حديث الثقلين: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
    جز (جایگزینی متن - 'صحیح بخاری' به 'صحیح بخاری ')
    خط ۴۴: خط ۴۴:


    ==گزارش محتوا==
    ==گزارش محتوا==
    مؤلف در مقدمه اول به مسئله امامت پرداخته و گفته است که مسئله امامت در نظر شیعه از مسائل اعتقادی است، ولی در مذهب اهل سنت از مسائل فروع دین بشمار می‌رود که با قهر و غلبه نیز حاصل می‌شود<ref>ر.ک: مقدمه، ص8 و 9</ref> بررسی عدم تحریف قرآن، جایگاه صحابه و صحیح بخاری و مسلم، قول دکتر سالوس درباره حدیث ثقلین از دیگر مباحثی است که مؤلف در مقدمه به آنها اشاره نموده است.
    مؤلف در مقدمه اول به مسئله امامت پرداخته و گفته است که مسئله امامت در نظر شیعه از مسائل اعتقادی است، ولی در مذهب اهل سنت از مسائل فروع دین بشمار می‌رود که با قهر و غلبه نیز حاصل می‌شود<ref>ر.ک: مقدمه، ص8 و 9</ref> بررسی عدم تحریف قرآن، جایگاه صحابه و [[صحيح البخاري|صحیح بخاری]]  و مسلم، قول دکتر سالوس درباره حدیث ثقلین از دیگر مباحثی است که مؤلف در مقدمه به آنها اشاره نموده است.


    از جمله اشکالاتی که مؤلف در این مقدمه بر دکتر سالوس می‌گیرد این است که دکتر سالوس از کسانی است که روایات کتب صحیحین ([[صحيح مسلم]]  و صحیح بخاری) را صحیح می‌داند، لکن بر سند روایت ثقلین که در کتاب [[صحيح مسلم]]  نیز وجود دارد خدشه وارد می‌کند. حال باید دید این دوگانگی را چگونه می‌تواند حل کند<ref>ر.ک: همان، ص16 و 17</ref>
    از جمله اشکالاتی که مؤلف در این مقدمه بر دکتر سالوس می‌گیرد این است که دکتر سالوس از کسانی است که روایات کتب صحیحین ([[صحيح مسلم]]  و [[صحيح البخاري|صحیح بخاری]] ) را صحیح می‌داند، لکن بر سند روایت ثقلین که در کتاب [[صحيح مسلم]]  نیز وجود دارد خدشه وارد می‌کند. حال باید دید این دوگانگی را چگونه می‌تواند حل کند<ref>ر.ک: همان، ص16 و 17</ref>


    ایشان در مقدمه دوم پنج مسئله را بدین شرح متذکر شده است: رعایت ادب گفتاری و نوشتاری، استفاده از منابع اهل سنت در جوابگویی، معنا و مصداق شیعه همراه با نمونه‌هایی از راویان اهل سنت که به نام شیعه معروف و متهم شده‌اند، معنا و مفهوم وثاقت در نظر مؤلف، ذکر روایاتی از صحیح بخاری و مسلم که ضعیف السند و دلالت می‌باشند.
    ایشان در مقدمه دوم پنج مسئله را بدین شرح متذکر شده است: رعایت ادب گفتاری و نوشتاری، استفاده از منابع اهل سنت در جوابگویی، معنا و مصداق شیعه همراه با نمونه‌هایی از راویان اهل سنت که به نام شیعه معروف و متهم شده‌اند، معنا و مفهوم وثاقت در نظر مؤلف، ذکر روایاتی از [[صحيح البخاري|صحیح بخاری]]  و مسلم که ضعیف السند و دلالت می‌باشند.


    در خلال این مسائل، مطالبی تأمل‌برانگیز مطرح شده است، از جمله این‌که مؤلف می‌گوید: چنین نیست که همه علمای اهل سنت بر وثاقت مسلم و بخاری اجماع داشته باشند، بلکه کسانی چون ذهبی و ذهلی نسبت به بخاری طعنه زده و مطالبی در ذم او گفته‌اند<ref>ر.ک: همان، ص27-29</ref>
    در خلال این مسائل، مطالبی تأمل‌برانگیز مطرح شده است، از جمله این‌که مؤلف می‌گوید: چنین نیست که همه علمای اهل سنت بر وثاقت مسلم و بخاری اجماع داشته باشند، بلکه کسانی چون ذهبی و ذهلی نسبت به بخاری طعنه زده و مطالبی در ذم او گفته‌اند<ref>ر.ک: همان، ص27-29</ref>
    خط ۶۲: خط ۶۲:
    برخی از علمای اهل سنت همچون مالک در موطأ حدیث را از حیث سند یا متن به‌صورت ناقص و تحریف‌شده ذکر نموده‌اند. مؤلف بعد از مذموم شمردن این کار ناپسند جواب‌هایی از منابع اهل سنت به آنها می‌دهد<ref>ر.ک: همان، ص65-79</ref>
    برخی از علمای اهل سنت همچون مالک در موطأ حدیث را از حیث سند یا متن به‌صورت ناقص و تحریف‌شده ذکر نموده‌اند. مؤلف بعد از مذموم شمردن این کار ناپسند جواب‌هایی از منابع اهل سنت به آنها می‌دهد<ref>ر.ک: همان، ص65-79</ref>


    از جمله اشکالاتی که دکتر سالوس بر حدیث ثقلین وارد نموده این است که اگر این حدیث صحیح می‌بود هرآینه بخاری آن را در کتابش ذکر می‌نمود. مؤلف در پاسخ می‌گوید: این اشکال وارد نیست؛ زیرا چنین نیست که هر حدیثی که در کتاب صحیح بخاری موجود است صحیح و هر حدیثی که در کتاب او نیست ضعیف و باطل باشد. علاوه بر آن هرچند که بخاری در صحیح خود این روایت را ذکر ننموده است، لکن در کتاب تاریخ کبیرش، این روایت به چشم می‌خورد. مضاف بر این، حدیث ثقلین در [[صحيح مسلم]]  که برخی این کتاب را مقدم بر صحیح بخاری و ارجح از آن می‌دانند آمده است<ref>ر.ک: همان، ص89 و 90</ref>
    از جمله اشکالاتی که دکتر سالوس بر حدیث ثقلین وارد نموده این است که اگر این حدیث صحیح می‌بود هرآینه بخاری آن را در کتابش ذکر می‌نمود. مؤلف در پاسخ می‌گوید: این اشکال وارد نیست؛ زیرا چنین نیست که هر حدیثی که در کتاب [[صحيح البخاري|صحیح بخاری]]  موجود است صحیح و هر حدیثی که در کتاب او نیست ضعیف و باطل باشد. علاوه بر آن هرچند که بخاری در صحیح خود این روایت را ذکر ننموده است، لکن در کتاب تاریخ کبیرش، این روایت به چشم می‌خورد. مضاف بر این، حدیث ثقلین در [[صحيح مسلم]]  که برخی این کتاب را مقدم بر [[صحيح البخاري|صحیح بخاری]]  و ارجح از آن می‌دانند آمده است<ref>ر.ک: همان، ص89 و 90</ref>


    در باب دوم کتاب، که عنوان آن «فقه حديث الثقلين» است، از: وجود این حدیث در وصیت پیامبر، بررسی فقه الحدیثی این روایت در [[صحيح مسلم]]، چند تنبیه و نظر فقه الحدیثی دکتر سالوس درباره حدیث ثقلین و پاسخ به اشکالات آن سخن رفته است.
    در باب دوم کتاب، که عنوان آن «فقه حديث الثقلين» است، از: وجود این حدیث در وصیت پیامبر، بررسی فقه الحدیثی این روایت در [[صحيح مسلم]]، چند تنبیه و نظر فقه الحدیثی دکتر سالوس درباره حدیث ثقلین و پاسخ به اشکالات آن سخن رفته است.


    مؤلف در این بخش از کتاب نیز از منابع دست اول اهل سنت از قبیل شرح نووی بر صحیح بخاری، شرح شاذلی بر صحیح ترمزی، شرح قاری بر کتاب مشکاة و دیگر منابع که خود در ابتدای این باب به آنها اشاره نموده، استفاده برده است<ref>ر.ک: همان، ص169</ref>
    مؤلف در این بخش از کتاب نیز از منابع دست اول اهل سنت از قبیل شرح نووی بر [[صحيح البخاري|صحیح بخاری]] ، شرح شاذلی بر صحیح ترمزی، شرح قاری بر کتاب مشکاة و دیگر منابع که خود در ابتدای این باب به آنها اشاره نموده، استفاده برده است<ref>ر.ک: همان، ص169</ref>


    این حدیث یکی از وصیت‌های پیامبر(ص) بشمار می‌رود که برخی از علمای اهل سنت همچون ابن حجر مکی، سخاوی و سمهودی به آن تصریح نموده‌اند<ref>ر.ک: همان، ص170 و 171</ref> چون پیامبر(ص) احساس نمود که اجلش نزدیک است امت خود را به مهم‌ترین امور توصیه نمود؛ حفظ و احترام قرآن و عترت از مهم‌ترین درخواست‌های پیامبر عزیز(ص) بود و ایشان درباره این دو فرمود: به آنها تمسک جویید و از آنها جدا نشوید که هرآینه جدا شدن از آنها مساوی با ضلالت و گمراهی است<ref>ر.ک: همان، ص177</ref>
    این حدیث یکی از وصیت‌های پیامبر(ص) بشمار می‌رود که برخی از علمای اهل سنت همچون ابن حجر مکی، سخاوی و سمهودی به آن تصریح نموده‌اند<ref>ر.ک: همان، ص170 و 171</ref> چون پیامبر(ص) احساس نمود که اجلش نزدیک است امت خود را به مهم‌ترین امور توصیه نمود؛ حفظ و احترام قرآن و عترت از مهم‌ترین درخواست‌های پیامبر عزیز(ص) بود و ایشان درباره این دو فرمود: به آنها تمسک جویید و از آنها جدا نشوید که هرآینه جدا شدن از آنها مساوی با ضلالت و گمراهی است<ref>ر.ک: همان، ص177</ref>