۱۴۴٬۹۴۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' می پ' به ' میپ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ' به '') |
||
| خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
|سبک نوشتاری =سبک عراقی | |سبک نوشتاری =سبک عراقی | ||
|وبگاه رسمی = | |وبگاه رسمی = | ||
|امضا | |امضا= | ||
|کد مؤلف =AUTHORCODE76180AUTHORCODE}} | |کد مؤلف =AUTHORCODE76180AUTHORCODE}} | ||
| خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
==تحصیلات== | ==تحصیلات== | ||
ابن یمین در همانجا به تحصیل مقدمات علوم پرداخت و در همین دوران در علوم معقول و منقول مهارت یافت. در سایه لطف و عنایت پدری صاحب دیوان وزیر خراسان (امیر یمینالدین) رشد کرد و از روزگار جوانی در زمره شاعران و منشیان عهد خود در آمد و چنانکه پدرش متصدی تحریر طغرا در آغاز | ابن یمین در همانجا به تحصیل مقدمات علوم پرداخت و در همین دوران در علوم معقول و منقول مهارت یافت. در سایه لطف و عنایت پدری صاحب دیوان وزیر خراسان (امیر یمینالدین) رشد کرد و از روزگار جوانی در زمره شاعران و منشیان عهد خود در آمد و چنانکه پدرش متصدی تحریر طغرا در آغاز احکامبود و به طغرائی اشتهار داشت فرزند وی ابن یمین هم منصب استیفا و تحریر طغرا را در خدمت علاءالدین محمد فریومدی وزیرخراسان عهده دارشد و بدین جهت او را مستوفی(حسابدار دولت) نامیدهاند. | ||
نخستین سالهای زندگانی ابن یمین در خراسان گذشته آنگاه به تبریز رفته و به دستگاه غیاث الدین محمد بن رشیدالدین فضل الله وزیر پیوسته و او را ستوده اما به دلیل اختلال احوال و عدم استقامت کار خویش در آن شهر از وی اجازه بازگشت به زاد و بوم را خواست. | نخستین سالهای زندگانی ابن یمین در خراسان گذشته آنگاه به تبریز رفته و به دستگاه غیاث الدین محمد بن رشیدالدین فضل الله وزیر پیوسته و او را ستوده اما به دلیل اختلال احوال و عدم استقامت کار خویش در آن شهر از وی اجازه بازگشت به زاد و بوم را خواست. | ||
| خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
آنگونه که از سرودههای او بر میآید اقامت درنواحی عراق(خارج خراسان) چندان برای وی خوشایند نبوده و با طبع شاعرانه اش منافات داشته است عدم نصیب از اهل کرم بر این عدم رضایت افزوده و وی را مصمم به بازگشت به خراسان گردانید و در فریومد سکنی گزید، در همین اثنا با گروهی از امرا و وزرای زمان خویش در خراسان مرتبط گشته و به مدح آنان میپردازد که از آن جملهاند: "خواجه علا الدین در گرگان - معز الدین حسین کرت در هرات و سربداران در سبزوار". | آنگونه که از سرودههای او بر میآید اقامت درنواحی عراق(خارج خراسان) چندان برای وی خوشایند نبوده و با طبع شاعرانه اش منافات داشته است عدم نصیب از اهل کرم بر این عدم رضایت افزوده و وی را مصمم به بازگشت به خراسان گردانید و در فریومد سکنی گزید، در همین اثنا با گروهی از امرا و وزرای زمان خویش در خراسان مرتبط گشته و به مدح آنان میپردازد که از آن جملهاند: "خواجه علا الدین در گرگان - معز الدین حسین کرت در هرات و سربداران در سبزوار". | ||
روزگار وی مقارن بود با | روزگار وی مقارن بود با کشمکشهایامرای خراسان در عهد ایلخانان و حمله مغول که او نیز از این درگیریها به دور نبوده و گاه در آنها شرکت داشته است چنانکه در جنگ میان معزالدوله حسین کرت با خواجه وجیهالدین سربداری که در محلی بنام زواره روی داد و به شکست خواجه وجیهالدین انجامید دیوان اشعار او نیز به یغما رفت و تلاش وی برای باز پسگیری این دیوان در سال 743که به دربار آل کرت راه یافت و به ستایش آنان پرداخت نیز ثمری نبخشید و او ناچار به گردآوری اشعار پراکنده خویش پرداخت و دیوانی تازه با مقدمهای که خود بر آن انگاشت آراست. | ||
این شاعر فرهیخته عمری دراز داشته و در طی اشعار به پیری و ضعف و نیز 75 سالگی خویش اشارت دارد به هر حال بیشتر سالهای عمر خاصه سالهای آخر را به سبب فضای ناآرام و آکنده از هرج و مرج دوران مغول و تزلزل اوضاع و احوال و عدم امکان ادامه زندگانی به اتکای حرفه شاعری و اعتماد مطلق بر ذوق و قریحه سخنوری در سبزوار و فریومد به قناعت و انزوا و دهقنت پرداخته است.<ref> ر.ک: ابن یمین فرومدی، پایگاه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی </ref> | این شاعر فرهیخته عمری دراز داشته و در طی اشعار به پیری و ضعف و نیز 75 سالگی خویش اشارت دارد به هر حال بیشتر سالهای عمر خاصه سالهای آخر را به سبب فضای ناآرام و آکنده از هرج و مرج دوران مغول و تزلزل اوضاع و احوال و عدم امکان ادامه زندگانی به اتکای حرفه شاعری و اعتماد مطلق بر ذوق و قریحه سخنوری در سبزوار و فریومد به قناعت و انزوا و دهقنت پرداخته است.<ref> ر.ک: ابن یمین فرومدی، پایگاه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی </ref> | ||
| خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
که اشارت به آیات 4-1 سوره الرحمن دارد وی | که اشارت به آیات 4-1 سوره الرحمن دارد وی نسبتبه [[امام علی علیهالسلام|حضرت امیرالمؤمنین امام علی(ع)]] ارادت و علاقه ویژه دارد و قصائد مفصلی در این باب دارد. | ||
همچنین در اشعار او نمونههائی از افکار ناب وی که در آن تجلی فرهنگ ملی ایران بطور خیره کنندهای جلوه گر است وجود دارد از آن جمله است: مثنوی چهار پند انوشیروان و موبدان که نماینده انتقال افکار والای بزرگان ایرانی بصورت شعر دری است. | همچنین در اشعار او نمونههائی از افکار ناب وی که در آن تجلی فرهنگ ملی ایران بطور خیره کنندهای جلوه گر است وجود دارد از آن جمله است: مثنوی چهار پند انوشیروان و موبدان که نماینده انتقال افکار والای بزرگان ایرانی بصورت شعر دری است. | ||