پرش به محتوا

در سایه سار صحیفه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده:ادعیه. اذکار. اوراد. اعمال' به 'رده:ادعیه، اذکار، اوراد، اعمال')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''در سایه‌سار صحیفه'''، اثر محمودرضا افتخارزاده (معاصر)، ترجمه‌ فارسی شرح صحیفه اثر محمدجواد مغنیه (1322-1400ق)، است. مترجم، شرح و متن «صحیفه سجادیه» هر دو را به فارسی ترجمه کرده است.
'''در سایه‌سار صحیفه'''، اثر [[افتخارزاده، محمود|محمودرضا افتخارزاده]] (معاصر)، ترجمه‌ فارسی شرح صحیفه اثر [[مغنیه، محمدجواد|محمدجواد مغنیه]] (1322-1400ق)، است. مترجم، شرح و متن «[[الصحيفة السجادية الكاملة|صحیفه سجادیه]]» هر دو را به فارسی ترجمه کرده است.


شرح صحیفه سجادیه، یکی از آثار برجسته استاد مغنیه است که در آن به شرح لغوی، قرآنی، روایی، تاریخی، فقهی، کلامی، فلسفی، عرفانی واژگان و اصطلاحات و تعابیر نیایشی امام سجاد(ع) پرداخته است. این شرح، فاقد اسناد و مقدمه «صحیفه سجادیه»؛ ازاین‌رو مترجم مقدمه و اسناد صحیفه را ترجمه کرده و بر ترجمه شرح افزوده تا متن و شرحی مانع و جامع باشد<ref>ر.ک: مقدمه مترجم، ص16</ref>.
شرح صحیفه سجادیه، یکی از آثار برجسته استاد [[مغنیه، محمدجواد|مغنیه]] است که در آن به شرح لغوی، قرآنی، روایی، تاریخی، فقهی، کلامی، فلسفی، عرفانی واژگان و اصطلاحات و تعابیر نیایشی [[امام سجاد علیه‌السلام|امام سجاد(ع)]] پرداخته است. این شرح، فاقد اسناد و مقدمه «[[الصحيفة السجادية الكاملة|صحیفه سجادیه]]»؛ ازاین‌رو مترجم مقدمه و اسناد صحیفه را ترجمه کرده و بر ترجمه شرح افزوده تا متن و شرحی مانع و جامع باشد<ref>ر.ک: مقدمه مترجم، ص16</ref>.


==شیوه ترجمه==
==شیوه ترجمه==
مترجم، در مرحله اول، متن عربی هر دعا را به‌صورت کامل ذکر کرده و در مرحله دوم، به ترجمه آن پرداخته و در مرحله سوم، به ترجمه شرح همان دعا بی‌آنکه متن عربی آن را ذکر کند، همت گمارده است.
مترجم، در مرحله اول، متن عربی هر دعا را به‌صورت کامل ذکر کرده و در مرحله دوم، به ترجمه آن پرداخته و در مرحله سوم، به ترجمه شرح همان دعا بی‌آنکه متن عربی آن را ذکر کند، همت گمارده است.
سعی شده است در ترجمه فارسی، علاوه بر حفظ اصل امانت در ترجمه، شیوایی و رسایی متن و درک مفاهیم آن توسط مخاطب فارسی‌زبان، رعایت شود.
سعی شده است در ترجمه فارسی، علاوه بر حفظ اصل امانت در ترجمه، شیوایی و رسایی متن و درک مفاهیم آن توسط مخاطب فارسی‌زبان، رعایت شود.
به‌منظور آشنایی بیشتر، به بخشی از متن عربی و ترجمه آن، اشاره می‌شود:
به‌منظور آشنایی بیشتر، به بخشی از متن عربی و ترجمه آن، اشاره می‌شود:
متن:
 
'''متن:'''
 
«اللهم و حملة عرشك الذين لا يفترون من تسبيحك و لا يسأمون من تقديسك و لا يستحسرون من عبادتك و لا يؤثرون التقصير علی الجد في أمرك و لا يغفلون عن الوله إليك...»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص65</ref>.
«اللهم و حملة عرشك الذين لا يفترون من تسبيحك و لا يسأمون من تقديسك و لا يستحسرون من عبادتك و لا يؤثرون التقصير علی الجد في أمرك و لا يغفلون عن الوله إليك...»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص65</ref>.


ترجمه:
ترجمه:
«خدایا! و حاملان عرشت؛ آنان که در ستایشت سستی نکنند و از تقدیست خسته نشوند و از عبادتت درمانده نگردند و در انجام فرمانت کوتاهی را بر تلاش ترجیح ندهند و از شیفتگی به تو غافل نمانند...»<ref>ر.ک: همان، ص67</ref>.
«خدایا! و حاملان عرشت؛ آنان که در ستایشت سستی نکنند و از تقدیست خسته نشوند و از عبادتت درمانده نگردند و در انجام فرمانت کوتاهی را بر تلاش ترجیح ندهند و از شیفتگی به تو غافل نمانند...»<ref>ر.ک: همان، ص67</ref>.


شرح:
'''شرح:'''
 
«حاملان عرش: نخست سزد که بدانیم «جن» و «ملائکه» وجود حقیقی و واقعی دارند؛ زیرا «وحی» آن را ثابت کرده و «عقل» نافی آن نیست. پس ایمان به جن و ملایکه اجمالا واجب است. اگر گویند: دانش جدید، وجود جن و ملایکه را ثابت نکرده است! در پاسخ گوییم:
«حاملان عرش: نخست سزد که بدانیم «جن» و «ملائکه» وجود حقیقی و واقعی دارند؛ زیرا «وحی» آن را ثابت کرده و «عقل» نافی آن نیست. پس ایمان به جن و ملایکه اجمالا واجب است. اگر گویند: دانش جدید، وجود جن و ملایکه را ثابت نکرده است! در پاسخ گوییم:
# آیا در دانش قدیم و جدید چیزی هست که آن را نفی کند؟! # آیا دانش جدید به هر چیزی دست یافته و همه موجودات پیدا و پنهان جهان هستی را شناخته است؟!
# آیا در دانش قدیم و جدید چیزی هست که آن را نفی کند؟!  
# آیا دانش جدید به هر چیزی دست یافته و همه موجودات پیدا و پنهان جهان هستی را شناخته است؟!
# کدام دانشمند قدیم و جدید تاکنون توانسته اسرار وجود و عقل خویش را بشناسد و دریابد و...»<ref>ر.ک: همان، ص69</ref>.
# کدام دانشمند قدیم و جدید تاکنون توانسته اسرار وجود و عقل خویش را بشناسد و دریابد و...»<ref>ر.ک: همان، ص69</ref>.