۱۴۴٬۷۱۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''ترجمه و شرح صحیفه سجادیه'''، اثر قطبالدین محمد بن علی شریف لاهیجی (سده 11ق)، ترجمه و شرحی است حدیثی، فلسفی و عرفانی از کتاب | '''ترجمه و شرح صحیفه سجادیه'''، اثر [[اشکوری، محمد بن علی|قطبالدین محمد بن علی شریف لاهیجی]] (سده 11ق)، ترجمه و شرحی است حدیثی، فلسفی و عرفانی از کتاب «[[الصحيفة السجادية الكاملة|صحیفه سجادیه]]»، مربوط به قرن یازدهم هجری. | ||
شرح و ترجمه حاضر که به نام شاه سلیمان صفوی به انجام رسیده، نوعی ترجمه - شرح است که افزون بر آنکه جنبه حدیثی دارد، از نوعی معرفت فلسفی - عرفانی هم در آن استفاده شده است<ref>ر.ک: مقدمه رسول جعفریان، ص8</ref>. | شرح و ترجمه حاضر که به نام شاه سلیمان صفوی به انجام رسیده، نوعی ترجمه - شرح است که افزون بر آنکه جنبه حدیثی دارد، از نوعی معرفت فلسفی - عرفانی هم در آن استفاده شده است<ref>ر.ک: مقدمه رسول جعفریان، ص8</ref>. | ||
| خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
نثر و زبان شرح و ترجمه، نثر ادبی مربوط به قرن یازدهم هجری بوده و شارح، از آیات، روایات و اشعار، در شرح و توضیح فرازهای دعای صحیفه، استفاده شایانی کرده است. نوع ترجمه، تقریبا ترجمهای تحتاللفظی است و بعد از ترجمه هر فراز، به شرح مطالب و محتوای آن پرداخته شده است. | نثر و زبان شرح و ترجمه، نثر ادبی مربوط به قرن یازدهم هجری بوده و شارح، از آیات، روایات و اشعار، در شرح و توضیح فرازهای دعای صحیفه، استفاده شایانی کرده است. نوع ترجمه، تقریبا ترجمهای تحتاللفظی است و بعد از ترجمه هر فراز، به شرح مطالب و محتوای آن پرداخته شده است. | ||
بهمنظور آشنایی با سبک و روش کتاب، به بخشی از آن اشاره میشود: | بهمنظور آشنایی با سبک و روش کتاب، به بخشی از آن اشاره میشود: | ||
[1.] «الحمد لله الأول بلا أول كان قبله»؛ یعنی: سپاس و ثنای جمیل مر معبودی را عز و جل سزاست که اول علیالاطلاق است بیآنکه اولی باشد پیش از او؛ | [1.] «الحمد لله الأول بلا أول كان قبله»؛ یعنی: سپاس و ثنای جمیل مر معبودی را عز و جل سزاست که اول علیالاطلاق است بیآنکه اولی باشد پیش از او؛ | ||
و معنی «اولیت» او سبحانه، بودن اوست به حیثیتی که مبدأ هر موجود باشد و ماسوای او از موجودات، معلول ذات او باشند. پس مبدأ جمیع مبادی خواهد بود که چیزی پیش از او نبوده باشد. «و الآخر بلا آخر يكون بعده» و «آخر» است بیآنکه آخری باشد بعد از او؛ | و معنی «اولیت» او سبحانه، بودن اوست به حیثیتی که مبدأ هر موجود باشد و ماسوای او از موجودات، معلول ذات او باشند. پس مبدأ جمیع مبادی خواهد بود که چیزی پیش از او نبوده باشد. «و الآخر بلا آخر يكون بعده» و «آخر» است بیآنکه آخری باشد بعد از او؛ | ||
و معنی آخریت او سبحانه، بودن اوست غاية الغايات؛ چه، غایت هر شیء آن چیزی است که شوق پیدا کنند بهسوی آن همه چیز... | و معنی آخریت او سبحانه، بودن اوست غاية الغايات؛ چه، غایت هر شیء آن چیزی است که شوق پیدا کنند بهسوی آن همه چیز... | ||
[2.] «الذي قصرت عن رؤيته أبصار الناظرين»؛ یعنی: آن خدایی که عاجزند از دیدن او چشمهای بینندگان... و لقای مؤمنین در بهشت... به معنای انکشاف تمام و ظهور قلبی است؛ چنانچه حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «لا تدركه العيون في مشاهدة الأبصار ولكن رأته القلوب بحقائق الإيمان»؛ یعنی: دیده ظاهر را به مشاهده عیانی طاقت ادراک او نیست؛ ولیکن دیده باطن به نور ایمان و عمل صالح به مشاهده جمال او فایز است. | |||
'''به چشم سِرّ جمالش میتوان دید | [2.] «الذي قصرت عن رؤيته أبصار الناظرين»؛ یعنی: آن خدایی که عاجزند از دیدن او چشمهای بینندگان... و لقای مؤمنین در بهشت... به معنای انکشاف تمام و ظهور قلبی است؛ چنانچه [[امام علی علیهالسلام|حضرت امیرالمؤمنین(ع)]] فرمود: «لا تدركه العيون في مشاهدة الأبصار ولكن رأته القلوب بحقائق الإيمان»؛ یعنی: دیده ظاهر را به مشاهده عیانی طاقت ادراک او نیست؛ ولیکن دیده باطن به نور ایمان و عمل صالح به مشاهده جمال او فایز است. | ||
که چشم سَر در آن محرم نباشد'''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص46-47</ref>. | |||
'''به چشم سِرّ جمالش میتوان دید''' | |||
که چشم سَر در آن محرم نباشد'''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص46-47</ref>.''' | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references /> | <references /> | ||