الروض المعطار في خبر الأقطار: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
«الروض المعطار»، از ديگر آثارى است كه به شيوه فرهنگنامهاى در اندلس گردآورى شده است. حميرى، تحت تأثير بكرى اقدام به تأليف اين اثر نمود. حاجى خليفه، دو كتاب را با اين عنوان نام مىبرد و يكى را مربوط به سال 900ق، مىداند و تاريخ ديگرى را ذكر نكرده است. | «الروض المعطار»، از ديگر آثارى است كه به شيوه فرهنگنامهاى در اندلس گردآورى شده است. حميرى، تحت تأثير بكرى اقدام به تأليف اين اثر نمود. حاجى خليفه، دو كتاب را با اين عنوان نام مىبرد و يكى را مربوط به سال 900ق، مىداند و تاريخ ديگرى را ذكر نكرده است. | ||
پرونسال، معتقد است دو متن از كتاب فوق وجود داشته كه از لحاظ زمانى يكى پس از ديگرى بوده است و دو مؤلف از خاندان حميرى به تأليف و تصنيف در اين مورد پرداختهاند كه يكى از آنها مربوط به قرن نهم است و ديگرى به قرن هفتم بازمىگردد. با توجه به اينكه ابن خطيب(776ق)، از اين اثر استفاده كرده، لذا مطمئن مىشويم كه دو نسخه از اين كتاب تأليف شده است؛ گرچه حميرى اثر خود را با [[ادریسی، محمد بن محمد|ادريسى]] | پرونسال، معتقد است دو متن از كتاب فوق وجود داشته كه از لحاظ زمانى يكى پس از ديگرى بوده است و دو مؤلف از خاندان حميرى به تأليف و تصنيف در اين مورد پرداختهاند كه يكى از آنها مربوط به قرن نهم است و ديگرى به قرن هفتم بازمىگردد. با توجه به اينكه ابن خطيب(776ق)، از اين اثر استفاده كرده، لذا مطمئن مىشويم كه دو نسخه از اين كتاب تأليف شده است؛ گرچه حميرى اثر خود را با [[ادریسی، محمد بن محمد|ادريسى]] مقايسه كرده، اما ارزش كار او به هيچوجه قابل مقايسه با [[ادریسی، محمد بن محمد|ادريسى]] نيست. | ||
نويسنده، در مقدمه كتاب، هدف خود را از نگارش اين مجموعه اينگونه تشريح مىكند: «همانا قصد من از اين مجموعه عبارت است از ذكر مكانهاى مشهور نزد مردم عرب و عجم و سرزمينهايى كه حكايتى در باره آنها گفته شده و در ذكر آنها فايده و كلام حكمتآميزى يا خبر ظريف يا معناى مليح يا عجيبى است و ايراد آن نيكوست، اما آنچه را نزد مردم عجيب است، ولى فايده و حكمتى در آن نيست متعرض نشدهام. همچنين اگر قصد استقصاى اماكن و بقاع را داشتم، كتاب، مفصل مىشد و بهرهورى از آن اندك مىگشت؛ بنابراين، به ذكر بقاع مشهور و اماكنى كه در ذكر آن فايدهاى است، اكتفا كردم». | نويسنده، در مقدمه كتاب، هدف خود را از نگارش اين مجموعه اينگونه تشريح مىكند: «همانا قصد من از اين مجموعه عبارت است از ذكر مكانهاى مشهور نزد مردم عرب و عجم و سرزمينهايى كه حكايتى در باره آنها گفته شده و در ذكر آنها فايده و كلام حكمتآميزى يا خبر ظريف يا معناى مليح يا عجيبى است و ايراد آن نيكوست، اما آنچه را نزد مردم عجيب است، ولى فايده و حكمتى در آن نيست متعرض نشدهام. همچنين اگر قصد استقصاى اماكن و بقاع را داشتم، كتاب، مفصل مىشد و بهرهورى از آن اندك مىگشت؛ بنابراين، به ذكر بقاع مشهور و اماكنى كه در ذكر آن فايدهاى است، اكتفا كردم». |
نسخهٔ ۳۱ دسامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۵:۰۹
نام کتاب | الروض المعطار في خبر الأقطار |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | حمیری، محمد بن عبدالمنعم (نويسنده)
عباس، احسان (محقق) |
زبان | عربی |
کد کنگره | |
موضوع | |
ناشر | مکتبة لبنان |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1984 م |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE2243AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
«الروض المعطار فى خبر الأقطار»، تأليف ابوعبدالله، محمد بن عبدالمنعم حميرى(قرن هفتم)، از جمله فرهنگنامههاى جغرافيايى است كه در اندلس تدوين شده است. ارزش اين اثر، بدين جهت است كه مطالب را از منابعى نقل كرده كه بسيارى از آنها از بين رفتهاند.
ساختار
در ابتداى اثر، مقدمه محقق و مؤلف آمده است. متن اثر، همانند«معجم البلدان» مجموعه مطالبى در باره شهرها، مكانها، كوهها، رودها و منطقههاست كه به ترتيب حروف الفبا تنظيم شده است. اين فرهنگنامه در عين حال يك جغرافياى توصيفى و مجموعه عجايب و تاريخ سياسى دورانى معين و يك جنگ ادبى شامل مقدارى فراوان شعر و نثر است.
گزارش محتوا
در اندلس، معجمهاى جغرافيايى بزرگى تصنيف شد كه در تأليف معجمهاى بزرگ شرق، همچون«معجم البلدان» تأثير بسيارى داشته است. نويسندگان اين معجمها با استفاده از آثار جغرافيايى و همچنين با اتكاى به علم و مشاهدات مستقيم خود و بهره گرفتن از اطلاعات مردم بومى هر منطقه، اقدام به تأليف اين آثار مىكردند. اولين معجم بزرگ جغرافيايى، توسط«بكرى»(405 - 478ق) تأليف شد.
«الروض المعطار»، از ديگر آثارى است كه به شيوه فرهنگنامهاى در اندلس گردآورى شده است. حميرى، تحت تأثير بكرى اقدام به تأليف اين اثر نمود. حاجى خليفه، دو كتاب را با اين عنوان نام مىبرد و يكى را مربوط به سال 900ق، مىداند و تاريخ ديگرى را ذكر نكرده است.
پرونسال، معتقد است دو متن از كتاب فوق وجود داشته كه از لحاظ زمانى يكى پس از ديگرى بوده است و دو مؤلف از خاندان حميرى به تأليف و تصنيف در اين مورد پرداختهاند كه يكى از آنها مربوط به قرن نهم است و ديگرى به قرن هفتم بازمىگردد. با توجه به اينكه ابن خطيب(776ق)، از اين اثر استفاده كرده، لذا مطمئن مىشويم كه دو نسخه از اين كتاب تأليف شده است؛ گرچه حميرى اثر خود را با ادريسى مقايسه كرده، اما ارزش كار او به هيچوجه قابل مقايسه با ادريسى نيست.
نويسنده، در مقدمه كتاب، هدف خود را از نگارش اين مجموعه اينگونه تشريح مىكند: «همانا قصد من از اين مجموعه عبارت است از ذكر مكانهاى مشهور نزد مردم عرب و عجم و سرزمينهايى كه حكايتى در باره آنها گفته شده و در ذكر آنها فايده و كلام حكمتآميزى يا خبر ظريف يا معناى مليح يا عجيبى است و ايراد آن نيكوست، اما آنچه را نزد مردم عجيب است، ولى فايده و حكمتى در آن نيست متعرض نشدهام. همچنين اگر قصد استقصاى اماكن و بقاع را داشتم، كتاب، مفصل مىشد و بهرهورى از آن اندك مىگشت؛ بنابراين، به ذكر بقاع مشهور و اماكنى كه در ذكر آن فايدهاى است، اكتفا كردم».
حميرى، به ترتيب حروف الفبا، به شرح مواضع جغرافيايى پرداخته و مسافتهاى بين شهرها را ذكر كرده است. او، از آثار جغرافيايى شرقى اطلاعات اندكى داشته و تنها منابع او، چند اثر جغرافيايى اندلس بوده است. با مقايسه«روض المعطار» و«نزهة المشتاق» ادريسى، متوجه مىشويم كه تقريبا تمامى مطالب مربوط به شهرهاى اندلس را از«نزهة المشتاق» گرفته است. علاوه بر اين اثر، دو كتاب«المسالك و الممالك» و«معجم مااستعجم» بكرى مورد استفاده فراوان حميرى قرار گرفته است. رحله ابن جبير نيز از منابع حميرى شمرده مىشود.
در واقع اثر حميرى در مقايسه با ساير آثار جغرافيايى، ارزش علمى زيادى ندارد و هنر او تنها در تنظيم توصيف شهرها بر اساس حروف الفبايى است و از اين جهت بايد او را آخرين مؤلف فرهنگنامهنويس جغرافيايى در اندلس شمرد.
قلقشندى، بهصورت كوتاه از اين اثر ياد كرده و مقرى نام كامل آن را، «الروض المعطار فى ذكر المدن و الاقطار» آورده است. حاجى خليفه در«كشف الظنون» از آن بهصورتهاى مختلف«الروض المعطار فى أخبار الأقطار»، «الروض المعطار فى خبر الأقطار» نام برده است. در نسخههاى خطى موجود اين اثر هم نام آن با اختلاف در جزء«أخبار» و«أقطار» منعكس است. در باره تاريخ تأليف كتاب، قرائن تاريخى مندرج در متن«الروض»، از آغاز سده 8ق / 14م، فراتر نمىرود. در واقع جديدترين تاريخ تصريح شده در«الروض»، مربوط به درگذشت محيى الدين ابوزكريا يحيى بن شرف النواوى در 676ق، است.
كتاب، در باره مشرق عربى مطلب زياد دارد، اما به اندازه آفريقا و مغرب و اندلس نيست. به گفته خود مؤلف مطالب اين كتاب، در مجموع از دو گونه اقطار(جغرافيا) و اخبار(تاريخ) است. او، در صدد بوده است كه بناى كار خود را بر ايجاز و اختصار بگذارد و قصد داشته اثر خود را بهصورت وسيلهاى براى انبساط خاطر خوانندگان و مونسى براى اوقات تنهايى افراد قرار دهد. وى، در پايان مقدمه از اينكه با اشتغال به اين تأليف دنيايى، از پرداختن به علوم آخرت باز مانده است، خود را سرزنش مىكند، اما با توجه به محتواى سودمند آن و اينكه برخى دانشمندان پيشين، اين راه را طى كردهاند، تسلى مىيابد و در نهايت از درگاه خداوند آمرزش مىخواهد.
با بررسى محتواى اثر ابن عبدالمنعم، برخى مطالب مقدمه او مورد تصديق و بعضى ديگر مورد ترديد قرار مىگيرد. تفصيلات بسيار راجع به برخى جاها و اخبار و حوادث تاريخى مربوط به اين نقاط گاه از حد اختصار فراتر مىرود(كه با غرض مؤلف كه همانا ايجاز و اختصار است، منافات دارد). در بعضى موارد، در برابر اين افراط، با تفريط مواجه مىشويم، چنانكه اطلاعات ارائه شده در ذيل برخى از مناطق جغرافيايى، از حد ذكر نام منطقه كلى محل يا فاصله آن نسبت به برخى جاهاى ديگر فراتر نمىرود و هيچ نكته تاريخى يا بديع در بيان مؤلف در باره آنجا ديده نمىشود. ترتيب الفبايى نامها، اگرچه در حرف اول رعايت شده است، اما در مورد حرفهاى بعدى هميشه دقيق نيست. در بسيارى از موارد هم مطالب اين كتاب نقل و اقتباسهايى است كه از«نزهة المشتاق» و يا ساير كتب صورت گرفته است. ذهن عجايبپسند مؤلف، او را به نقل بعضى شايعات زمان نيز وادار كرده است. بعضى اشتباهات جغرافيايى مؤلف هم در اين اثر مشاهده مىشود.
اما با وجود ملاحظات ياد شده، نمىتوان در ارزش و اهميت«الروض» ترديد كرد. اين كتاب، ويژگىهاى غير قابل انكارى دارد. اقتباسهاى گفته و ناگفته مؤلف كه اثر او را بهصورت نسخه دوم مآخذش درآورده، در حال حاضر كه مثلاً تنها جزئى كوچك از اثر«بكرى»، در مورد اندلس در دست است، اهميت بسيار دارد. در مقايسه با اطلاعات بكرى در باره سرزمينهاى اسلاونشين، روايت«الروض» كاملتر به نظر مىرسد. مآخذ اصلى بسيارى كه در«الروض» از آنها بهره برده شده، هنوز شناخته نيست و اگر نقل قولهاى ابن عبدالمنعم از آنها نمىبود، كاملاً براى هميشه مفقود مىشدند.
وضعيت كتاب
از كتاب، دو نسخه خطى موجود است كه محقق كتاب، احسان عباس با تكيه بر آنها و با تحقيق مآخذ مطالب، در هر موضعى منبع حميرى را ذكر كرده است.
منابع
1. مقدمه محقق و متن كتاب؛
2. دائرة المعارف بزرگ اسلامى، جلد چهارم، ص 200 - 203، مدخل ابن عبدالمنعم؛
3. تاريخ نوشتههاى جغرافيايى در جهان اسلامى، كراچكوفسكى، ترجمه ابوالقاسم پاينده، ص 250 - 253؛
4. پژوهشى در باب جغرافىدانان اندلس و آثار آنها، روحى ميرآبادى، علىرضا، مجله تاريخ اسلام(دانشگاه باقر العلوم)، بهار 1381، شماره 9، صفحه 83 - 118.
پیوندها
مطالعه کتاب الروض المعطار في خبر الأقطار در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور