده كه: اسحاق بن حماد بن زيد گفت: از يحيى بن اكثم قاضى شنيدم كه گفت: مأمون به من دستور داد، گروهى از اهل حديث و گروهى از دانشمندان علم كلام و استدلال را احضار نمايم. من از هر دو دسته در حدود چهل نفر جمع كردم، به آنها گفتم در تالار نگهبان و اطاق انتظار باشند تا من به مأمون اطلاع بدهم، به مأمون اطلاع دادم، دستور داد آنها را وارد كنم. وارد شدند ساعتى با آنها صحبت كرد و ملاطفت نمود، سپس گفت: من مي‌خواهم امروز بين خود و شما خدا را حجت قرار دهم، هر كس احتياج به قضاى حاجت دارد، برود حاجت خود را انجام دهد، آزاد باشيد و كفش‌هاى خود را درآوريد و رداى خويش را كنار بگذاريد. آنگاه گفت: من شما را آورده‌ام تا با شما مناظره كنم و حجت را بر شما تمام نمايم، از خدا بپرهيزيد، مواظب خود و اعتقاد خويش باشيد، مبادا مقام و موقعيت من، شما را مانع از حقيقت‌گويى شود و با رد كردن يك باطل هر كس كه ادعا كرد، از آتش جهنم بترسيد و خود را به خدا نزديك كنيد، در فرمانبردارى او كه هر كس خود را به مخلوقى نزديك كرد، به وسيله معصيت و نافرمانى خدا همان شخص را بر او مسلط مى‌گرداند با تمام نيرو و هوش و عقل خود با من مناظره كنيد. من معتقدم كه علي(ع) بهترين انسان است، پس از پيامبر اكرم(ص) اگر صحيح است تصديق كنيد و گر نه با دليل رد نمائيد، مايل هستيد من از شما در اين مورد سؤال كنم، مى‌خواهيد شما از من بپرسيد.
    #:علماء حديث گفتند ما سؤال مى‌كنيم. گفت: سؤال كنيد؛ ولى يك نفر را انتخاب نمائيد، چنانچه شخص ديگرى دليل اضافى داشت، دليل خود را مى‌آورد و اگر اشتباهى براى شخص رخ داد شما اصلاح نمائيد.
    #:علماء حديث گفتند ما سؤال مى‌كنيم. گفت: سؤال كنيد؛ ولى يك نفر را انتخاب نمائيد، چنانچه شخص ديگرى دليل اضافى داشت، دليل خود را مى‌آورد و اگر اشتباهى براى شخص رخ داد شما اصلاح نمائيد.
    خط ۷۹: خط ۷۹:
    #:اقتدوا بالذين من بعدى ابى‌بكر و عمر" پيرو دو نفر بعد از من ابابكر و عمر باشيد. مأمون گفت: روايت‌ها زياد است يا همه آنها صحيح است يا همه باطل و يا بعضى صحيح و برخى باطل. چنانچه همه درست باشد، لازم است همه باطل باشد، زيرا برخى از روايات نقيض بعض ديگر است، اگر همه باطل باشد، دين از بين مى‌رود. چون ممكن نيست، همه صحيح يا همه باطل باشد، پس بعضى صحيح و بعضى باطل است در اين صورت هر روايتى بايد به وسيله دليلى اثبات شود تا بتوان در آن اعتقاد نمود، چنانچه مضمون روايت دليل در صحت آن باشد چه بهتر.
    #:اقتدوا بالذين من بعدى ابى‌بكر و عمر" پيرو دو نفر بعد از من ابابكر و عمر باشيد. مأمون گفت: روايت‌ها زياد است يا همه آنها صحيح است يا همه باطل و يا بعضى صحيح و برخى باطل. چنانچه همه درست باشد، لازم است همه باطل باشد، زيرا برخى از روايات نقيض بعض ديگر است، اگر همه باطل باشد، دين از بين مى‌رود. چون ممكن نيست، همه صحيح يا همه باطل باشد، پس بعضى صحيح و بعضى باطل است در اين صورت هر روايتى بايد به وسيله دليلى اثبات شود تا بتوان در آن اعتقاد نمود، چنانچه مضمون روايت دليل در صحت آن باشد چه بهتر.
    #شرح زندگى زنان و فرزندان و برادران و خويشاوندان امام(ع).
    #شرح زندگى زنان و فرزندان و برادران و خويشاوندان امام(ع).
    #اشعار مدح و ستايش‌هاى حضرت رضا (ع).
    #اشعار مدح و ستايش‌هاى حضرت رضا(ع).
    #شرح حال اصحاب و معاصرين آن جناب و مناظرات آنها.
    #شرح حال اصحاب و معاصرين آن جناب و مناظرات آنها.
    #خبر دادن امام و آباء گرامش به شهادت آن جناب.
    #خبر دادن امام و آباء گرامش به شهادت آن جناب.