النجاة في القيامة في تحقيق أمر الإمامة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ':==' به '=='
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)')
جز (جایگزینی متن - ':==' به '==')
خط ۴۰: خط ۴۰:




==معرفى اجمالى:==
==معرفى اجمالى==




خط ۴۷: خط ۴۷:
به ديار خود بازگشته و در سال 699ق در سن 63 سالگى به ديار حق شتافته است. از آثار او مى‌توان به قواعد المرام فى علم الكلام، شرح النهج الكبير، اختيار مصباح السالكين، تجريد البلاغة، شرح المائة كلمة للامام اميرالمومنين(ع) اشاره نمود.
به ديار خود بازگشته و در سال 699ق در سن 63 سالگى به ديار حق شتافته است. از آثار او مى‌توان به قواعد المرام فى علم الكلام، شرح النهج الكبير، اختيار مصباح السالكين، تجريد البلاغة، شرح المائة كلمة للامام اميرالمومنين(ع) اشاره نمود.


==ساختار و گزارش محتوا:==
==ساختار و گزارش محتوا==




خط ۶۶: خط ۶۶:
بحث چهارم اين باب، به مسأله غيبت مى‌پردازد. مولف در اين مبحث ابتداء علت غيبت را بيان كرده، سپس اثبات مى‌كند جواز طول عمر را و در ادامه وقوع آن را طى امثله‌اى اثبات مى‌كند. در پايان اثبات مى‌كند امام منتظر همان حجت بن الحسن العسكرى(عج) مى‌باشد.
بحث چهارم اين باب، به مسأله غيبت مى‌پردازد. مولف در اين مبحث ابتداء علت غيبت را بيان كرده، سپس اثبات مى‌كند جواز طول عمر را و در ادامه وقوع آن را طى امثله‌اى اثبات مى‌كند. در پايان اثبات مى‌كند امام منتظر همان حجت بن الحسن العسكرى(عج) مى‌باشد.


==ويژگى‌هاى كتاب:==
==ويژگى‌هاى كتاب==




خط ۷۷: خط ۷۷:
4-علم امام: يكى از بحث‌هاى مهمى كه از سابق حول امامت مطرح بوده، مسأله علم امام است. آيا علم در امامت شرط است و اگر شرط است، امام بايد عالم به چه چيزى باشد. مولف قائل است علمى كه در امام شرط است، علم به احكام كليۀ دينى است. او حتى علم به احكام جزئيه مثل مسائلى كه در ابواب مختلف فقه مورد بحث واقع مى‌شود را در امام شرط نمى‌داند، بلكه اگر امام متمكن از استنباط احكام باشد را در امامت كافى مى‌داند. او ظاهرا مثل بعضى از متقدمين امامان را تنها مجتهدانى فرض نموده است و مى‌گويد: «أنه عالم بالاحكام الكلية من الدين بالفعل و اما الاحكام الجزئية المتعلقة بالوقائع الجزئية فله ملكة اخذ تلك الاجزاء من القوانين الكلية من موادها...».[3]
4-علم امام: يكى از بحث‌هاى مهمى كه از سابق حول امامت مطرح بوده، مسأله علم امام است. آيا علم در امامت شرط است و اگر شرط است، امام بايد عالم به چه چيزى باشد. مولف قائل است علمى كه در امام شرط است، علم به احكام كليۀ دينى است. او حتى علم به احكام جزئيه مثل مسائلى كه در ابواب مختلف فقه مورد بحث واقع مى‌شود را در امام شرط نمى‌داند، بلكه اگر امام متمكن از استنباط احكام باشد را در امامت كافى مى‌داند. او ظاهرا مثل بعضى از متقدمين امامان را تنها مجتهدانى فرض نموده است و مى‌گويد: «أنه عالم بالاحكام الكلية من الدين بالفعل و اما الاحكام الجزئية المتعلقة بالوقائع الجزئية فله ملكة اخذ تلك الاجزاء من القوانين الكلية من موادها...».[3]


==نسخه شناسى:==
==نسخه شناسى==




۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش