قصص الأنبياء المسمی عرائس المجالس: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'میپردازد' به 'می‎پردازد'
جز (جایگزینی متن - 'مینویسد' به 'می‎نویسد')
جز (جایگزینی متن - 'میپردازد' به 'می‎پردازد')
خط ۲۹: خط ۲۹:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
[[ثعلبی، احمد بن محمد|ابواسحاق احمد بن محمد بن ابراهیم ثعلبی]] میگوید: این کتاب حاوی شرح داستان‌های قرآنی پیامبران است.<ref>رک، متن کتاب، ص2</ref> وی در ابتدای کتاب به شرح آیه «کلا نقص علیک من انباء الرسل ما نثبت به فؤادک» میپردازد و بیان میکند: در ذکر قصص انبیای سابق بر پیامبر اکرم(ص) پنج امر یا حکم نهفته است؛ اول این‌که این امر دلیل و معجزه‌ای است بر اثبات پیامبری او زیرا پیامبر(ص) شخصی امی و درس نخوانده بود و نزد استادی هم نرفته بود که اخبار پیشینیان را بر وی گزارش کند لذا ذکر داستان‌های پیامبران و اقوام پیشین، از طرف جبرئیل بر ایشان، دلیلی بر صدق ادعای نبوتش است. دوم این‌که خداوند قصص انبیای پیشین را بر وی ذکر میکند تا او را از جایگاه و مکارم اخلاق این پیامبران آگاهی بخشد و قومش را ازآنچه به خاطر مخالفت با پیامبران برای اقوام گذشته پیش آمده، آگاه سازد و ایشان را از مخالفت با پیامبر(ص) بیم دهد. سوم: اثبات قدر و شرف او(ص) و برتری امتش، با این استدلال که امت پیامبر(ص) از بسیاری از مشکلات و امتحاناتی که امت‌های گذشته به آن مبتلا شدند، معاف هستند. چهارم، تأدیب و تهذیب امت پیامبر(ص) و هدایت تقواپیشگان و موعظه آنان؛ و پنجم: احیای ذکر برخی از پیامبران و آثار آنان به جهت تشویق انسان‌ها به کار نیک. از همین روست که ابراهیم نبی(ع) از خدا درخواست میکند «وَ اجْعَلْ لي‏ لِسانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرينَ»(شعراء: 84).<ref>رک، همان، ص2-3</ref>
[[ثعلبی، احمد بن محمد|ابواسحاق احمد بن محمد بن ابراهیم ثعلبی]] میگوید: این کتاب حاوی شرح داستان‌های قرآنی پیامبران است.<ref>رک، متن کتاب، ص2</ref> وی در ابتدای کتاب به شرح آیه «کلا نقص علیک من انباء الرسل ما نثبت به فؤادک» می‎پردازد و بیان میکند: در ذکر قصص انبیای سابق بر پیامبر اکرم(ص) پنج امر یا حکم نهفته است؛ اول این‌که این امر دلیل و معجزه‌ای است بر اثبات پیامبری او زیرا پیامبر(ص) شخصی امی و درس نخوانده بود و نزد استادی هم نرفته بود که اخبار پیشینیان را بر وی گزارش کند لذا ذکر داستان‌های پیامبران و اقوام پیشین، از طرف جبرئیل بر ایشان، دلیلی بر صدق ادعای نبوتش است. دوم این‌که خداوند قصص انبیای پیشین را بر وی ذکر میکند تا او را از جایگاه و مکارم اخلاق این پیامبران آگاهی بخشد و قومش را ازآنچه به خاطر مخالفت با پیامبران برای اقوام گذشته پیش آمده، آگاه سازد و ایشان را از مخالفت با پیامبر(ص) بیم دهد. سوم: اثبات قدر و شرف او(ص) و برتری امتش، با این استدلال که امت پیامبر(ص) از بسیاری از مشکلات و امتحاناتی که امت‌های گذشته به آن مبتلا شدند، معاف هستند. چهارم، تأدیب و تهذیب امت پیامبر(ص) و هدایت تقواپیشگان و موعظه آنان؛ و پنجم: احیای ذکر برخی از پیامبران و آثار آنان به جهت تشویق انسان‌ها به کار نیک. از همین روست که ابراهیم نبی(ع) از خدا درخواست میکند «وَ اجْعَلْ لي‏ لِسانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرينَ»(شعراء: 84).<ref>رک، همان، ص2-3</ref>


در کل، داستان‌های خلقت آسمان‌ها و زمین و سایر مخلوقات، آدم ابوالبشر و داستان‌های مربوط به ادریس و نوح و صالح و ابراهیم و اسماعیل و موسی و ذی الکفل و عیسی و داود و سلیمان و دانیال و لقمان و زکریا و ذوالقرنین و جرجیس و شمعون و... از داستان‌های قرآنی، در این کتاب مطرح شده است. شرح بسیاری از این داستان‌ها برگرفته از روایات است.
در کل، داستان‌های خلقت آسمان‌ها و زمین و سایر مخلوقات، آدم ابوالبشر و داستان‌های مربوط به ادریس و نوح و صالح و ابراهیم و اسماعیل و موسی و ذی الکفل و عیسی و داود و سلیمان و دانیال و لقمان و زکریا و ذوالقرنین و جرجیس و شمعون و... از داستان‌های قرآنی، در این کتاب مطرح شده است. شرح بسیاری از این داستان‌ها برگرفته از روایات است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش