هادي المضلين (در علم کلام): تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'ملاهادى سبزوارى' به 'ملاهادى سبزوارى ')
    جز (جایگزینی متن - 'اميرالمومنين على(ع)' به 'اميرالمومنين على(ع) ')
    خط ۵۸: خط ۵۸:
    باب سوم: در بيان نبوت و ولايت است كه خود داراى دو فصل است. مولف در فصل اول درباره‌ى نبوت و ولايت محمد و آل محمد(ص) بحث مبسوطى به عمل مى‌آورد و در فصل دوم به بطلان معاندين اهل بيت عصمت و طهارت مى‌پردازد.
    باب سوم: در بيان نبوت و ولايت است كه خود داراى دو فصل است. مولف در فصل اول درباره‌ى نبوت و ولايت محمد و آل محمد(ص) بحث مبسوطى به عمل مى‌آورد و در فصل دوم به بطلان معاندين اهل بيت عصمت و طهارت مى‌پردازد.


    در فصل اول اشاره مى‌كند كه وجود مقدس پيامبر گرامى اسلام(ص) جامع ولايت و نبوت است و خلاصه معنى آن رياست عامه از جانب خداوند بر ما سوى الله است. آن حضرت به جهت نظم عالم امكان، قرارى وضع فرمود كه هر كس كه اطاعت كرد ندامت نديد و اين بزرگترين برهان بر حقانيت آن بزرگوار است. بعد از پيامبر، چون امت حرمت وصى رسول خدا (ص) و اميرالمومنين على(ع) را نگه نداشتند، در اسلام ضعف و خلل راه يافت و بالاخره با شهادت آن سالار «لا فتى» رشته ايمان و ايقان گسيخته و رياست ظلم و جور بر پا شد. مولف بعد از بيان مناقب اهل بيت(ع) به حديث معراج اشاره كرده و درباره علوم اهل بيت(ع) و ساير فضائل آنها سخن مى‌گويد.
    در فصل اول اشاره مى‌كند كه وجود مقدس پيامبر گرامى اسلام(ص) جامع ولايت و نبوت است و خلاصه معنى آن رياست عامه از جانب خداوند بر ما سوى الله است. آن حضرت به جهت نظم عالم امكان، قرارى وضع فرمود كه هر كس كه اطاعت كرد ندامت نديد و اين بزرگترين برهان بر حقانيت آن بزرگوار است. بعد از پيامبر، چون امت حرمت وصى رسول خدا (ص) و [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|اميرالمومنين على(ع)]]  را نگه نداشتند، در اسلام ضعف و خلل راه يافت و بالاخره با شهادت آن سالار «لا فتى» رشته ايمان و ايقان گسيخته و رياست ظلم و جور بر پا شد. مولف بعد از بيان مناقب اهل بيت(ع) به حديث معراج اشاره كرده و درباره علوم اهل بيت(ع) و ساير فضائل آنها سخن مى‌گويد.


    وى در فصل دوم ماجراى اجماع سقيفه، حديث روز غدير، قضيه فدك، آيه تطهير، حديث ثقلين، و بعضى آيات قرآنى را بازگو كرده و در برابر معاندين استدلال ارائه مى‌دهد، همچنين آياتى را از سوره نساء مى‌آورد كه در آن به قدح و جرح معاندين اهل بيت تصريح شده است.
    وى در فصل دوم ماجراى اجماع سقيفه، حديث روز غدير، قضيه فدك، آيه تطهير، حديث ثقلين، و بعضى آيات قرآنى را بازگو كرده و در برابر معاندين استدلال ارائه مى‌دهد، همچنين آياتى را از سوره نساء مى‌آورد كه در آن به قدح و جرح معاندين اهل بيت تصريح شده است.