۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ال الدین' به 'الالدین') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'س الدین' به 'سالدین') |
||
| خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
دربارهی [[محقق ترمذی، سید برهانالدین حسین|سید برهان الدین محقق ترمذی]] اطلاعات محدودی در دست است. در منابع او را با القاب گوناگون قید کردهاند. زادگاه او ترمذ شهری خرم، و بر ساحل رود جیحون واقع بودکه چنگیز آن را با خاک یکسان کرد. ترمذ امروزی در دو میلی خرابههای ترمذ سابق بنا شده است. از تولد، تحصیلات، استادان و خاندان او اطلاعی در دست نیست. گفته شده برهان الدین در ترمذ در حالت انزوا بود. چون به بلخ آمد و سراغ مرشدش را گرفت خبر یافت که وی در دیار روم است. وی در عنفوان جوانی چهل روز تمام ملازم صحبت مولانای بزرگ بوده و هرچه حاصل کرده از ولایت و کشوف در آن چهل روز بوده است. برهان الدین برای کسب علم سفرهایی داشته است. وی برای رسیدن به قونیه از قیصریه گذشته، مدتی در آن شهر اقامت کرده بود. [[محقق ترمذی، سید برهانالدین حسین|برهان الدین]] به سال 629 ق وارد قونیه شد. مولانا زمان ورود برهان الدین در لارنده به سر میبرد. لارنده یا قرامان در نظر [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] شهری قابل احترام بود. سید از قونیه نامهای به مولانا نوشت. مولانا به دیدار معلم خود به قونیه آمد. برهان الدین مولانا را روزها آزمود و او را در علم قال به کمال یافت و گفت از امروز میخواهم در علم حال هم سلوک کنی و آنچه را که من از شیخم یافته ام، از من حاصل کنی. برهان الدین مولانا را به حلب و دمشق فرستاد. خود در قونیه ماند و به تربیت مریدان پرداخت. در ابتدای این سفر سیّد هم تا قیصریه با [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] همراه شد. چون مولانا به قیصریه رسید، بزرگان به پیشوازش آمدند. پس از بازگشت مولانا به قونیه، برهان الدین میخواست مولانا به او رخصت دهد که به قیصریه سفر کند. [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] موافقت نمی کرد. تا اینکه اجازهی سفر داد. بعد از مدتی عظیمترین حادثه در زندگی مولانا جلالالدین رخ داد. [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] | دربارهی [[محقق ترمذی، سید برهانالدین حسین|سید برهان الدین محقق ترمذی]] اطلاعات محدودی در دست است. در منابع او را با القاب گوناگون قید کردهاند. زادگاه او ترمذ شهری خرم، و بر ساحل رود جیحون واقع بودکه چنگیز آن را با خاک یکسان کرد. ترمذ امروزی در دو میلی خرابههای ترمذ سابق بنا شده است. از تولد، تحصیلات، استادان و خاندان او اطلاعی در دست نیست. گفته شده برهان الدین در ترمذ در حالت انزوا بود. چون به بلخ آمد و سراغ مرشدش را گرفت خبر یافت که وی در دیار روم است. وی در عنفوان جوانی چهل روز تمام ملازم صحبت مولانای بزرگ بوده و هرچه حاصل کرده از ولایت و کشوف در آن چهل روز بوده است. برهان الدین برای کسب علم سفرهایی داشته است. وی برای رسیدن به قونیه از قیصریه گذشته، مدتی در آن شهر اقامت کرده بود. [[محقق ترمذی، سید برهانالدین حسین|برهان الدین]] به سال 629 ق وارد قونیه شد. مولانا زمان ورود برهان الدین در لارنده به سر میبرد. لارنده یا قرامان در نظر [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] شهری قابل احترام بود. سید از قونیه نامهای به مولانا نوشت. مولانا به دیدار معلم خود به قونیه آمد. برهان الدین مولانا را روزها آزمود و او را در علم قال به کمال یافت و گفت از امروز میخواهم در علم حال هم سلوک کنی و آنچه را که من از شیخم یافته ام، از من حاصل کنی. برهان الدین مولانا را به حلب و دمشق فرستاد. خود در قونیه ماند و به تربیت مریدان پرداخت. در ابتدای این سفر سیّد هم تا قیصریه با [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] همراه شد. چون مولانا به قیصریه رسید، بزرگان به پیشوازش آمدند. پس از بازگشت مولانا به قونیه، برهان الدین میخواست مولانا به او رخصت دهد که به قیصریه سفر کند. [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] موافقت نمی کرد. تا اینکه اجازهی سفر داد. بعد از مدتی عظیمترین حادثه در زندگی مولانا جلالالدین رخ داد. [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] شمسالدین تبریز به قوینه آمد. تاریخ ورود شمس به قونیه بسیار روشن است. در همان سالهای اقامت وی در قونیه سید برهان الدین از دنیارفت. از این رو تاریخ وفات [[محقق ترمذی، سید برهانالدین حسین|برهان الدین]] را به سال 638 ق یا در آن حدود میدانند. | ||
در طریقتها معمول بوده است که مجالس وعظ برپا شود و مریدان سخنان مرشد خود را تحریر کنند و کتابی به نام معارف، مقالات، مجالس، ملفوظات، فواید و ...فراهم آورند. از [[محقق ترمذی، سید برهانالدین حسین|برهان الدین]] هم کتابی کم حجم به نام معارف باقی مانده است. در انتساب معارف به برهان الدین جای تردید نیست. با توجه به ادلهی زیر در اینکه مقالات هم از قلم و بیان برهان الدین است که برخی از آنها دلیل انتساب معارف به برهان الدین است، جای شک نیست: | در طریقتها معمول بوده است که مجالس وعظ برپا شود و مریدان سخنان مرشد خود را تحریر کنند و کتابی به نام معارف، مقالات، مجالس، ملفوظات، فواید و ...فراهم آورند. از [[محقق ترمذی، سید برهانالدین حسین|برهان الدین]] هم کتابی کم حجم به نام معارف باقی مانده است. در انتساب معارف به برهان الدین جای تردید نیست. با توجه به ادلهی زیر در اینکه مقالات هم از قلم و بیان برهان الدین است که برخی از آنها دلیل انتساب معارف به برهان الدین است، جای شک نیست: | ||
| خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
خامسا: سید از سرسپردگان سلطان العلما پدر مولانا بوده و بارها در مقالات از وی به عنوان مولانای بزرگ یاد میکند. | خامسا: سید از سرسپردگان سلطان العلما پدر مولانا بوده و بارها در مقالات از وی به عنوان مولانای بزرگ یاد میکند. | ||
سادسا: نسخهای که به نام مقالات خوانده شده و در اینجا هم به همان نام نامیده شده است، درون مجموعة الرسائلی متعلق به نیمهی سدهی هشتم هجری است و سه رسالهی آن ترقیمه دارد. همهی رسالات هفتگانه دربارهی مولویه است و این مسئله نشان میدهد که جمع کنندهی آن از مولویان بوده است. نسخهی پیش رو با توجه به سبک بیان و آوردن شواهد شعری از گویندگان بزرگ، بسیار شبیه کتاب معارف تصحیح استاد فروزانفر است. محتوای مجموعه هم شباهت زیادی به مجموعهی شمارهی 576 کتابخانهی سلیم آغا (استانبول) دارد. در مقالات این مجموعه اشعاری از سنائی، خاقانی، نظامی، یک رباعی از خیام، رباعیاتی از [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا جلالالدین]] و بیتی از عمادی شهریاری نقل شده است. شایان یادآوری است که اشعار نقل شده همه حکمی - عرفانی است. نقل این اشعار در این مجموعه که تاریخ کتابت آن از نظر تاریخی کهنه تر از نسخههای خطی و اصلی برخی دیوان هاست، میتواند در تصحیح و مقابلهی اشعار آن شاعران مفید باشد. لازم به ذکر است که نسخهی حاضر امتیازاتی دارد از آن جمله اینکه مجموعهای است دربارهی بزرگان مولویه و حاوی فیه مافیه، مکتوبات، مجالس سبعه، بخشی از معارف [[بهاءالدین ولد، محمد بن حسین|سلطان العلماء]]، بخشی از مقالات [[شمس تبریزی، محمد| | سادسا: نسخهای که به نام مقالات خوانده شده و در اینجا هم به همان نام نامیده شده است، درون مجموعة الرسائلی متعلق به نیمهی سدهی هشتم هجری است و سه رسالهی آن ترقیمه دارد. همهی رسالات هفتگانه دربارهی مولویه است و این مسئله نشان میدهد که جمع کنندهی آن از مولویان بوده است. نسخهی پیش رو با توجه به سبک بیان و آوردن شواهد شعری از گویندگان بزرگ، بسیار شبیه کتاب معارف تصحیح استاد فروزانفر است. محتوای مجموعه هم شباهت زیادی به مجموعهی شمارهی 576 کتابخانهی سلیم آغا (استانبول) دارد. در مقالات این مجموعه اشعاری از سنائی، خاقانی، نظامی، یک رباعی از خیام، رباعیاتی از [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا جلالالدین]] و بیتی از عمادی شهریاری نقل شده است. شایان یادآوری است که اشعار نقل شده همه حکمی - عرفانی است. نقل این اشعار در این مجموعه که تاریخ کتابت آن از نظر تاریخی کهنه تر از نسخههای خطی و اصلی برخی دیوان هاست، میتواند در تصحیح و مقابلهی اشعار آن شاعران مفید باشد. لازم به ذکر است که نسخهی حاضر امتیازاتی دارد از آن جمله اینکه مجموعهای است دربارهی بزرگان مولویه و حاوی فیه مافیه، مکتوبات، مجالس سبعه، بخشی از معارف [[بهاءالدین ولد، محمد بن حسین|سلطان العلماء]]، بخشی از مقالات [[شمس تبریزی، محمد|شمسالدین تبریزی]]، بعضی از سخنان مولانا و مقالات [[محقق ترمذی، سید برهانالدین حسین|سید برهان الدین محقق ترمذی]]. در مقالات بخشی عمده از سوانح خواجه احمد غزالی هم بدون هیچ اشارهای نقل شده است. سوانح اولین کتاب مستقلی است که به زبان فارسی دربارهی عشق تألیف شده است و از حیث معنوی، اثری صوفیانه و عارفانهی محض است.<ref> [https://www.historylib.com/books/2253 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||