الهینامه: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'ن«' به 'ن «') |
جز (جایگزینی متن - 'ر(' به 'ر (') |
||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
پيام اصلى«الهىنامه»، از ديدى متفاوت با«منطق الطير» يا«مصيبتنامه» چنين است: «اى انسان! هر چه هست، تويى و هر چه هست، در جان و روان تو نهفته است». اين پيام را مىتوان از درونمايه آرزوهاى هر يك از شاهزادگان داستان اين كتاب و پاسخهاى پدرشان به آنان دريافت. عطار در اين منظومه نيز به شيوهاى ديگر همين پيغام را به بشر مىرساند و هر يك از فرزندان داستان او، رخى را از چهرههاى روانشناختى آدمى، آينگى مىكنند. | پيام اصلى«الهىنامه»، از ديدى متفاوت با«منطق الطير» يا«مصيبتنامه» چنين است: «اى انسان! هر چه هست، تويى و هر چه هست، در جان و روان تو نهفته است». اين پيام را مىتوان از درونمايه آرزوهاى هر يك از شاهزادگان داستان اين كتاب و پاسخهاى پدرشان به آنان دريافت. عطار در اين منظومه نيز به شيوهاى ديگر همين پيغام را به بشر مىرساند و هر يك از فرزندان داستان او، رخى را از چهرههاى روانشناختى آدمى، آينگى مىكنند. | ||
اين منظومه، افزون بر فصاحت و زيبايى درخشانش، اطلاعات گستردهاى در باره مشايخ بزرگ تصوف و ديگر افراد شهير متقدم بر عطار(نسل سلف)، همچون شيخ ابوالحسن خرقانى، ابوسعيد ابوالخير، شبلى، ابراهيم ادهم، اياز، بايزيد بسطامى و اويس قرنى و ياران رسول خدا و چهار خليفه او عرضه مىكند. | اين منظومه، افزون بر فصاحت و زيبايى درخشانش، اطلاعات گستردهاى در باره مشايخ بزرگ تصوف و ديگر افراد شهير متقدم بر عطار (نسل سلف)، همچون شيخ ابوالحسن خرقانى، ابوسعيد ابوالخير، شبلى، ابراهيم ادهم، اياز، بايزيد بسطامى و اويس قرنى و ياران رسول خدا و چهار خليفه او عرضه مىكند. | ||
سراينده «الهىنامه» همچنين حكايتى را به فخر الدين اسعد گرگانى(سراينده «ويس و رامين») نسبت مىدهد كه حتى با فرض دروغين بودنش، از سندهاى كهنى به شمار مىرود كه در نسبت دادن «ويس و رامين» به فخر الدين به كار مىآيد. شرح عطار در باره خرافات و موهومات رايج در آن روزگار، مانند جادويى(پنداشتن اينكه با خواندن عزيمت يا اجراى كارى، به شكل مرغ يا پيل مىتوان درآمد و كوه را به جادويى از جا بركند يا دريا را شوراند و همچون كبوتر در هوا پرواز كرد)، از ديگر سودمندىهاى اين منظومه از ديد مردمشناختى به شمار مىرود. | سراينده «الهىنامه» همچنين حكايتى را به فخر الدين اسعد گرگانى(سراينده «ويس و رامين») نسبت مىدهد كه حتى با فرض دروغين بودنش، از سندهاى كهنى به شمار مىرود كه در نسبت دادن «ويس و رامين» به فخر الدين به كار مىآيد. شرح عطار در باره خرافات و موهومات رايج در آن روزگار، مانند جادويى(پنداشتن اينكه با خواندن عزيمت يا اجراى كارى، به شكل مرغ يا پيل مىتوان درآمد و كوه را به جادويى از جا بركند يا دريا را شوراند و همچون كبوتر در هوا پرواز كرد)، از ديگر سودمندىهاى اين منظومه از ديد مردمشناختى به شمار مىرود. |