نخب الذخائر في أحوال الجواهر: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (جایگزینی متن - 'ابوريحان بيرونى' به 'ابوريحان بيرونى ')
    جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
    خط ۴۵: خط ۴۵:
    «نُخَب الذخائر فى احوال الجواهر» تاليف محمد بن ابراهيم بن ساعد انصارى (متوفى 749ق) مشهور به ابن‌اكفانى از جمله كتاب‌هايى است كه به مبحث سنگ‌شناسى -خصوصاً سنگ‌هاى قيمتى- اختصاص دارد.
    «نُخَب الذخائر فى احوال الجواهر» تاليف محمد بن ابراهيم بن ساعد انصارى (متوفى 749ق) مشهور به ابن‌اكفانى از جمله كتاب‌هايى است كه به مبحث سنگ‌شناسى -خصوصاً سنگ‌هاى قيمتى- اختصاص دارد.


    قبل از اين اثر كتاب‌هاى ديگرى به رشته تحرير درآمده است از جمله الجماهر تأليف [[ابو ریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوريحان بيرونى]] و يا نگاشته يوحنا بن ماسويه كه مؤلف از اين آثار به عنوان منبع و مستند بهره‌مند مى‌شود.
    قبل از اين اثر كتاب‌هاى ديگرى به رشته تحرير درآمده است از جمله الجماهر تأليف [[ابو ریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوريحان بيرونى]] و يا نگاشته يوحنا بن ماسويه كه مؤلف از اين آثار به عنوان منبع و مستند بهره‌مند مى‌شود.


    هدف از نگارش اين اثر -چنان كه مؤلف بيان كرده- نگارش اثرى مختصر در مورد شناسايى جواهر و در عين حال مستند به اقوال پيشينيان است. (نخب الذخائر فى احوال الجواهر، ص1).
    هدف از نگارش اين اثر -چنان كه مؤلف بيان كرده- نگارش اثرى مختصر در مورد شناسايى جواهر و در عين حال مستند به اقوال پيشينيان است. (نخب الذخائر فى احوال الجواهر، ص1).
    خط ۶۳: خط ۶۳:




    ابن اكفانى در نگارش اين اثر -مختصر اما پرفايده- به كلمات بسيارى از جواهرشناسان قبل از خودش استشهاد مى‌كند. كندى (نخب الذخائر، ص24 و 29 و 59 و 60 و 69)، نصر جوهرى (همان، ص29 و 40 و 103)، [[ابو ریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوريحان بيرونى]] (همان، ص41 و 51 و 59 و 103) ابن زهر (همان، ص11 و 61)، غافقى (همان، ص11 و 61 و 108 و 109)، ابن بيطار (همان، ص15 و 56) از جمله افرادى هستند كه مؤلف به آراء آنان استشهاد مى‌كند.
    ابن اكفانى در نگارش اين اثر -مختصر اما پرفايده- به كلمات بسيارى از جواهرشناسان قبل از خودش استشهاد مى‌كند. كندى (نخب الذخائر، ص24 و 29 و 59 و 60 و 69)، نصر جوهرى (همان، ص29 و 40 و 103)، [[ابو ریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوريحان بيرونى]] (همان، ص41 و 51 و 59 و 103) ابن زهر (همان، ص11 و 61)، غافقى (همان، ص11 و 61 و 108 و 109)، ابن بيطار (همان، ص15 و 56) از جمله افرادى هستند كه مؤلف به آراء آنان استشهاد مى‌كند.


    علاوه بر اين ابن اكفانى اصطلاحاتى در زمينه جواهرشناسى نقل مى‌كند كه در هيچ منبع ديگرى به چشم نمى‌خورد و از كس ديگرى نيز اين مصطلحات نقل نشده است و اين امر نشان‌گر تجربيات و آزمودگى هاى شخصى وى است.
    علاوه بر اين ابن اكفانى اصطلاحاتى در زمينه جواهرشناسى نقل مى‌كند كه در هيچ منبع ديگرى به چشم نمى‌خورد و از كس ديگرى نيز اين مصطلحات نقل نشده است و اين امر نشان‌گر تجربيات و آزمودگى هاى شخصى وى است.