موسوی خمینی، سید روح‌الله: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'امام جعفر صادق(ع)' به 'امام جعفر صادق (ع)'
جز (جایگزینی متن - 'امام جعفر صادق(ع)' به 'امام جعفر صادق (ع)')
خط ۱۹۳: خط ۱۹۳:


=== قيام پانزده خرداد 1342 ===
=== قيام پانزده خرداد 1342 ===
اين دوره، آغازى براى رفع موانع براى دشمنان ايران و اسلام بود. هم‌زمان با تسلط آمريكا بر امور مملكت، فشار بر رژيم براى اجراى اصلاحات آمريكايى افزايش يافت و در قالب اصلاحات ارضى و لايحه انجمن‌هاى ايالتى و ولايتى با چشم‌اندازى ظاهراً مردم‌فريب رخ نمود؛ ولى در باطن از اتحاد شومى خبر مى‌داد و تسلط آمريكا، اسرائيل و عوامل آنها را بر كليه شئون مملكت فراهم مى‌كرد. در اين زمان، حضرت آيت‌الله‌ حاج آقا روح‌الله خمينى در برابر اصلاحات آمريكايى به‌شدت ايستاد و رژيم شاه به تلافى آن، در دوم فروردين 1342 كه مصادف بود با شهادت امام جعفر صادق(ع)، به مدرسه فيضيه يورش برد. در اين حادثه، تعدادى شهيد و مجروح شدند. حاج آقا روح‌الله در پى اين حادثه، خطاب به مردم و علماى نجف و قم فرمود: «امروز سكوت، همراهى با دستگاه جبار است» و در اعلاميه معروف خود تحت عنوان «شاه‌دوستى؛ يعنى غارتگرى»، جهت‌گيرى مبارزه را مشخص ساخت. راز تأثير شگفت پيام و كلام او را در روان مردم كه تا مرز جانبازى پيش مى‌رفت، بايد در همين اصالت انديشه، صلابت رأى و صداقت بى‌شائبه‌اش با آنان جستجو كرد.
اين دوره، آغازى براى رفع موانع براى دشمنان ايران و اسلام بود. هم‌زمان با تسلط آمريكا بر امور مملكت، فشار بر رژيم براى اجراى اصلاحات آمريكايى افزايش يافت و در قالب اصلاحات ارضى و لايحه انجمن‌هاى ايالتى و ولايتى با چشم‌اندازى ظاهراً مردم‌فريب رخ نمود؛ ولى در باطن از اتحاد شومى خبر مى‌داد و تسلط آمريكا، اسرائيل و عوامل آنها را بر كليه شئون مملكت فراهم مى‌كرد. در اين زمان، حضرت آيت‌الله‌ حاج آقا روح‌الله خمينى در برابر اصلاحات آمريكايى به‌شدت ايستاد و رژيم شاه به تلافى آن، در دوم فروردين 1342 كه مصادف بود با شهادت [[امام جعفر صادق (ع)]]، به مدرسه فيضيه يورش برد. در اين حادثه، تعدادى شهيد و مجروح شدند. حاج آقا روح‌الله در پى اين حادثه، خطاب به مردم و علماى نجف و قم فرمود: «امروز سكوت، همراهى با دستگاه جبار است» و در اعلاميه معروف خود تحت عنوان «شاه‌دوستى؛ يعنى غارتگرى»، جهت‌گيرى مبارزه را مشخص ساخت. راز تأثير شگفت پيام و كلام او را در روان مردم كه تا مرز جانبازى پيش مى‌رفت، بايد در همين اصالت انديشه، صلابت رأى و صداقت بى‌شائبه‌اش با آنان جستجو كرد.


آيت‌الله‌ خمينى در پيامى به‌مناسبت چهلم فاجعه فيضيه دست به افشاگرى زد: «من مصمم هستم كه از پاى ننشينم تا دستگاه فاسد را به جاى خود بنشانم». ايشان نطق تاريخى خود را در 13 خرداد 1342 در مدرسه فيضيه ايراد نموده، خطاب به شاه گفت: «آقا من به شما نصيحت مى‌كنم؛ اى آقاى شاه! اى جناب شاه! من به تو نصيحت مى‌كنم؛ دست بردار از اين كارها. آقا اغفال مى‌كنند تو را. من ميل ندارم كه يك روز اگر بخواهند تو بروى، همه شكر كنند». شاه فرمان خاموش كردن فريادش را صادر كرد. در شامگاه 14 خرداد آيت‌الله‌ خمينى دستگير و به زندان قصر منتقل شد. صبح روز پانزدهم خبر بازداشت ايشان، به تهران و ساير شهرها رسيد. مردم به خيابان‌ها ريخته، با شعار «يا مرگ يا خمينى» به‌سوى كاخ شاه به حركت درآمدند. قيام، با شدت سركوب شد و به خون نشست. حكومت تصميم داشت او را پس از محاكمه اعدام كند؛ تااينكه اعلاميه‌اى به امضاى علما و مراجع منتشر شد كه در آن به‌صراحت، مرجعيت وى را تأييد كرده، خواهان آزادى او شدند. سرانجام حاج آقا روح‌الله پس از اعتراضات زياد، صبح روز 19 فروردين 1343، پس از ده ماه زندان و مراقبت، به قم برگردانده شد. قيام 15 خرداد 1342 على‌الظاهر از جوشش و جنبش افتاد؛ اما افشاگرى او عليه تصويب لايحه كاپيتولاسيون (مصونيت قضايى كارمندان آمريكايى)، ايران را در آبان سال 43 در آستانه قيامى دوباره قرار داد. حاج آقا روح‌الله در روز 4 آبان 1343 بيانيه‌اى انقلابى صادر كرد و در آن نوشت: «دنيا بداند كه هر گرفتارى كه ملت ايران و ملل مسلمين دارند از اجانب است، از آمريكاست. ملل اسلام از اجانب عموما و از آمريكا خصوصا متنفر است... آمريكاست كه از اسرائيل و هواداران آن پشتيبانى مى‌كند...». سحرگاه 13 آبان 1343 او را بازداشت كرده و با يك فروند هواپيماى نظامى به تركيه انتقال دادند و بار ديگر پس از يك سال او را به عراق (نجف) تبعيد كردند. انتقال او به نجف به اين منظور بود كه شخصيت وى تحت‌الشعاع ديگر علماى حوزه بزرگ نجف قرار گيرد؛ اما ايشان ستاره‌اى درخشان در آسمان فقاهت آن حوزه هزار ساله شد و مورد احترام علماى آن شهر قرار گرفت.
آيت‌الله‌ خمينى در پيامى به‌مناسبت چهلم فاجعه فيضيه دست به افشاگرى زد: «من مصمم هستم كه از پاى ننشينم تا دستگاه فاسد را به جاى خود بنشانم». ايشان نطق تاريخى خود را در 13 خرداد 1342 در مدرسه فيضيه ايراد نموده، خطاب به شاه گفت: «آقا من به شما نصيحت مى‌كنم؛ اى آقاى شاه! اى جناب شاه! من به تو نصيحت مى‌كنم؛ دست بردار از اين كارها. آقا اغفال مى‌كنند تو را. من ميل ندارم كه يك روز اگر بخواهند تو بروى، همه شكر كنند». شاه فرمان خاموش كردن فريادش را صادر كرد. در شامگاه 14 خرداد آيت‌الله‌ خمينى دستگير و به زندان قصر منتقل شد. صبح روز پانزدهم خبر بازداشت ايشان، به تهران و ساير شهرها رسيد. مردم به خيابان‌ها ريخته، با شعار «يا مرگ يا خمينى» به‌سوى كاخ شاه به حركت درآمدند. قيام، با شدت سركوب شد و به خون نشست. حكومت تصميم داشت او را پس از محاكمه اعدام كند؛ تااينكه اعلاميه‌اى به امضاى علما و مراجع منتشر شد كه در آن به‌صراحت، مرجعيت وى را تأييد كرده، خواهان آزادى او شدند. سرانجام حاج آقا روح‌الله پس از اعتراضات زياد، صبح روز 19 فروردين 1343، پس از ده ماه زندان و مراقبت، به قم برگردانده شد. قيام 15 خرداد 1342 على‌الظاهر از جوشش و جنبش افتاد؛ اما افشاگرى او عليه تصويب لايحه كاپيتولاسيون (مصونيت قضايى كارمندان آمريكايى)، ايران را در آبان سال 43 در آستانه قيامى دوباره قرار داد. حاج آقا روح‌الله در روز 4 آبان 1343 بيانيه‌اى انقلابى صادر كرد و در آن نوشت: «دنيا بداند كه هر گرفتارى كه ملت ايران و ملل مسلمين دارند از اجانب است، از آمريكاست. ملل اسلام از اجانب عموما و از آمريكا خصوصا متنفر است... آمريكاست كه از اسرائيل و هواداران آن پشتيبانى مى‌كند...». سحرگاه 13 آبان 1343 او را بازداشت كرده و با يك فروند هواپيماى نظامى به تركيه انتقال دادند و بار ديگر پس از يك سال او را به عراق (نجف) تبعيد كردند. انتقال او به نجف به اين منظور بود كه شخصيت وى تحت‌الشعاع ديگر علماى حوزه بزرگ نجف قرار گيرد؛ اما ايشان ستاره‌اى درخشان در آسمان فقاهت آن حوزه هزار ساله شد و مورد احترام علماى آن شهر قرار گرفت.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش