پرش به محتوا

فيه مافيه: تفاوت میان نسخه‌ها

۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ ژانویهٔ ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - 'ه«' به 'ه «'
جز (جایگزینی متن - '( ' به '(')
جز (جایگزینی متن - 'ه«' به 'ه «')
خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:
فصل23- اولياء به تعظيم خود محتاج نيستند، بلكه در نفس خود معظّمند. چراغ اگر مى‌خواهد كه او را بر بلندى نهند، نه براى خود است، بلكه براى ديگران است كه از نور آن بهره‌مند شوند و چون مفاخرت اولياء به حق است، لذا از همه چيز مستغنى هستند.
فصل23- اولياء به تعظيم خود محتاج نيستند، بلكه در نفس خود معظّمند. چراغ اگر مى‌خواهد كه او را بر بلندى نهند، نه براى خود است، بلكه براى ديگران است كه از نور آن بهره‌مند شوند و چون مفاخرت اولياء به حق است، لذا از همه چيز مستغنى هستند.


فصل24- اوّليان و آخريان هر چه دارند، همه از عكس پيامبر دارند و سايه‌ى اويند. هدف از آفرينش وجود محمد(ص) است كه«لولاك ما خلقت الا فلاك» و هر چيزى كه هست از شرف و تواضع همه بخشش و سايه‌ى اوست و او عقل كلّ است. شوق خدا و ياد آخرت و شكر و وجد معمار آن عالم است كه اگر لمحه‌اى به انسان روى نمايد، به كلّى از اين عالم اعراض مى‌كنيم.
فصل24- اوّليان و آخريان هر چه دارند، همه از عكس پيامبر دارند و سايه‌ى اويند. هدف از آفرينش وجود محمد(ص) است كه «لولاك ما خلقت الا فلاك» و هر چيزى كه هست از شرف و تواضع همه بخشش و سايه‌ى اوست و او عقل كلّ است. شوق خدا و ياد آخرت و شكر و وجد معمار آن عالم است كه اگر لمحه‌اى به انسان روى نمايد، به كلّى از اين عالم اعراض مى‌كنيم.


فصل25- عقل تا آنجا خوب و مطلوب است كه انسان را بر در پادشاه آورد، چون بر در او رسيد عقل را بايد، طلاق داد كه در آن ساعت عقل به زيان انسان است و رهزن است. براساس آيه '''«كل يوم هو فى شأن»''' اگر حق تعالى صد هزار تجلّى كند، هرگز يكى به يكى نماند. چون افعال حق و تجلّى افعال او گوناگون است، پس تجلّى ذات او نيز چنين است.
فصل25- عقل تا آنجا خوب و مطلوب است كه انسان را بر در پادشاه آورد، چون بر در او رسيد عقل را بايد، طلاق داد كه در آن ساعت عقل به زيان انسان است و رهزن است. براساس آيه '''«كل يوم هو فى شأن»''' اگر حق تعالى صد هزار تجلّى كند، هرگز يكى به يكى نماند. چون افعال حق و تجلّى افعال او گوناگون است، پس تجلّى ذات او نيز چنين است.
خط ۱۶۸: خط ۱۶۸:
فصل47- در اين فصل درباره‌ى شكر سخن گفته مى‌شود. شكر همواره مزيد نعمت است و مانع شكر خام طمعى است كه آنچه به او رسيد، بيش از آن طمع كرده است. طمع خام؛ مانند گوشت خام است كه موجب بيمارى است.
فصل47- در اين فصل درباره‌ى شكر سخن گفته مى‌شود. شكر همواره مزيد نعمت است و مانع شكر خام طمعى است كه آنچه به او رسيد، بيش از آن طمع كرده است. طمع خام؛ مانند گوشت خام است كه موجب بيمارى است.


فصل48- انبياء دربند نام و نان نبوده‌اند، در بند رضا طلبى حق بوده‌اند و هر كه رضاى حق طلبد، اين جهان و آن جهان با پيامبران است، بلكه با حق همنشين است كه«انا جليسُ من ذكرنى» اگر حق همنشين او نبود، در دل شوق حق پيدا نمى‌شد.
فصل48- انبياء دربند نام و نان نبوده‌اند، در بند رضا طلبى حق بوده‌اند و هر كه رضاى حق طلبد، اين جهان و آن جهان با پيامبران است، بلكه با حق همنشين است كه «انا جليسُ من ذكرنى» اگر حق همنشين او نبود، در دل شوق حق پيدا نمى‌شد.


فصل49- افراد بسيارى هستند كه به جمله هنرها آراسته هستند و صاحب مال و صاحب جمالند؛ ولى در آن‌ها معانى معنوى نباشد. آدمى در هر حالتى كه هست سرّ او مشغول حق است و آن اشتغال ظاهر او مانع مشغولى باطن نيست.
فصل49- افراد بسيارى هستند كه به جمله هنرها آراسته هستند و صاحب مال و صاحب جمالند؛ ولى در آن‌ها معانى معنوى نباشد. آدمى در هر حالتى كه هست سرّ او مشغول حق است و آن اشتغال ظاهر او مانع مشغولى باطن نيست.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش