رسالة «طرق حديث» من كنت مولاه فعلي مولاه: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - ' عليه السلام' به 'عليه‌السلام')
    جز (جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين')
    خط ۴۳: خط ۴۳:


    ==درباره كتاب==
    ==درباره كتاب==
    اين كتاب، رساله اى كوتاه از شمس الدين [[ذهبى]] عالم سنى قرن هشتم هجرى است كه در آن 125 طريق و سلسله سند درباره حديث غدير و بخش اصلى آن جمله من كنت مولاه فعلى مولاه گزارش كرده است. اين رساله را مرحوم سيد عبدالعزيز طباطبايى، نسخه شناس و محقق معاصر احياء و تصحيح كرده است. [[ذهبى]] در مقدمه چند سطرى اين رساله مى گويد حديث من كنت مولاه متواتر است و قطعاً مى توان گفت رسول خدا(ص) آن را بيان فرموده است. عده بسيارى آن را از طرق صحيح و حسن و ضعيف نقل كرده اند كه اين طرق را من بيان مى كنم. [[ذهبى]] به ترتيب از ابوبكر، عمر، علىعليه‌السلام، طلحه، سعد بن ابى وقاص و ديگر صحابه اين حديث را گزارش كرده كه تنها از حضرت علىعليه‌السلام 44 سند آورده است. مؤلف در مواردى از اين اسناد عبارت «صح عنه» و در مواردى «لم يصح» آورده كه نشان دهنده اظهار نظر وى درباره طريق حديث است. وى در اين اظهار نظرها راويان اين حديث را بررسى كرده و إسناد آنها را نقد كرده است.
    اين كتاب، رساله اى كوتاه از شمسالدين [[ذهبى]] عالم سنى قرن هشتم هجرى است كه در آن 125 طريق و سلسله سند درباره حديث غدير و بخش اصلى آن جمله من كنت مولاه فعلى مولاه گزارش كرده است. اين رساله را مرحوم سيد عبدالعزيز طباطبايى، نسخه شناس و محقق معاصر احياء و تصحيح كرده است. [[ذهبى]] در مقدمه چند سطرى اين رساله مى گويد حديث من كنت مولاه متواتر است و قطعاً مى توان گفت رسول خدا(ص) آن را بيان فرموده است. عده بسيارى آن را از طرق صحيح و حسن و ضعيف نقل كرده اند كه اين طرق را من بيان مى كنم. [[ذهبى]] به ترتيب از ابوبكر، عمر، علىعليه‌السلام، طلحه، سعد بن ابى وقاص و ديگر صحابه اين حديث را گزارش كرده كه تنها از حضرت علىعليه‌السلام 44 سند آورده است. مؤلف در مواردى از اين اسناد عبارت «صح عنه» و در مواردى «لم يصح» آورده كه نشان دهنده اظهار نظر وى درباره طريق حديث است. وى در اين اظهار نظرها راويان اين حديث را بررسى كرده و إسناد آنها را نقد كرده است.


    بخش قابل توجهى از اين كتاب را پاروقى هاى محقق تشكيل مى دهد كه در آنها به موارد اخراج و نقل حديث غدير در منابع و كتب اهل سنت اشاره مى كند.
    بخش قابل توجهى از اين كتاب را پاروقى هاى محقق تشكيل مى دهد كه در آنها به موارد اخراج و نقل حديث غدير در منابع و كتب اهل سنت اشاره مى كند.