البلاغ في تفسير القرآن بالقرآن: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') |
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
بايد به آراء، اقوال، نظرات حتى روايات ولو متواتر اصالت نداد زيرا روايت متواتر غلط نيز وجود دارد بدليل اينكه بر خلاف عقل، علم مطلق و قرآن است. بنابراين روايات اصالت ندارند. بلى سنت اصالت دارد. | بايد به آراء، اقوال، نظرات حتى روايات ولو متواتر اصالت نداد زيرا روايت متواتر غلط نيز وجود دارد بدليل اينكه بر خلاف عقل، علم مطلق و قرآن است. بنابراين روايات اصالت ندارند. بلى سنت اصالت دارد. | ||
سنت قطعى رسول خدا (ص) كه طبعا موافق قرآن است نه شارح قرآن. زيرا سنت منشرح قرآن است مستفسر از قرآن است، آن قابل قبول است. | سنت قطعى رسول خدا(ص) كه طبعا موافق قرآن است نه شارح قرآن. زيرا سنت منشرح قرآن است مستفسر از قرآن است، آن قابل قبول است. | ||
بنابراين لغات قرآن را از خود قرآن، ادب قرآن را از خود قرآن بايد گرفت يعنى همه چيز قرآن را بايد از خود قرآن گرفت كه اين تفسير قرآن به قرآن است. | بنابراين لغات قرآن را از خود قرآن، ادب قرآن را از خود قرآن بايد گرفت يعنى همه چيز قرآن را بايد از خود قرآن گرفت كه اين تفسير قرآن به قرآن است. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
قرآن كلام خداست و همانگونه كه خداوند نيازى به ديگران ندارد، كتابش نيز نيازى به ديگران ندارد. بنابراين اگر نيازى در استفسار آياتى از قرآن هست، همين نياز را خود قرآن برطرف مىكند. اين دليل عقلى مطلب است. دليل نقلى آن زياد است مثلا در آيۀ ''' «و لا يأتونك بمثل الاّ جئناك بالحق و احسن تفسيرا» ''' جئناك كيست؟ خداست. خدا چه چيز آورده است. خدا حق آورده، مخاطب آن نيز پيامبر است. براى پيامبر در مقابل مثلهاى ديگران كه با مثلها مىخواهند حقايق را وارونه كنند و باطل را حق جلوه دهند، مىگويد: ''' «الا جئناك» ''' پس قرآن دو بعدى است. يكى حق است و ديگرى احسن تفسيرا است. همانطورى كه قرآن حقاش احسن الحقائق است، تفسيرش نيز احسن تفاسير است. بنابراين به كمك اين آيه و آيات ديگر، قرآن خودش را تفسير مىكند. بلى، تفكر، تفهم، فكر مطلق خالص و تعقل مطلق ناب مقدماتى است كه خود قرآن بيان كرده: ''' أفلا تعقلون '''، ''' افلا يشعرون ''' ''' افلا يتدبرون '''. | قرآن كلام خداست و همانگونه كه خداوند نيازى به ديگران ندارد، كتابش نيز نيازى به ديگران ندارد. بنابراين اگر نيازى در استفسار آياتى از قرآن هست، همين نياز را خود قرآن برطرف مىكند. اين دليل عقلى مطلب است. دليل نقلى آن زياد است مثلا در آيۀ ''' «و لا يأتونك بمثل الاّ جئناك بالحق و احسن تفسيرا» ''' جئناك كيست؟ خداست. خدا چه چيز آورده است. خدا حق آورده، مخاطب آن نيز پيامبر است. براى پيامبر در مقابل مثلهاى ديگران كه با مثلها مىخواهند حقايق را وارونه كنند و باطل را حق جلوه دهند، مىگويد: ''' «الا جئناك» ''' پس قرآن دو بعدى است. يكى حق است و ديگرى احسن تفسيرا است. همانطورى كه قرآن حقاش احسن الحقائق است، تفسيرش نيز احسن تفاسير است. بنابراين به كمك اين آيه و آيات ديگر، قرآن خودش را تفسير مىكند. بلى، تفكر، تفهم، فكر مطلق خالص و تعقل مطلق ناب مقدماتى است كه خود قرآن بيان كرده: ''' أفلا تعقلون '''، ''' افلا يشعرون ''' ''' افلا يتدبرون '''. | ||
چه حديث كه قرآن را با قرآن تفسير كرده، باشد چه نباشد قرآن خود خويشتن را تفسير مىكند. و نمونههايى در دو بعد وجود دارد. در روايات تفسيرى نوعا رسول الله (ص) و حضرت على و امامان(ع) قرآن را با قرآن تفسير مىكنند.» | چه حديث كه قرآن را با قرآن تفسير كرده، باشد چه نباشد قرآن خود خويشتن را تفسير مىكند. و نمونههايى در دو بعد وجود دارد. در روايات تفسيرى نوعا رسول الله(ص) و حضرت على و امامان(ع) قرآن را با قرآن تفسير مىكنند.» | ||
اين دقت در ريزهكارىهاى قرآنپژوهى كار مفسران دقيقى همچون ايشان است كه براى واضح شدن مقدارى آن را شرح و بسط مىدهيم. | اين دقت در ريزهكارىهاى قرآنپژوهى كار مفسران دقيقى همچون ايشان است كه براى واضح شدن مقدارى آن را شرح و بسط مىدهيم. |