تاريخ علماء أهل مصر: تفاوت میان نسخهها
A-esmaeili (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR20593J1.jpg | عنوان = تاريخ علماء أهل مصر | عنوانهای دیگر = | پدیدآورندگان | پدیدآوران = حضرمی، یحیی بن علی (نويسنده) حداد، محمود بن محمد (محقق) |زبان | زبان = عربی | کد کنگره = /ح6ت2 107/2 DT | موضوع = |ناشر | ناشر = دار ا...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''تاريخ علماء أهل مصر'''، از آثار حافظ، محدّث و نسبشناس قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری قمری، [[ابوالقاسم یحیی بن علی بن محمد بن ابراهیم حضرمی]]، مشهور به [[ابن طحّان]] (متوفای 416ق)، است که به معرفی اجمالی بیش از 500 شخصیت مصری میپردازد. پژوهشگر معاصر، [[ابوعبدالله محمود بن محمد حداد]] (متولد 1374ق)، این کتاب را تصحیح و تحقیق کرده و مقدمه و تعلیقاتی ارزشمند بر آن افزوده و شخصیت و آثار [[ابن طحّان]] و بهخصوص ویژگیها و روش اثر حاضر را شناسانده است. | '''تاريخ علماء أهل مصر'''، از آثار حافظ، محدّث و نسبشناس قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری قمری، [[حضرمی، یحیی بن علی|ابوالقاسم یحیی بن علی بن محمد بن ابراهیم حضرمی]]، مشهور به [[حضرمی، یحیی بن علی|ابن طحّان]] (متوفای 416ق)، است که به معرفی اجمالی بیش از 500 شخصیت مصری میپردازد. پژوهشگر معاصر، [[ابوعبدالله محمود بن محمد حداد]] (متولد 1374ق)، این کتاب را تصحیح و تحقیق کرده و مقدمه و تعلیقاتی ارزشمند بر آن افزوده و شخصیت و آثار [[حضرمی، یحیی بن علی|ابن طحّان]] و بهخصوص ویژگیها و روش اثر حاضر را شناسانده است. | ||
==هدف و روش== | ==هدف و روش== | ||
* نویسنده، برای این کتاب مقدمهای ننوشته و در نتیجه برخی از اهداف و چگونگیهای نگارش و انتشار آن پنهان مانده است. | * نویسنده، برای این کتاب مقدمهای ننوشته و در نتیجه برخی از اهداف و چگونگیهای نگارش و انتشار آن پنهان مانده است. | ||
* هرچند محقق تعداد شرححالهای اثر حاضر را 521 مورد شمرده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص11</ref>، ولی در متن کتاب 538 مورد آمده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص112</ref>. | * هرچند محقق تعداد شرححالهای اثر حاضر را 521 مورد شمرده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص11</ref>، ولی در متن کتاب 538 مورد آمده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص112</ref>. | ||
* کتاب حاضر در نزد دانشوران به نام «الذيل» معروف است و سمعانی آن را «زيادات تاريخ المصريين» نامیده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص9</ref>. | * کتاب حاضر در نزد دانشوران به نام «الذيل» معروف است و [[سمعانی، عبدالکریم بن محمد|سمعانی]] آن را «زيادات تاريخ المصريين» نامیده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص9</ref>. | ||
==ساختار و محتوا== | ==ساختار و محتوا== | ||
| خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
* 55- احمد بن اسماعیل مالکی - که خدا رحمتش کند - یکی از برادران ما بود و حدیث شنید و نوشت و کنیهاش ابوجعفر بود و برای او کتابی است به نام «الجماهر في الردّ علی اللفظية» و از او اشعاری حفظ کردم که در مرثیه شیخ و استاد ما [[ابوعبدالله بن وشّاء]] سروده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص27</ref>. | * 55- احمد بن اسماعیل مالکی - که خدا رحمتش کند - یکی از برادران ما بود و حدیث شنید و نوشت و کنیهاش ابوجعفر بود و برای او کتابی است به نام «الجماهر في الردّ علی اللفظية» و از او اشعاری حفظ کردم که در مرثیه شیخ و استاد ما [[ابوعبدالله بن وشّاء]] سروده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص27</ref>. | ||
* 378- علی بن حسین بن علی فرّاء عبسی نگارنده، تاریخ، مکنّی به ابوالحسن مالکی، پدرم از او برای من روایت کرده است. در سال 352ق، وفات کرد<ref>ر.ک: همان، ص85</ref>. | * 378- علی بن حسین بن علی فرّاء عبسی نگارنده، تاریخ، مکنّی به ابوالحسن مالکی، پدرم از او برای من روایت کرده است. در سال 352ق، وفات کرد<ref>ر.ک: همان، ص85</ref>. | ||
* 218- حسین بن ایوب بن سلیمان معدّل، معروف به ابن صیرفی معدّل ابوعلی که در سال 355ق، جان به جانآفرین تسلیم کرد<ref>ر.ک: همان، ص54</ref>. [[ابن طحّان]] در ادامه روایتی به نقل از همین شخص آورده که در آن وجه تسمیه موطّأ مالک از زبان خودش عنوان شده است، ولی [[ابوعبدالله محمود بن محمد حداد]]، این روایت را تحلیل و نقد کرده است؛ چه نقد عالمانه و جالبی...<ref>ر.ک: همان، ص54، پاورقی 218</ref>. | * 218- حسین بن ایوب بن سلیمان معدّل، معروف به ابن صیرفی معدّل ابوعلی که در سال 355ق، جان به جانآفرین تسلیم کرد<ref>ر.ک: همان، ص54</ref>. [[حضرمی، یحیی بن علی|ابن طحّان]] در ادامه روایتی به نقل از همین شخص آورده که در آن وجه تسمیه [[موطأ الإمام مالك|موطّأ]] [[مالک بن انس|مالک]] از زبان خودش عنوان شده است، ولی [[حداد، محمود بن محمد|ابوعبدالله محمود بن محمد حداد]]، این روایت را تحلیل و نقد کرده است؛ چه نقد عالمانه و جالبی...<ref>ر.ک: همان، ص54، پاورقی 218</ref>. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
نسخهٔ ۱۱ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۷:۲۶
| تاريخ علماء أهل مصر | |
|---|---|
| پدیدآوران | حضرمی، یحیی بن علی (نويسنده) حداد، محمود بن محمد (محقق) |
| ناشر | دار العاصمة |
| مکان نشر | عربستان - ریاض |
| سال نشر | 1408ق |
| چاپ | 1 |
| شابک | - |
| زبان | عربی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | /ح6ت2 107/2 DT |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تاريخ علماء أهل مصر، از آثار حافظ، محدّث و نسبشناس قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری قمری، ابوالقاسم یحیی بن علی بن محمد بن ابراهیم حضرمی، مشهور به ابن طحّان (متوفای 416ق)، است که به معرفی اجمالی بیش از 500 شخصیت مصری میپردازد. پژوهشگر معاصر، ابوعبدالله محمود بن محمد حداد (متولد 1374ق)، این کتاب را تصحیح و تحقیق کرده و مقدمه و تعلیقاتی ارزشمند بر آن افزوده و شخصیت و آثار ابن طحّان و بهخصوص ویژگیها و روش اثر حاضر را شناسانده است.
هدف و روش
- نویسنده، برای این کتاب مقدمهای ننوشته و در نتیجه برخی از اهداف و چگونگیهای نگارش و انتشار آن پنهان مانده است.
- هرچند محقق تعداد شرححالهای اثر حاضر را 521 مورد شمرده است[۱]، ولی در متن کتاب 538 مورد آمده است[۲].
- کتاب حاضر در نزد دانشوران به نام «الذيل» معروف است و سمعانی آن را «زيادات تاريخ المصريين» نامیده است[۳].
ساختار و محتوا
- این اثر ذیلی بر دو کتاب آتی است که هر دو را «عبدالرحمن بن احمد بن یونس» تألیف کرده است:
- التاريخ الكبير (ویژه اهالی مصر).
- التاريخ الصغير (ویژه غریبههایی که وارد مصر شدند).
نمونه مباحث
- 55- احمد بن اسماعیل مالکی - که خدا رحمتش کند - یکی از برادران ما بود و حدیث شنید و نوشت و کنیهاش ابوجعفر بود و برای او کتابی است به نام «الجماهر في الردّ علی اللفظية» و از او اشعاری حفظ کردم که در مرثیه شیخ و استاد ما ابوعبدالله بن وشّاء سروده است[۴].
- 378- علی بن حسین بن علی فرّاء عبسی نگارنده، تاریخ، مکنّی به ابوالحسن مالکی، پدرم از او برای من روایت کرده است. در سال 352ق، وفات کرد[۵].
- 218- حسین بن ایوب بن سلیمان معدّل، معروف به ابن صیرفی معدّل ابوعلی که در سال 355ق، جان به جانآفرین تسلیم کرد[۶]. ابن طحّان در ادامه روایتی به نقل از همین شخص آورده که در آن وجه تسمیه موطّأ مالک از زبان خودش عنوان شده است، ولی ابوعبدالله محمود بن محمد حداد، این روایت را تحلیل و نقد کرده است؛ چه نقد عالمانه و جالبی...[۷].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.