امکان طول عمر تا بی نهایت: تفاوت میان نسخه‌ها

    بدون خلاصۀ ویرایش
    جز (جایگزینی متن - 'ن(' به 'ن (')
    خط ۶۵: خط ۶۵:
    مطالبى كه در اين بخش به شرح آن پرداخته شده، پيرامون قدرت‌نمايى پروردگار است كه در مراحل مختلفى از زندگانى انبياء، به منصه ظهور رسيده و در ذيل يكايك آنها، به‌عنوان «رابطه بحث با طول عمر»، چنين نتيجه‌گيرى شده است كه آفريدگارى كه قدرت چنين كارهاى خارق‌العاده‌اى را دارد، حتما توان طول عمر تا ساليان متمادى را هم خواهد داشت.
    مطالبى كه در اين بخش به شرح آن پرداخته شده، پيرامون قدرت‌نمايى پروردگار است كه در مراحل مختلفى از زندگانى انبياء، به منصه ظهور رسيده و در ذيل يكايك آنها، به‌عنوان «رابطه بحث با طول عمر»، چنين نتيجه‌گيرى شده است كه آفريدگارى كه قدرت چنين كارهاى خارق‌العاده‌اى را دارد، حتما توان طول عمر تا ساليان متمادى را هم خواهد داشت.


    از آنجا كه غرض اصلى كتاب، دفع شبهه استبعاد طول عمر است، در بخش دوم، شرح حال عده‌اى از كسانى كه داراى عمر دراز بوده ارائه شده تا فهمانده شود در ادوار گذشته تاريخ، كسانى وجود داشته‌اند كه از عمرهاى نسبتاً طولانى برخوردار بوده و درعين‌حال، قادر به انجام كار و تلاش بوده‌اند؛ بنابراين، چنين نيست كه امام زمان(ع) پس از عمر طولانى، قادر به حركت و انجام كار نباشند.
    از آنجا كه غرض اصلى كتاب، دفع شبهه استبعاد طول عمر است، در بخش دوم، شرح حال عده‌اى از كسانى كه داراى عمر دراز بوده ارائه شده تا فهمانده شود در ادوار گذشته تاريخ، كسانى وجود داشته‌اند كه از عمرهاى نسبتاً طولانى برخوردار بوده و درعين‌حال، قادر به انجام كار و تلاش بوده‌اند؛ بنابراين، چنين نيست كه امام زمان (ع) پس از عمر طولانى، قادر به حركت و انجام كار نباشند.


    به شبهه طول عمر در اين بخش، چنين پاسخ داده شده كه: افرادى مانند سليمان، لقمان، تيم الله بن ثعلبه، دويد بن زيد بن نهد، زهير بن جناب الحميرى و نظاير آنها كه تا چهارصد سال و اندى عمر كرده‌اند و درعين‌حال سالم مانده و برخى از آنان در جنگ با مخالفين خود نيز شركت كرده‌اند، بهترين دليلند كه طول عمر، چيزى نيست كه مورد شبهه قرار گيرد و از اين رهگذر، بعيد نيست كه خداوند، انسان ديگرى را بيش از اين مدت، عمر دهد و او را براى مصلحتى، مدت‌ها زنده نگه‌دارد.
    به شبهه طول عمر در اين بخش، چنين پاسخ داده شده كه: افرادى مانند سليمان، لقمان، تيم الله بن ثعلبه، دويد بن زيد بن نهد، زهير بن جناب الحميرى و نظاير آنها كه تا چهارصد سال و اندى عمر كرده‌اند و درعين‌حال سالم مانده و برخى از آنان در جنگ با مخالفين خود نيز شركت كرده‌اند، بهترين دليلند كه طول عمر، چيزى نيست كه مورد شبهه قرار گيرد و از اين رهگذر، بعيد نيست كه خداوند، انسان ديگرى را بيش از اين مدت، عمر دهد و او را براى مصلحتى، مدت‌ها زنده نگه‌دارد.


    بخش سوم، در صدد است به شبهه استبعادكنندگانى كه معتقدند طول عمر امام زمان(عج) تا هزار سال، غير ممكن است، با اشاره به عمر حضرت آدم و برخى از فرزندان ايشان كه در زمان‌هاى اوليه از نسل آن حضرت متولد شدند، پاسخ گويد.
    بخش سوم، در صدد است به شبهه استبعادكنندگانى كه معتقدند طول عمر امام زمان (عج) تا هزار سال، غير ممكن است، با اشاره به عمر حضرت آدم و برخى از فرزندان ايشان كه در زمان‌هاى اوليه از نسل آن حضرت متولد شدند، پاسخ گويد.


    اين بخش، ضمن حفظ رسالت خود، همچنان مى‌فهماند كه عمر، يك حد خاص نداشته و چنين است كه خداوند در هر دوره‌اى، به مقتضاى حكمتى كه وجود داشته، به جمعى از افراد بشر، عمرى متناسب با آن زمان عطا كرده است؛ لذا مؤلف معتقد است داشتن عمر در يك سن خاص، دليل بر عدم امكان بيشتر آن در زمان‌هاى ديگر و حتى براى افراد ديگر نخواهد بود.
    اين بخش، ضمن حفظ رسالت خود، همچنان مى‌فهماند كه عمر، يك حد خاص نداشته و چنين است كه خداوند در هر دوره‌اى، به مقتضاى حكمتى كه وجود داشته، به جمعى از افراد بشر، عمرى متناسب با آن زمان عطا كرده است؛ لذا مؤلف معتقد است داشتن عمر در يك سن خاص، دليل بر عدم امكان بيشتر آن در زمان‌هاى ديگر و حتى براى افراد ديگر نخواهد بود.