سکولاریسم نقابدار (تبیین انتقادی دین‌شناسی عبدالکریم سروش): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۴: خط ۲۴:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''سکولاریسم نقاب‌دار: تبیین انتقادی دین‌شناسی عبدالکریم سروش'''، [[عبدالحسین خسروپناه دزفولی]] (متولد 1345ش)، استاد فلسفه و مدرس فقه نظام ولایی و سیاسی است. این کتاب به نقد و تحلیل انتقادی اندیشه‌های عبدالکریم سروش، به‌ویژه نظریات وی در حوزه دین‌شناسی و معرفت دینی می‌پردازد.
'''سکولاریسم نقاب‌دار: تبیین انتقادی دین‌شناسی عبدالکریم سروش'''، [[خسروپناه، عبدالحسین|عبدالحسین خسروپناه دزفولی]] (متولد 1345ش)، استاد فلسفه و مدرس فقه نظام ولایی و سیاسی است. این کتاب به نقد و تحلیل انتقادی اندیشه‌های [[سروش، عبدالکریم|عبدالکریم سروش]]، به‌ویژه نظریات وی در حوزه دین‌شناسی و معرفت دینی می‌پردازد.


==انگیزه نگارش==
==انگیزه نگارش==
خط ۴۹: خط ۴۹:
* سخن آغازین: نویسنده در این بخش، چیستی جریان سکولاریسم نقاب‌دار را توضیح می‌دهد. وی در بیان وجه نام‌گذاری کتاب می‌نویسد: راز نام‌گذاری کتاب (به سکولاریسم نقاب‌دار)، این است که سروش و هم‌فکرانش، گرچه از دین و آموزه‌های دینی سخن می‌گویند و حتی گاهی از حکومت دینی به معنای غیر دقیقی دفاع می‌کنند، لکن به‌شدت سکولار هستند و سکولاریسم خود را در نقاب دین‌داری جلوه می‌دهند<ref>ر.ک: سخن آغازین، ص19-26</ref>.
* سخن آغازین: نویسنده در این بخش، چیستی جریان سکولاریسم نقاب‌دار را توضیح می‌دهد. وی در بیان وجه نام‌گذاری کتاب می‌نویسد: راز نام‌گذاری کتاب (به سکولاریسم نقاب‌دار)، این است که سروش و هم‌فکرانش، گرچه از دین و آموزه‌های دینی سخن می‌گویند و حتی گاهی از حکومت دینی به معنای غیر دقیقی دفاع می‌کنند، لکن به‌شدت سکولار هستند و سکولاریسم خود را در نقاب دین‌داری جلوه می‌دهند<ref>ر.ک: سخن آغازین، ص19-26</ref>.


* فصل اول (زیست‌نامه و فرایند فکری سروش): این فصل، به معرفی زندگی و سیر تحول فکری عبدالکریم سروش اختصاص دارد. نویسنده، دشواری تحلیل اندیشه سروش را به دلیل پیچیدگی‌ها و ریشه‌های آن در فرهنگ اسلامی - ایرانی و اندیشه غربی بیان می‌کند. در این فصل، به سوابق تحصیلی سروش از داروسازی تا فلسفه و علوم حوزوی اشاره شده و علاقه او به ادبیات کلاسیک فارسی و فلسفه تحلیلی غرب برجسته می‌شود. نقش استاد مطهری در شکل‌گیری شخصیت فکری وی و رویکرد جسورانه او در طرح مسائل فلسفی نیز مورد بررسی قرار می‌گیرد. در این فصل همچنین مراحل مختلف فکری سروش، از رویکرد صدرایی و نقادی مارکسیسم تا رویکردهای کانتی، گادامری و شلایرماخری و... مورد توجه قرار می‌گیرد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص27-51</ref>.
* فصل اول (زیست‌نامه و فرایند فکری سروش): این فصل، به معرفی زندگی و سیر تحول فکری عبدالکریم سروش اختصاص دارد. نویسنده، دشواری تحلیل اندیشه سروش را به دلیل پیچیدگی‌ها و ریشه‌های آن در فرهنگ اسلامی - ایرانی و اندیشه غربی بیان می‌کند. در این فصل، به سوابق تحصیلی سروش از داروسازی تا فلسفه و علوم حوزوی اشاره شده و علاقه او به ادبیات کلاسیک فارسی و فلسفه تحلیلی غرب برجسته می‌شود. نقش [[مطهری، مرتضی|استاد مطهری]] در شکل‌گیری شخصیت فکری وی و رویکرد جسورانه او در طرح مسائل فلسفی نیز مورد بررسی قرار می‌گیرد. در این فصل همچنین مراحل مختلف فکری [[سروش، عبدالکریم|سروش]]، از رویکرد صدرایی و نقادی مارکسیسم تا رویکردهای کانتی، گادامری و شلایرماخری و... مورد توجه قرار می‌گیرد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص27-51</ref>.


* فصل دوم (فلسفه معرفت دینی): این فصل، وارد مباحث بنیادین فلسفه معرفت دینی می‌شود. محور اصلی بحث این است که آیا معرفت دینی ثابت است یا متحول. نویسنده نظریه "قبض و بسط تئوریک شریعت" سروش را تشریح می‌کند و توضیح می‌دهد که این نظریه در مورد "معرفت دینی" (فهم بشری از دین) است، نه خود "دین" که ثابت و لایتغیر دانسته می‌شود. منشأ این نظریه و ارتباط آن با اندیشه‌های غربی مانند هرمنوتیک و معرفت‌شناسی تبیین می‌گردد. در این فصل، به تعریف و تبیین اصطلاحات کلیدی مانند "دین"، "معرفت دینی" و "شریعت" پرداخته می‌شود. ستون‌های اصلی نظریه قبض و بسط، یعنی "قبض" به معنای خطاپذیری و تحول فهم بشری و "بسط" به معنای تکامل و گسترش معرفت دینی در طول زمان، توضیح داده می‌شود<ref>ر.ک: همان، ص55-169</ref>.
* فصل دوم (فلسفه معرفت دینی): این فصل، وارد مباحث بنیادین فلسفه معرفت دینی می‌شود. محور اصلی بحث این است که آیا معرفت دینی ثابت است یا متحول. نویسنده نظریه "قبض و بسط تئوریک شریعت" سروش را تشریح می‌کند و توضیح می‌دهد که این نظریه در مورد "معرفت دینی" (فهم بشری از دین) است، نه خود "دین" که ثابت و لایتغیر دانسته می‌شود. منشأ این نظریه و ارتباط آن با اندیشه‌های غربی مانند هرمنوتیک و معرفت‌شناسی تبیین می‌گردد. در این فصل، به تعریف و تبیین اصطلاحات کلیدی مانند "دین"، "معرفت دینی" و "شریعت" پرداخته می‌شود. ستون‌های اصلی نظریه قبض و بسط، یعنی "قبض" به معنای خطاپذیری و تحول فهم بشری و "بسط" به معنای تکامل و گسترش معرفت دینی در طول زمان، توضیح داده می‌شود<ref>ر.ک: همان، ص55-169</ref>.