تفسیر جوامع الجامع (محقق، جامعه مدرسین): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> [[پرونده:NUR13626J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:
|-
|-
|نام های دیگر کتاب  
|نام های دیگر کتاب  
|data-type='otherBookNames'|جوامع الجامع فی تفسیر القرآن المجید
|data-type='otherBookNames'|�جوامع الجامع فی تفسیر القرآن المجید
|-
|-
|پدیدآورندگان  
|پدیدآورندگان  
|data-type='authors'|[[موسسه النشر الاسلامی التابعه لجماعه المدرسین بقم المشرفه]] (محقق)
|data-type='authors'|[[موسسه النشر الاسلامی التابعه لجماعه المدرسین بقم المشرفه]] (محقق)


[[طبرسی، فضل بن حسن]] (نويسنده)
[[طبرسی، فضل بن حسن]] (نویسنده)
|-
|-
|زبان  
|زبان  
خط ۲۴: خط ۲۴:
|-
|-
|ناشر  
|ناشر  
|data-type='publisher'|جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم، مؤسسة النشر الإسلامي
|data-type='publisher'|جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة بقم، مؤسسة النشر الإسلامی
|-
|-
|مکان نشر  
|مکان نشر  
خط ۳۳: خط ۳۳:
|-class='articleCode'
|-class='articleCode'
|کد اتوماسیون  
|کد اتوماسیون  
|data-type='automationCode'|13626
|data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE13626AUTOMATIONCODE
|}
|}
</div>
</div>
خط ۴۱: خط ۴۱:




«تفسير جوامع الجامع»، يكى از ارزنده‌ترين تأليفات ابوعلى فضل بن حسن طبرسى و در زمينه قرآن كريم است كه به زبان عربى تأليف و با تحقيق مؤسسه نشر اسلامى، عرضه شده است.
'''تفسیر جوامع الجامع'''، یکى از ارزنده‌ترین تألیفات [[ابوعلى فضل بن حسن طبرسى]] و در زمینه قرآن کریم است که به زبان عربى تألیف و با تحقیق مؤسسه نشر اسلامى، عرضه شده است.


طبرسى اين تفسير را به درخواست فرزندش در جمع ميان «مجمع البيان» و «الكافي الشافي» [اثر خود وى]، در مدّت يك سال (از ماه صفر 542 تا محرم 543ق)، درهفتاد و چند سالگى تأليف كرده است. جز اصرار فرزند، مشوق ديگرش در تأليف اين تفسير، استمداد و استفاده بيشتر از «كشّاف» [زمخشرى] بوده است و مى‌توان گفت كه بيشتر، بلكه نزديك به همه مطالب آن، از مطاوى «كشّاف» اقتباس شده است (ر.ك: مختارى، رضا، ص27).
طبرسى این تفسیر را به درخواست فرزندش در جمع میان «مجمع البیان» و «الکافی الشافی» [اثر خود وى]، در مدّت یک سال (از ماه صفر 542 تا محرم 543ق)، درهفتاد و چند سالگى تألیف کرده است. جز اصرار فرزند، مشوق دیگرش در تألیف این تفسیر، استمداد و استفاده بیشتر از «کشّاف» [زمخشرى] بوده است و مى‌توان گفت که بیشتر، بلکه نزدیک به همه مطالب آن، از مطاوى «کشّاف» اقتباس شده است <ref>ر.ک: مختارى، رضا، ص27</ref>.


اين تفسير پس از «مجمع البيان»، از معروف‌ترين تأليفات مرحوم طبرسى است كه گاهى تحت عنوان «الوسيط» نام برده مى‌شود (ميرشمسى، صديقه، ص18).
این تفسیر پس از «مجمع البیان»، از معروف‌ترین تألیفات مرحوم طبرسى است که گاهى تحت عنوان «الوسیط» نام برده مى‌شود <ref>میرشمسى، صدیقه، ص18</ref>.


== ساختار ==
== ساختار ==




كتاب با دو مقدمه از محقق و نويسنده آغاز شده است. نويسنده، خود، اين تفسير را در دو جلد تنظيم كرده كه جلد اول در پايان سوره كهف خاتمه يافته و جلد دوم در پايان قرآن (ميرشمسى، صديقه، ص18)، ولى پس از تصحيح و تعليق توسط مؤسسه نشر اسلامى، در سه جلد به اتمام رسيده است.
کتاب با دو مقدمه از محقق و نویسنده آغاز شده است. نویسنده، خود، این تفسیر را در دو جلد تنظیم کرده که جلد اول در پایان سوره کهف خاتمه یافته و جلد دوم در پایان قرآن <ref>میرشمسى، صدیقه، ص18</ref>، ولى پس از تصحیح و تعلیق توسط مؤسسه نشر اسلامى، در سه جلد به اتمام رسیده است.


اين اثر، سومين تفسير طبرسى است كه تدوين شده است. او نخست «مجمع البيان» را و سپس تفسيرى وجيز با عنوان «الكاف الشاف» را به رشته تحرير درآورد و پس از آن، با «كشاف» زمخشرى روبه‌رو شد و با عنايت به آن، اين كتاب را پديد آورد (ر.ك: گازارى، محمدحسن، ص173).
این اثر، سومین تفسیر طبرسى است که تدوین شده است. او نخست «مجمع البیان» را و سپس تفسیرى وجیز با عنوان «الکاف الشاف» را به رشته تحریر درآورد و پس از آن، با «کشاف» زمخشرى روبه‌رو شد و با عنایت به آن، این کتاب را پدید آورد <ref>ر.ک: گازارى، محمدحسن، ص173</ref>.


نظمى را كه طبرسى در كتاب «مجمع البيان» خود مراعات كرده بود، در اين اثر، به كار نگرفته، بلكه مباحث را به روش و نظم «كشاف»، ارائه كرده است. وى در مقدمه كتاب، به اين نكته اشاره دارد كه اين تفسير، خلاصه‌اى از تفسير «كشاف» و برگرفته از آن است، ولى حقيقت اين است كه طبرسى علاوه بر پالايش «كشاف» و حذف مباحث و مطالب غير ضرورى، مطالبى ارزشمند بر آن افزوده و آرا و نظريات خود را به سبك مفسران و فقيهان اماميه آورده است. در اين رهگذر، طبرسى به سه موضوع لغات، تركيب آيات و فصاحت و بلاغت و نكات بلاغى عنايت وافر داشته و سعى كرده است تا در اين زمينه مطلبى را از تفسير كشاف، فروگذار نكند (ر.ك: همان، ص173-174).
نظمى را که طبرسى در کتاب «مجمع البیان» خود مراعات کرده بود، در این اثر، به کار نگرفته، بلکه مباحث را به روش و نظم «کشاف»، ارائه کرده است. وى در مقدمه کتاب، به این نکته اشاره دارد که این تفسیر، خلاصه‌اى از تفسیر «کشاف» و برگرفته از آن است، ولى حقیقت این است که طبرسى علاوه بر پالایش «کشاف» و حذف مباحث و مطالب غیر ضرورى، مطالبى ارزشمند بر آن افزوده و آرا و نظریات خود را به سبک مفسران و فقیهان امامیه آورده است. در این رهگذر، طبرسى به سه موضوع لغات، ترکیب آیات و فصاحت و بلاغت و نکات بلاغى عنایت وافر داشته و سعى کرده است تا در این زمینه مطلبى را از تفسیر کشاف، فروگذار نکند <ref>ر.ک: همان، ص173-174</ref>.


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==




در مقدمه محقق، ضمن اشاره به اهتمام مسلمانان و مخصوصا اماميه به علم تفسير، زندگى‌نامه مختصرى از نويسنده ارائه و سپس، توضيحاتى پيرامون كتاب و اقدامات تحقيقى صورت‌گرفته در آن، داده شده است (مقدمه محقق، ج1، ص5-36).
در مقدمه محقق، ضمن اشاره به اهتمام مسلمانان و مخصوصا امامیه به علم تفسیر، زندگى‌نامه مختصرى از نویسنده ارائه و سپس، توضیحاتى پیرامون کتاب و اقدامات تحقیقى صورت‌گرفته در آن، داده شده است <ref>مقدمه محقق، ج1، ص5-36</ref>.


در مقدمه نويسنده، به انگيزه نويسنده از تدوين اين كتاب و منابع آن، اشاره گرديده است (مقدمه نويسنده، همان، ص47-50).
در مقدمه نویسنده، به انگیزه نویسنده از تدوین این کتاب و منابع آن، اشاره گردیده است <ref>مقدمه نویسنده، همان، ص47-50</ref>.


اين اثر بااينكه از نظر حجم نسبت به دو كتاب ديگر طبرسى متوسط است، ولى تمام مباحث لازم براى تفسير آيات را به‌اختصار داراست: مباحث لغوى، صرفى، نحوى، بلاغى، اختلاف قرائات، مباحث كلامى و اعتقادى، فقهى و... البته گاهى اين اختصار، موجب تعقيد و يا اخلال لفظى و معنوى شده است، ولى در كل، طبرسى توانسته است به‌خوبى از عهده تفسير آيات و حذف مطالب غير ضرورى برآيد (ر.ك: قربانى زرين، باقر، ص94).
این اثر بااینکه از نظر حجم نسبت به دو کتاب دیگر طبرسى متوسط است، ولى تمام مباحث لازم براى تفسیر آیات را به‌اختصار داراست: مباحث لغوى، صرفى، نحوى، بلاغى، اختلاف قرائات، مباحث کلامى و اعتقادى، فقهى و... البته گاهى این اختصار، موجب تعقید و یا اخلال لفظى و معنوى شده است، ولى در کل، طبرسى توانسته است به‌خوبى از عهده تفسیر آیات و حذف مطالب غیر ضرورى برآید <ref>ر.ک: قربانى زرین، باقر، ص94</ref>.


در اين زمينه، به چند نمونه اشاره مى‌شود:
در این زمینه، به چند نمونه اشاره مى‌شود:


الف)- در تفسير آيه 81 سوره النساء: ''' «و يقولون طاعة فإذا برزوا من عندك بيّت طائفة منهم غير الذي تقول و الله يكتب ما يبيّتون» '''، در معناى واژه «تبييت» مى‌گويد: اين واژه يا از «بيتوته» است؛ زيرا تدبيرى است كه شبانه صورت مى‌پذيرد يا از «بيت» شعر اخذ شده است؛ زيرا شاعر درباره بيت مى‌انديشد و آن را مرتّب مى‌گرداند (همان).
الف)- در تفسیر آیه 81 سوره النساء: ''' «و یقولون طاعة فإذا برزوا من عندک بیّت طائفة منهم غیر الذی تقول و الله یکتب ما یبیّتون» '''، در معناى واژه «تبییت» مى‌گوید: این واژه یا از «بیتوته» است؛ زیرا تدبیرى است که شبانه صورت مى‌پذیرد یا از «بیت» شعر اخذ شده است؛ زیرا شاعر درباره بیت مى‌اندیشد و آن را مرتّب مى‌گرداند <ref>همان</ref>.


ب)- گاه در ضمن مباحث نحوى، اصطلاحات نحويان بصره و كوفه را مى‌آورد، مانند ضمير فصل نزد بصريان و ضمير عماد نزد كوفيان (همان، ص95).
ب)- گاه در ضمن مباحث نحوى، اصطلاحات نحویان بصره و کوفه را مى‌آورد، مانند ضمیر فصل نزد بصریان و ضمیر عماد نزد کوفیان <ref>همان، ص95</ref>.


ج)- طبرسى در حدّ اختصار به مباحث بلاغى نيز پرداخته است، مانند تفسير آيه 64 سوره المائده كه به معانى مجازى واژه «يد» در عربى پرداخته و با توجه به سروده‌هاى عربى آن را پرورانده است (همان).
ج)- طبرسى در حدّ اختصار به مباحث بلاغى نیز پرداخته است، مانند تفسیر آیه 64 سوره المائده که به معانى مجازى واژه «ید» در عربى پرداخته و با توجه به سروده‌هاى عربى آن را پرورانده است <ref>همان</ref>.


د)- در تفسير آيه 85 سوره بقره به اختلاف قرائت‌ها توجه كرده و گفته است كه برخى «أسارى» را در آيه «أسرى» و «تفادوهم» را «تفدوهم» قرائت كرده‌اند. وى سپس با توجه به اختلاف قرائت‌ها معناى آيه را تبيين كرده است (همان).
د)- در تفسیر آیه 85 سوره بقره به اختلاف قرائت‌ها توجه کرده و گفته است که برخى «أسارى» را در آیه «أسرى» و «تفادوهم» را «تفدوهم» قرائت کرده‌اند. وى سپس با توجه به اختلاف قرائت‌ها معناى آیه را تبیین کرده است <ref>همان</ref>.


اشعار و امثال نيز جايگاه ويژه‌اى در جوامع الجامع دارند. در پايان هريك از مجلدات چهارگانه، بخشى از فهرست‌هاى كتاب، راجع به اشعار و امثال است. اشعار در مباحث لغوى، نحوى، بلاغى و شرح مفاهيم آيات به كار رفته‌اند (ر.ك: همان).
اشعار و امثال نیز جایگاه ویژه‌اى در جوامع الجامع دارند. در پایان هریک از مجلدات چهارگانه، بخشى از فهرست‌هاى کتاب، راجع به اشعار و امثال است. اشعار در مباحث لغوى، نحوى، بلاغى و شرح مفاهیم آیات به کار رفته‌اند <ref>ر.ک: همان</ref>.


ديگر رويكرد طبرسى در اين كتاب، تبيين مباحث كلامى شيعه است؛ براى نمونه به چند مبحث اشاره مى‌شود:
دیگر رویکرد طبرسى در این کتاب، تبیین مباحث کلامى شیعه است؛ براى نمونه به چند مبحث اشاره مى‌شود:


1. در تفسير آيه 125 سروه انعام: ''' «فمن يرد اللّه أن يهديه يشرح صدره للإسلام...» '''، آورده كه خداوند به كسى لطف مى‌كند و توفيقش مى‌دهد كه شايستگى آن را داشته باشد. به تعبير حكما «قابليت محل» در برخوردارى از توفيق و لطف الهى دخيل مى‌باشد و در مقابل، اضلال و گمراهى نيز از سوى خداوند براى كسى است كه خود، پيش‌تر زمينه‌هاى آن را در خود به سوء اختيار فراهم كرده باشد (همان، ص95-96).
1. در تفسیر آیه 125 سروه انعام: ''' «فمن یرد اللّه أن یهدیه یشرح صدره للإسلام...» '''، آورده که خداوند به کسى لطف مى‌کند و توفیقش مى‌دهد که شایستگى آن را داشته باشد. به تعبیر حکما «قابلیت محل» در برخوردارى از توفیق و لطف الهى دخیل مى‌باشد و در مقابل، اضلال و گمراهى نیز از سوى خداوند براى کسى است که خود، پیش‌تر زمینه‌هاى آن را در خود به سوء اختیار فراهم کرده باشد <ref>همان، ص95-96</ref>.


2. طبرسى نيز مانند بسيارى از متكلمان پيش از خود، از جمله علم الهدى شريف مرتضى و شيخ طوسى، انبياء(ع) را منزه از گناه مى‌داند؛ براى نمونه در تفسير آيه 43 سوره توبه: ''' «عفا الله عنك...» '''، پس از نقل گفته زمخشرى در «الكشّاف» كه مى‌گويد: «اين آيه كنايه از گناهى است كه پيامبر اكرم(ص) مرتكب شده است»، طبرسى مى‌گويد كه پيامبر اسلام(ص) كه سيد انبياء و بهترين زاده حوّاست، از نسبت گناه مبرّاست و مقام او بسى والاست. در اين آيه عفو پيش از عتاب است؛ هرچند جايز است كه پروردگار، پيامبران را به جهت ترك اولى سرزنش نمايد. جالب آنكه درپانوشت كشّاف (2/274) همين گفته‌ها و تحليل طبرسى بدون آوردن نام و استناد به او ذكر شده است (ر.ك: همان، ص96).
2. طبرسى نیز مانند بسیارى از متکلمان پیش از خود، از جمله علم الهدى شریف مرتضى و شیخ طوسى، انبیاء(ع) را منزه از گناه مى‌داند؛ براى نمونه در تفسیر آیه 43 سوره توبه: ''' «عفا الله عنک...» '''، پس از نقل گفته زمخشرى در «الکشّاف» که مى‌گوید: «این آیه کنایه از گناهى است که پیامبر اکرم(ص) مرتکب شده است»، طبرسى مى‌گوید که پیامبر اسلام(ص) که سید انبیاء و بهترین زاده حوّاست، از نسبت گناه مبرّاست و مقام او بسى والاست. در این آیه عفو پیش از عتاب است؛ هرچند جایز است که پروردگار، پیامبران را به جهت ترک اولى سرزنش نماید. جالب آنکه درپانوشت کشّاف (2/274) همین گفته‌ها و تحلیل طبرسى بدون آوردن نام و استناد به او ذکر شده است <ref>ر.ک: همان، ص96</ref>.


3. در تفسير آيه 3 سوره المائده: ''' «اليوم أكملت لكم دينكم...» '''، به‌صراحت اعلام مى‌دارد كه مراد از اتمام نعمت، ولايت امير مؤمنان حضرت على(ع) است و با استناد به روايتى از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) اظهار مى‌دارد كه اين آيه در غدير خم و در حجّةالوداع نازل شد و پيامبر(ص) در آن روز حضرت على(ع) را به‌عنوان جانشين بلافصل خود منصوب فرمود. در تفسير آيه 67 سوره مائده: ''' «يا أيها الرسول بلّغ ما أنزل إليك من ربّك و إن لم تفعل فما بلّغت رسالته...» ''' نيز به واقعه غدير خم اشاره كرده و نزول آيه را درباره جانشينى بلافصل پيامبر(ص) دانسته است. جالب آنكه گفته در برخى قرائت‌ها، «رسالاته» به‌جاى «رسالته» آمده است؛ يعنى اگر اين رسالت [امامت حضرت على(ع)] را تبليغ نكنى ديگر رسالت‌هاى خود را نيزابلاغ نكرده‌اى (همان).
3. در تفسیر آیه 3 سوره المائده: ''' «الیوم أکملت لکم دینکم...» '''، به‌صراحت اعلام مى‌دارد که مراد از اتمام نعمت، ولایت امیر مؤمنان حضرت على(ع) است و با استناد به روایتى از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) اظهار مى‌دارد که این آیه در غدیر خم و در حجّةالوداع نازل شد و پیامبر(ص) در آن روز حضرت على(ع) را به‌عنوان جانشین بلافصل خود منصوب فرمود. در تفسیر آیه 67 سوره مائده: ''' «یا أیها الرسول بلّغ ما أنزل إلیک من ربّک و إن لم تفعل فما بلّغت رسالته...» ''' نیز به واقعه غدیر خم اشاره کرده و نزول آیه را درباره جانشینى بلافصل پیامبر(ص) دانسته است. جالب آنکه گفته در برخى قرائت‌ها، «رسالاته» به‌جاى «رسالته» آمده است؛ یعنى اگر این رسالت [امامت حضرت على(ع)] را تبلیغ نکنى دیگر رسالت‌هاى خود را نیزابلاغ نکرده‌اى <ref>همان</ref>.


4. در تفسير آيه 41 سوره انفال: ''' «و اعلموا أنّما غنمتم من شيء فأنّ للّه خمسه و للرسول و لذي القربى و اليتامى و المساكين و ابن السبيل...» '''، طبرسى مى‌گويد كه خمس مطابق مفاد آيه، به 6 قسمت تقسيم مى‌شود: سهمى از آن خدا، سهمى از آن رسول خدا(ص) و سهمى از آن ذوى القربى است. اين 3 سهم پس از رسول خدا(ص) در دست جانشينان او مى‌باشد. سهم‌هاى باقى‌مانده از آن يتيمان از شيعيان آل محمد(ع) و مساكين آنان و در راه سفر ماندگانشان است و كسى در اين سهم‌ها با آنان شريك نخواهد بود؛ زيرا خداوند متعال، صدقه را براى سادات حرام كرده و به‌جاى آن خمس را برايشان مقرر داشته است (همان، ص96-97).
4. در تفسیر آیه 41 سوره انفال: ''' «و اعلموا أنّما غنمتم من شیء فأنّ للّه خمسه و للرسول و لذی القربى و الیتامى و المساکین و ابن السبیل...» '''، طبرسى مى‌گوید که خمس مطابق مفاد آیه، به 6 قسمت تقسیم مى‌شود: سهمى از آن خدا، سهمى از آن رسول خدا(ص) و سهمى از آن ذوى القربى است. این 3 سهم پس از رسول خدا(ص) در دست جانشینان او مى‌باشد. سهم‌هاى باقى‌مانده از آن یتیمان از شیعیان آل محمد(ع) و مساکین آنان و در راه سفر ماندگانشان است و کسى در این سهم‌ها با آنان شریک نخواهد بود؛ زیرا خداوند متعال، صدقه را براى سادات حرام کرده و به‌جاى آن خمس را برایشان مقرر داشته است <ref>همان، ص96-97</ref>.


طبرسى در موارد متعددى آراء كلامى زمخشرى را رد كرده است؛ براى نمونه در تفسير آيه 48 سوره النساء: ''' «إن الله لا يغفر أن يشرك به و يغفر ما دون ذلك لمن يشاء...» '''، پس از نقل گفته زمخشرى در كشّاف (1/519-520) كه مى‌گويد: «آمرزش و عدم آمرزش مربوط به ''' «لمن يشاء» ''' است؛ آمرزش براى كسانى است كه توبه كنند و عدم آمرزش كسانى راست كه توفيق توبه نمى‌يابند»، طبرسى مى‌گويد كه اين گفته زمخشرى نادرست و فاسد است؛ زيرا بنا بر آن، آمرزش و عدم آمرزش در حكم و معنا يكسان خواهند بود؛ به‌علاوه توبه، عقاب و عذاب را برطرف مى‌كند و پس چگونه است كه آمرزش توبه‌كننده باز هم مشمول ''' «لمن يشاء» ''' خواهد بود؟
طبرسى در موارد متعددى آراء کلامى زمخشرى را رد کرده است؛ براى نمونه در تفسیر آیه 48 سوره النساء: ''' «إن الله لا یغفر أن یشرک به و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء...» '''، پس از نقل گفته زمخشرى در کشّاف (1/519-520) که مى‌گوید: «آمرزش و عدم آمرزش مربوط به ''' «لمن یشاء» ''' است؛ آمرزش براى کسانى است که توبه کنند و عدم آمرزش کسانى راست که توفیق توبه نمى‌یابند»، طبرسى مى‌گوید که این گفته زمخشرى نادرست و فاسد است؛ زیرا بنا بر آن، آمرزش و عدم آمرزش در حکم و معنا یکسان خواهند بود؛ به‌علاوه توبه، عقاب و عذاب را برطرف مى‌کند و پس چگونه است که آمرزش توبه‌کننده باز هم مشمول ''' «لمن یشاء» ''' خواهد بود؟


با توجه به مطالب گفته‌شده مشخص شد كه اثر حاضر درعين‌آنكه با نظر به كشّاف زمخشرى تأليف گشته، ولى كاملا مستقل است. ازاين‌رو اين كتاب از آغاز به تعبير شوشترى «در ميان، متداول و مشهور و معتبر و منظور» بوده است (ر.ك: همان98).
با توجه به مطالب گفته‌شده مشخص شد که اثر حاضر درعین‌آنکه با نظر به کشّاف زمخشرى تألیف گشته، ولى کاملا مستقل است. ازاین‌رو این کتاب از آغاز به تعبیر شوشترى «در میان، متداول و مشهور و معتبر و منظور» بوده است <ref>ر.ک: همان98</ref>.


== وضعيت كتاب ==
== وضعیت کتاب ==




جوامع الجامع چهار مرتبه چاپ شده است؛ يك بار با تصحيح آيت‌الله قاضى، يك مرتبه با تصحيح ابوالقاسم گرجى، بار سوم از سوى انتشارات دارالأضواء بيروت و آخرين چاپ، به‌وسيله دفتر انتشارات اسلامى قم (ر.ك: گازارى، محمدحسن، ص174).
جوامع الجامع چهار مرتبه چاپ شده است؛ یک بار با تصحیح آیت‌الله قاضى، یک مرتبه با تصحیح ابوالقاسم گرجى، بار سوم از سوى انتشارات دارالأضواء بیروت و آخرین چاپ، به‌وسیله دفتر انتشارات اسلامى قم <ref>ر.ک: گازارى، محمدحسن، ص174</ref>.


ترجمه كامل اين تفسير، از سوى بنياد پژوهش‌هاى آستان قدس رضوى صورت پذيرفته است كه برخى تسامح‌ها نيز در آن وجود دارد. ترجمه ديگر اين تفسير، از سوى آيت‌الله روحانى بيرجندى صورت پذيرفته است كه تاكنون تنها يك جلد آن به چاپ رسيده است و «المقامع» شرح فارسى جوامع الجامع است كه به‌وسيله سيد جواد ذهنى تهرانى، نگارش يافته و جلد اول آن در سال 1375ش، چاپ و منتشر شده است (همان، ص175).
ترجمه کامل این تفسیر، از سوى بنیاد پژوهش‌هاى آستان قدس رضوى صورت پذیرفته است که برخى تسامح‌ها نیز در آن وجود دارد. ترجمه دیگر این تفسیر، از سوى آیت‌الله روحانى بیرجندى صورت پذیرفته است که تاکنون تنها یک جلد آن به چاپ رسیده است و «المقامع» شرح فارسى جوامع الجامع است که به‌وسیله سید جواد ذهنى تهرانى، نگارش یافته و جلد اول آن در سال 1375ش، چاپ و منتشر شده است <ref>همان، ص175</ref>.


متأسفانه كتاب فاقد فهارس مى‌باشد.
متأسفانه کتاب فاقد فهارس مى‌باشد.
 
در پاورقى‌ها علاوه بر اشاره به اسامى مختلف سوره‌ها <ref>ر.ک: پاورقى، ج1، ص47</ref> و ارائه ترجمه مختصرى از اعلام مذکور در متن <ref>همان، ص48</ref>، با استفاده از لغت‌نامه‌هاى معتبر، به توضیح و تشریح لغات مشکل متن، پرداخته شده است <ref>همان</ref>.
 
==پانویس ==
<references />


در پاورقى‌ها علاوه بر اشاره به اسامى مختلف سوره‌ها (ر.ك: پاورقى، ج1، ص47) و ارائه ترجمه مختصرى از اعلام مذكور در متن (همان، ص48)، با استفاده از لغت‌نامه‌هاى معتبر، به توضيح و تشريح لغات مشكل متن، پرداخته شده است (همان).


== منابع مقاله ==
== منابع مقاله ==


1. مقدمه و متن کتاب.


1. مقدمه و متن كتاب.
2. قربانى زرین، باقر، «تبیین رویکرد طبرسى در تفسیر جوامع الجامع»، پایگاه مجلات تخصصى نور، مجله: پژوهش دینى، شماره 23، پاییز و زمستان 1390، به آدرس:


2. قربانى زرين، باقر، «تبيين رويكرد طبرسى در تفسير جوامع الجامع»، پايگاه مجلات تخصصى نور، مجله: پژوهش دينى، شماره 23، پاييز و زمستان 1390، به آدرس:
http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/943960


http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/943960/%D8%AA%D8%A8%DB%8C%DB%8C%D9%86-%D8%B1%D9%88%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D8%AF-%D8%B7%D8%A8%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%85%D8%B9-%D8%A7%D9%84%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9?q \%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%85%D8%B9%20%D8%A7%D9%84%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9&score .48131993&rownumber 2 .
3. گازارى، محمدحسن، ««جوامع الجامع» و «کشاف» در نگاه تطبیقى»، پایگاه مجلات تخصصى نور، مجله: پژوهش‌هاى قرآنى، شماره 29 و 30، بهار و تابستان 1381، به آدرس:


3. گازارى، محمدحسن، ««جوامع الجامع» و «كشاف» در نگاه تطبيقى»، پايگاه مجلات تخصصى نور، مجله: پژوهش‌هاى قرآنى، شماره 29 و 30، بهار و تابستان 1381، به آدرس:
http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/28658


http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/28658/%C2%AB%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%85%D8%B9-%D8%A7%D9%84%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%C2%BB-%D9%88-%C2%AB%DA%A9%D8%B4%D8%A7%D9%81%C2%BB-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%AA%D8%B7%D8%A8%DB%8C%D9%82%DB%8C?q \%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%85%D8%B9%20%D8%A7%D9%84%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9&score .3643011&rownumber 6 .
4. میرشمسى، صدیقه، «روش شیخ طبرسى در مجمع البیان و جوامع الجامع و نقش استاد علامه دکتر ابوالقاسم گرجى در احیاء تفسیر جوامع الجامع»، پایگاه مجلات تخصصى نور، مجله: نامه الهیات، شماره 13، زمستان 1389، به آدرس:


4. ميرشمسى، صديقه، «روش شيخ طبرسى در مجمع البيان و جوامع الجامع و نقش استاد علامه دكتر ابوالقاسم گرجى در احياء تفسير جوامع الجامع»، پايگاه مجلات تخصصى نور، مجله: نامه الهيات، شماره 13، زمستان 1389، به آدرس:
http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/887327
 
http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/887327/%D8%B1%D9%88%D8%B4-%D8%B4%DB%8C%D8%AE-%D8%B7%D8%A8%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%AC%D9%85%D8%B9-%D8%A7%D9%84%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%85%D8%B9-%D8%A7%D9%84%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9-%D9%88-%D9%86%D9%82%D8%B4-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%A7%D8%B3%D9%85-%DA%AF%D8%B1%D8%AC%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%AD%DB%8C%D8%A7%D8%A1-%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D8%AC%D9%88%D8%A7?q \%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%85%D8%B9%20%D8%A7%D9%84%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9&score .65842754&rownumber 1 .




خط ۱۲۶: خط ۱۲۹:
[[رده:تفسیر]]
[[رده:تفسیر]]
[[رده:متون تفاسیر]]
[[رده:متون تفاسیر]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش