شرح اصول الكافي (ملاصدرا): تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'صدرالمتألهين' به 'صدرالمتألهين ')
    جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
    خط ۴۷: خط ۴۷:




    '''شرح الاصول الكافى'''، تألیف [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالدين محمد ابن ابراهيم شيرازى]] ، مشهور به [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] (980-1050ق) از جمله شروحى است كه بر يكى از منابع مهم شيعى؛ يعنى اصول كافى نگاشته شده است. گرچه نام [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] با فلسفه اسلامى و حكمت متعاليه عجين شده و با شنيدن و ديدن اين نام، بلنداى افق انديشه اين انديشمند فرزانه در زمينه فلسفه و عرفان در ذهن تداعى مى‌شود؛ اما با نگريستن در آثار تفسيرى و حديثى او به خوبى مشاهده مى‌گردد كه ابعاد انديشه‌اى اين بزرگ مرد، تنها در معقول خلاصه نمى‌شود و در حوزه منقول نيز از آگاهى گسترده، بينشى استوار و نگاهى ژرف برخوردار است.
    '''شرح الاصول الكافى'''، تألیف [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالدين محمد ابن ابراهيم شيرازى]]، مشهور به [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] (980-1050ق) از جمله شروحى است كه بر يكى از منابع مهم شيعى؛ يعنى اصول كافى نگاشته شده است. گرچه نام [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] با فلسفه اسلامى و حكمت متعاليه عجين شده و با شنيدن و ديدن اين نام، بلنداى افق انديشه اين انديشمند فرزانه در زمينه فلسفه و عرفان در ذهن تداعى مى‌شود؛ اما با نگريستن در آثار تفسيرى و حديثى او به خوبى مشاهده مى‌گردد كه ابعاد انديشه‌اى اين بزرگ مرد، تنها در معقول خلاصه نمى‌شود و در حوزه منقول نيز از آگاهى گسترده، بينشى استوار و نگاهى ژرف برخوردار است.


    == انگيزه نگارش ==
    == انگيزه نگارش ==
    خط ۵۸: خط ۵۸:
    اما چرا [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاّصدرا]]  براى انجام هدف خود، يعنى شرح حقايق مطرح شده در احاديث اهل بيت(ع) كتاب «كافى» [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]] را انتخاب كرد؟
    اما چرا [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاّصدرا]]  براى انجام هدف خود، يعنى شرح حقايق مطرح شده در احاديث اهل بيت(ع) كتاب «كافى» [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]] را انتخاب كرد؟


    [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]] ، خود پاسخ اين سؤال را در ديباچه كتابْ چنين بيان كرده است:
    [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]]، خود پاسخ اين سؤال را در ديباچه كتابْ چنين بيان كرده است:


    بهترين احاديث و گفتارهايى كه از اهل بيت(ع) براى ما روايت شده و درخشنده‌ترين سخنانى كه چون مرواريدِ به هم پيوسته از آنان براى ما نقل شده،... احاديث كتاب «كافى»، تأليف امين الاسلام و ثقة الأنام، شيخ عالم، كامل مجتهد، بارع فاخر، [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]] - أعلى اللّه قدره وأنار فى السماء بدره - است.
    بهترين احاديث و گفتارهايى كه از اهل بيت(ع) براى ما روايت شده و درخشنده‌ترين سخنانى كه چون مرواريدِ به هم پيوسته از آنان براى ما نقل شده،... احاديث كتاب «كافى»، تأليف امين الاسلام و ثقة الأنام، شيخ عالم، كامل مجتهد، بارع فاخر، [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]] - أعلى اللّه قدره وأنار فى السماء بدره - است.
    خط ۶۵: خط ۶۵:




    [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]] ، پيش از هر عنوان علمى ديگر، فيلسوف و عارف است و اساس فكرى ايشان با اين دو دانش شكل گرفته است. گرچه - چنان كه پيشتر گفتيم - او در محدوده اين دو دانش محصور نماند و با روى آوردن به قرآن و سنت خود را از اسارت آنها نيز آزاد كرد؛ اما به هر حال، تأثير مبانى و گرايش به اين دو دانش در همه يا بيشتر آثار [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] هويداست. اين مدعا در شرح او بر روايات الكافى نيز صادق است.
    [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]]، پيش از هر عنوان علمى ديگر، فيلسوف و عارف است و اساس فكرى ايشان با اين دو دانش شكل گرفته است. گرچه - چنان كه پيشتر گفتيم - او در محدوده اين دو دانش محصور نماند و با روى آوردن به قرآن و سنت خود را از اسارت آنها نيز آزاد كرد؛ اما به هر حال، تأثير مبانى و گرايش به اين دو دانش در همه يا بيشتر آثار [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] هويداست. اين مدعا در شرح او بر روايات الكافى نيز صادق است.


    شاهد گرايش [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]]  به مبانى فلسفى در شرح روايات آن است كه او هر گونه مخالفت با تعمق در معارف الهىِ انعكاس يافته را برخاسته از انديشه حنبلى‌نگرى مى‌داند، كه بر قشر و ظاهر روايات بسنده كرده و خود را از گوهرهاى درون اين صدف‌ها محروم ساخته‌اند.
    شاهد گرايش [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]]  به مبانى فلسفى در شرح روايات آن است كه او هر گونه مخالفت با تعمق در معارف الهىِ انعكاس يافته را برخاسته از انديشه حنبلى‌نگرى مى‌داند، كه بر قشر و ظاهر روايات بسنده كرده و خود را از گوهرهاى درون اين صدف‌ها محروم ساخته‌اند.
    خط ۷۳: خط ۷۳:
    بدان، آنان كه بيش از ديگران مغرور و خود فريفته‌اند، گروهى هستند كه تنها به علمِ فتوا و احكام و حفظ مسائل حلال و حرام بسنده كرده و گمان كرده‌اند كه آن، علم دين و علم به قرآن و سنت رسول اكرم(ص) است، و علم راهيابى به آخرت و مجاهده با نفس و تهذيب باطن را رها كرده‌اند... ترديدى نيست اينان كه تنها به صورت علم فريفته شده و به دانشى كه اندوخته‌اند، دلخوش‌اند و اين نشئه‌ها را انكار مى‌كنند؛ زيرا آنان از علومى كه حقيقتاً علم است و از معارفى - كه بدان‌ها اشاره كرده‌ايم - آگاهى ندارند و از چنين دانشى روى گردانده و آن را انكار مى‌كنند.
    بدان، آنان كه بيش از ديگران مغرور و خود فريفته‌اند، گروهى هستند كه تنها به علمِ فتوا و احكام و حفظ مسائل حلال و حرام بسنده كرده و گمان كرده‌اند كه آن، علم دين و علم به قرآن و سنت رسول اكرم(ص) است، و علم راهيابى به آخرت و مجاهده با نفس و تهذيب باطن را رها كرده‌اند... ترديدى نيست اينان كه تنها به صورت علم فريفته شده و به دانشى كه اندوخته‌اند، دلخوش‌اند و اين نشئه‌ها را انكار مى‌كنند؛ زيرا آنان از علومى كه حقيقتاً علم است و از معارفى - كه بدان‌ها اشاره كرده‌ايم - آگاهى ندارند و از چنين دانشى روى گردانده و آن را انكار مى‌كنند.


    [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]] ، مقصود از عقل را - كه در روايت «لما خلق الله العقل استنطقه»، نخستين آفريده خدا معرفى شده - صادر اول مى‌داند.
    [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]]، مقصود از عقل را - كه در روايت «لما خلق الله العقل استنطقه»، نخستين آفريده خدا معرفى شده - صادر اول مى‌داند.


    نيك مى‌دانيم كه اعتقاد به وجود صوادر عقلانىِ اوليه از جمله معتقدات فلاسفه است؛ هر چند با تعمقى در خور و شايسته در روايت استنطاق عقل، آن را بر وجود پيامبر اكرم(ص) تطبيق مى‌كند. در مقابل، مرحوم [[علامه مجلسى]] به خاطر تطبيق اين روايات بر عقول دهگانه و صوادر اوليه به شدت بر فلاسفه تاخته و آنان را افرادى مستبد و خودرأى در راهى غير از شريعت معرفى كرده است.
    نيك مى‌دانيم كه اعتقاد به وجود صوادر عقلانىِ اوليه از جمله معتقدات فلاسفه است؛ هر چند با تعمقى در خور و شايسته در روايت استنطاق عقل، آن را بر وجود پيامبر اكرم(ص) تطبيق مى‌كند. در مقابل، مرحوم [[علامه مجلسى]] به خاطر تطبيق اين روايات بر عقول دهگانه و صوادر اوليه به شدت بر فلاسفه تاخته و آنان را افرادى مستبد و خودرأى در راهى غير از شريعت معرفى كرده است.
    خط ۱۵۹: خط ۱۵۹:
    1-مقدمه مصحح(خواجوى، محمد).
    1-مقدمه مصحح(خواجوى، محمد).


    2- استادى، رضا، ده نكته درباره «شرح اصول كافى» [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاّصدرا]] ، فصلنامه علوم حديث، ش 13.
    2- استادى، رضا، ده نكته درباره «شرح اصول كافى» [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاّصدرا]]، فصلنامه علوم حديث، ش 13.


    3- نصيرى، على؛ «نگاهى به شرح [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]]  بر اصول الكافى»، فصلنامه علوم حديث، ش 24.
    3- نصيرى، على؛ «نگاهى به شرح [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]]  بر اصول الكافى»، فصلنامه علوم حديث، ش 24.