حاشية المكاسب (آخوند): تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - ':ف' به ': ف')
    جز (جایگزینی متن - 'كفاية الأصول' به 'كفاية الأصول ')
    خط ۵۶: خط ۵۶:
    ابتكارات و نوآورى‌ها و تحقيقات كمياب، قدرت استدلال و استحكام ادله و احاطۀ علمى مؤلف، به اضافۀ دقت بى‌نظير و بيان رسا و قلم روان، اين حاشيه را از ساير حواشى ممتاز نموده است.
    ابتكارات و نوآورى‌ها و تحقيقات كمياب، قدرت استدلال و استحكام ادله و احاطۀ علمى مؤلف، به اضافۀ دقت بى‌نظير و بيان رسا و قلم روان، اين حاشيه را از ساير حواشى ممتاز نموده است.


    با توجه به اين كه اين كتاب پس از كتاب‌هاى حاشيۀ قديمى بر رسائل، درر الفوائد، فوائد الأصول، كفاية الأصول و حاشيه بر استصحاب و ساير تأليفات مؤلف نوشته شده و تأليف اين كتاب در اواخر عمر شريف وى مى‌باشد، خلاصه و چكيدۀ افكار اين فقيه اصولى در اين كتاب نمايان شده و از اعتبار علمى خاصى برخوردار است.
    با توجه به اين كه اين كتاب پس از كتاب‌هاى حاشيۀ قديمى بر رسائل، درر الفوائد، فوائد الأصول، [[كفاية الأصول]]  و حاشيه بر استصحاب و ساير تأليفات مؤلف نوشته شده و تأليف اين كتاب در اواخر عمر شريف وى مى‌باشد، خلاصه و چكيدۀ افكار اين فقيه اصولى در اين كتاب نمايان شده و از اعتبار علمى خاصى برخوردار است.


    اين كتاب نظير تدريس آخوند و ساير تأليفات او به سبب دقت و عمق مطالب و دورى از زوائد در نوشتار و ايجاز و اختصار در بيان مطالب، از متون فقهى پيچيده به شمار مى‌آيد كه درك آن براى بسيارى از اذهان مشكل است.
    اين كتاب نظير تدريس آخوند و ساير تأليفات او به سبب دقت و عمق مطالب و دورى از زوائد در نوشتار و ايجاز و اختصار در بيان مطالب، از متون فقهى پيچيده به شمار مى‌آيد كه درك آن براى بسيارى از اذهان مشكل است.
    خط ۱۰۴: خط ۱۰۴:


    #در ابتداى مبحث بيع، تعريف بيع را تبديل مال بمال دانسته كه در اين صورت بيع مربوط به يك فرد است و تعريف مبادلۀ مال بمال كه نيازمند دو فرد است را نمى‌پذيرد.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/493/1/3 همان ص3]</ref>
    #در ابتداى مبحث بيع، تعريف بيع را تبديل مال بمال دانسته كه در اين صورت بيع مربوط به يك فرد است و تعريف مبادلۀ مال بمال كه نيازمند دو فرد است را نمى‌پذيرد.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/493/1/3 همان ص3]</ref>
    #در بحث تعريف مثلى و قيمى مؤلف همانند كفاية الأصول اختلاف در تعريف را از باب اختلاف در ماهيت نمى‌داند و مى‌نويسد: إن الاختلاف في تعريفه، ليس لأجل الخلاف في حقيقته و ماهيته، ضرورة أن مثل هذه التعريفات، ليس بحد، بل و لا رسم، بل من باب شرح الاسم، كما هو الشأن في التفسيرات اللغوية.
    #در بحث تعريف مثلى و قيمى مؤلف همانند [[كفاية الأصول]]  اختلاف در تعريف را از باب اختلاف در ماهيت نمى‌داند و مى‌نويسد: إن الاختلاف في تعريفه، ليس لأجل الخلاف في حقيقته و ماهيته، ضرورة أن مثل هذه التعريفات، ليس بحد، بل و لا رسم، بل من باب شرح الاسم، كما هو الشأن في التفسيرات اللغوية.
    #:در نهايت وى نتيجه مى‌گيرد: فالأولى تعريفه بما كثر أفراده التي لا تفاوت فيها بحسب الصفات المختلفة بحسب الرغبات.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/493/1/35 همان ص35]</ref>
    #:در نهايت وى نتيجه مى‌گيرد: فالأولى تعريفه بما كثر أفراده التي لا تفاوت فيها بحسب الصفات المختلفة بحسب الرغبات.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/493/1/35 همان ص35]</ref>
    #وى قاعدۀ على اليد را يك اعتبار خاص عقلايى كه داراى منشأ مخصوص و آثار خاصى است مى‌داند و بالتبع آن ضمان را نيز قاعدۀ عقلايى كه از آثار قاعدۀ على اليد است، مى‌داند و آن دو را از نظر هويت يكى نمى‌داند و مى‌نويسد، قد عرفت أن الضمان و العهدة اعتبار عقلائي، من آثار كون دركها و خسارتها بعد التلف.
    #وى قاعدۀ على اليد را يك اعتبار خاص عقلايى كه داراى منشأ مخصوص و آثار خاصى است مى‌داند و بالتبع آن ضمان را نيز قاعدۀ عقلايى كه از آثار قاعدۀ على اليد است، مى‌داند و آن دو را از نظر هويت يكى نمى‌داند و مى‌نويسد، قد عرفت أن الضمان و العهدة اعتبار عقلائي، من آثار كون دركها و خسارتها بعد التلف.