۱۴۵٬۹۸۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'محمد على شيرازى' به 'محمدعلى شيرازى') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' مى ' به ' مى') |
||
| خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
او دوران كودكى را در زادگاهش گذراند و آنگاه پدرش او را براى فراگيرى علوم دينى به كربلا برد. محمدتقى، مقدمات علوم دينى را نزد مدرسان بزرگ كربلا همچون سيد على نقى طباطبايى (متوفاى 1249 ق) آموخت. پس از آن به درس [[اردکانی، محمدحسین|آیتالله فاضل اردكانى]] (1302 ق) از استوانههاى علم اصول در آمد. | او دوران كودكى را در زادگاهش گذراند و آنگاه پدرش او را براى فراگيرى علوم دينى به كربلا برد. محمدتقى، مقدمات علوم دينى را نزد مدرسان بزرگ كربلا همچون سيد على نقى طباطبايى (متوفاى 1249 ق) آموخت. پس از آن به درس [[اردکانی، محمدحسین|آیتالله فاضل اردكانى]] (1302 ق) از استوانههاى علم اصول در آمد. | ||
سپس به همراه رفيق درس و بحث خود، [[فشارکی اصفهانی، سید محمد بن امیرقاسم|آیتالله فشاركى اصفهانى]] به سامرا رفت و در درس [[میرزای شیرازی، سید محمدحسن|آیتالله ميرزا محمدحسن شيرازى (ميرزاى بزرگ)]] شركت نمود و پس از چندى در شمار فاضل ترين شاگردان [[میرزای شیرازی، سید محمدحسن|ميرزاى بزرگ]] قرار گرفت و خود نيز به تدريس پرداخت. پس از درگذشت [[میرزای شیرازی، سید محمدحسن|آیتالله ميرزا محمدحسن شيرازى]] 1312ق جمع زيادى از شاگردان وى جذب حوزه درسى او گرديدند و از دانش ايشان بهره | سپس به همراه رفيق درس و بحث خود، [[فشارکی اصفهانی، سید محمد بن امیرقاسم|آیتالله فشاركى اصفهانى]] به سامرا رفت و در درس [[میرزای شیرازی، سید محمدحسن|آیتالله ميرزا محمدحسن شيرازى (ميرزاى بزرگ)]] شركت نمود و پس از چندى در شمار فاضل ترين شاگردان [[میرزای شیرازی، سید محمدحسن|ميرزاى بزرگ]] قرار گرفت و خود نيز به تدريس پرداخت. پس از درگذشت [[میرزای شیرازی، سید محمدحسن|آیتالله ميرزا محمدحسن شيرازى]] 1312ق جمع زيادى از شاگردان وى جذب حوزه درسى او گرديدند و از دانش ايشان بهره مىجستند. در همين ايام بود كه وى به ميرزاى دوم شهرت يافت. | ||
==مرجعيت== | ==مرجعيت== | ||
| خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
پس از وفات آیتالله [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|سيد محمد كاظم يزدى]]، آیتالله ميرزا محمدتقى شيرازى مرجع تقليد شیعیان جهان شد. محل سكونت اين زعيم بزرگ در شهر سامرا بود و از آنجا در جمادى الاول 1337ق به كربلا نقل مكان كرد. و چون به كربلا رسيد، مورد استقبال بى نظير مردم شهر قرار گرفت. | پس از وفات آیتالله [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|سيد محمد كاظم يزدى]]، آیتالله ميرزا محمدتقى شيرازى مرجع تقليد شیعیان جهان شد. محل سكونت اين زعيم بزرگ در شهر سامرا بود و از آنجا در جمادى الاول 1337ق به كربلا نقل مكان كرد. و چون به كربلا رسيد، مورد استقبال بى نظير مردم شهر قرار گرفت. | ||
ميرزا گر چه در سن كهولت (88 سالگى) بود، ليكن روحيهاى بسيار عالى داست و آشكارا عليه انگلستان موضع گيرى | ميرزا گر چه در سن كهولت (88 سالگى) بود، ليكن روحيهاى بسيار عالى داست و آشكارا عليه انگلستان موضع گيرى مىكرد. | ||
كارگزاران انگليسى نيز به خوبى | كارگزاران انگليسى نيز به خوبى مىدانستند كه روش مبارزاتى ميرزا، تند و صريح و قاطعانه است و او را به عنوان سدى استوار در برابر اهداف خود دانستند. از اين رو همه تلاش و دسيسه خود را براى سكوت و سازش وى به كار برده ولى هرگز در اين راه توفيق نيافتند. و سرانجام ضربات شكنندهاى از اين پرچمدار اسلام بر پيكر استعمار انگليس در عراق وارد آمد. انقلاب سال 1920م عراق بر ضد انگلستان مرهون مبارزات و فتواهاى كوبنده ميرزا محمدتقى شيرازى است. ميرزا با وجود سن زياد و اشتغالات سياسى و اجتماعى هيچ گاه دست از تحقيق و برگزارى مجالس درس و بحث بر نمى داشت و از امور طلاب و حوزه علميه غافل نبود. او سعى مىكرد جريان مبارزه و اين گونه اشتغالات، فاصلهاى ميان وى و طلاب علوم دينى به وجود نياورد. | ||
==ویژگیهاى اخلاقى== | ==ویژگیهاى اخلاقى== | ||
| خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
الف - زهد و قناعت | الف - زهد و قناعت | ||
شيخ [[آقا بزرگ تهرانى]] درباره ميرزا محمدتقى شيرازى مینويسد: «وى فردى بسيار هوشيار و داراى اخلاقى نيكو بود. ديدار او انسان را به ياد خدا میآورد. رخسار قدسيان را داشت. از كسى چيزى درخواست نمى كرد، حتى وقتى تشنه میشد خود بلند میشد و آب | شيخ [[آقا بزرگ تهرانى]] درباره ميرزا محمدتقى شيرازى مینويسد: «وى فردى بسيار هوشيار و داراى اخلاقى نيكو بود. ديدار او انسان را به ياد خدا میآورد. رخسار قدسيان را داشت. از كسى چيزى درخواست نمى كرد، حتى وقتى تشنه میشد خود بلند میشد و آب مىآشاميد.» | ||
وى در امر خوراك و پوشاك و مسكن خويش بسيار قانع و زاهد بود با وجود اموال فراوانى كه از آفريقا، ايران، عراق، عربستان شيخ نشينهاى خليج و ديگر نقاط به دستش | وى در امر خوراك و پوشاك و مسكن خويش بسيار قانع و زاهد بود با وجود اموال فراوانى كه از آفريقا، ايران، عراق، عربستان شيخ نشينهاى خليج و ديگر نقاط به دستش مىرسيد، خانهاى استيجارى داشت. | ||
يكى از علما میگوید: «وقتى ديدم پيراهن ميرزا وصلههاى زيادى دارد، به فرزندش ميرزا عبدالحسين گفتم چرا پيراهن وى اين گونه است، با اينكه او زعيم و قائد بى نظير انقلاب عراق است و با موقعيت وى هيچ تناسبى ندارد؟! او در پاسخ گفت: | يكى از علما میگوید: «وقتى ديدم پيراهن ميرزا وصلههاى زيادى دارد، به فرزندش ميرزا عبدالحسين گفتم چرا پيراهن وى اين گونه است، با اينكه او زعيم و قائد بى نظير انقلاب عراق است و با موقعيت وى هيچ تناسبى ندارد؟! او در پاسخ گفت: | ||
| خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
آیتالله ميرزا محمدتقى شيرازى فردى بسيار خويشتن دار بود. از وى مشاهده نشد كه حتى نسبت به كسانى كه درباره او جسارت و بى ادبى كردند، خشمگين شود. وى هميشه با نشاط بود و تبسمى بر لب داشت. | آیتالله ميرزا محمدتقى شيرازى فردى بسيار خويشتن دار بود. از وى مشاهده نشد كه حتى نسبت به كسانى كه درباره او جسارت و بى ادبى كردند، خشمگين شود. وى هميشه با نشاط بود و تبسمى بر لب داشت. | ||
خشوع و تواضع وى باعث میشد كه نگاهش را هرگز به بالا نيندازد. و هنگام تدريس بر فراز منبر به پايين نظر | خشوع و تواضع وى باعث میشد كه نگاهش را هرگز به بالا نيندازد. و هنگام تدريس بر فراز منبر به پايين نظر مىافكند نه به صورت شاگردانش. او علم و عمل را در زيباترين صورتش به هم آميخته بود. | ||
ه - صلابت | ه - صلابت | ||
ميرزا محمدتقى با نهايت احترام و ادب و تواضع با ديدار كنندگان خويش بر خورد | ميرزا محمدتقى با نهايت احترام و ادب و تواضع با ديدار كنندگان خويش بر خورد مىكرد. هر كس به خانهاش مىآمد. براى احترام وى بر مىخاست ولى در برابر دشمن متجاوز و ستمگران، با ابهت و با صلابت بود و حاضر نبود با هيچ يك از سران انگليسى در هر رتبهاى كه باشد، ملاقات كند. | ||
نماينده بريتانيا در آن زمان در عراق بنام «سرپرسى كاكس» بارها از وى درخواست ملاقات كرد ولى همواره از جانب ميرزا جواب رد شنيد. وقتى كاكس از گرفتن وقت ملاقات با او نااميد شد، تصميم گرفت بدون وقت قبلى ناگهانى با او ديدار كند. وقتى به اين عمل اقدام ورزيد، نه تنها با خوشامد گويى ميرزا مواجه نشد جناب ايشان با چهره گرفته و آكنده از خشم و نفرت پشت به او كرد و كاكس با حالتى شكست خورده از آنجا خارج شد. عكس العمل ميرزا در مقابل او نه به اين دليل بود كه كه كاكس فردى خارجى به شمار | نماينده بريتانيا در آن زمان در عراق بنام «سرپرسى كاكس» بارها از وى درخواست ملاقات كرد ولى همواره از جانب ميرزا جواب رد شنيد. وقتى كاكس از گرفتن وقت ملاقات با او نااميد شد، تصميم گرفت بدون وقت قبلى ناگهانى با او ديدار كند. وقتى به اين عمل اقدام ورزيد، نه تنها با خوشامد گويى ميرزا مواجه نشد جناب ايشان با چهره گرفته و آكنده از خشم و نفرت پشت به او كرد و كاكس با حالتى شكست خورده از آنجا خارج شد. عكس العمل ميرزا در مقابل او نه به اين دليل بود كه كه كاكس فردى خارجى به شمار مىآمد، بلكه به اين سبب بود كه او نماينده رژيمى بود كه به سرزمين اسلامى تجاوز كرده و دستش تا مرفق به خون مسلمانان آغشته بود. | ||
==در راه اتحاد== | ==در راه اتحاد== | ||
آیتالله ميرزا محمدتقى شيرازى، فقيهى هوشمند و بيدار بود و | آیتالله ميرزا محمدتقى شيرازى، فقيهى هوشمند و بيدار بود و مىدانست كه دولتهاى غربى و مخالفان اسلام بخصوص بريتانياى چپاولگر براى دستيابى به مقاصد شوم خويش و استعمار كشورهاى مسلمان، از اتحاد آنان سخت در بيم و هراسند و با تمام قوا سعى دارند بين آنان تفرقه بيندازند. وى با درك اين واقعيت، كوشش بسيارى كرد تا ميان سنى و شيعه اتحاد برقرار كند و نقشههاى شوم استعمار را نقش بر آب سازد. | ||
==حيات سياسى== | ==حيات سياسى== | ||
| خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
آیتالله ميرزا محمدتقى شيرازى كه ساكن كربلا بود. روح مبارزه با انگلستان را در كالبد مسلمانان دميد. خود نيز شجاعانه براى به دست آوردن حقوق پايمال شده عراقیان قيام كرد، و فتواى تاريخى و حماسى خويش را كه غيرت وطنى و دينى مردم عراق را به جوش آورد، صادر كرد و مردم عراق را براى جهاد مقدس در مقابل بريتانياى تجاوزگر مهيا نمود. در پى صدور اين فتوا، انقلابى ملى و اسلامى به نام «انقلاب عشرين» يا انقلاب بزرگ عراق تبلور يافت كه سرانجام به رهايى عراق از تسلط انگلستان منجر شد. | آیتالله ميرزا محمدتقى شيرازى كه ساكن كربلا بود. روح مبارزه با انگلستان را در كالبد مسلمانان دميد. خود نيز شجاعانه براى به دست آوردن حقوق پايمال شده عراقیان قيام كرد، و فتواى تاريخى و حماسى خويش را كه غيرت وطنى و دينى مردم عراق را به جوش آورد، صادر كرد و مردم عراق را براى جهاد مقدس در مقابل بريتانياى تجاوزگر مهيا نمود. در پى صدور اين فتوا، انقلابى ملى و اسلامى به نام «انقلاب عشرين» يا انقلاب بزرگ عراق تبلور يافت كه سرانجام به رهايى عراق از تسلط انگلستان منجر شد. | ||
ميرزا به طور مداوم و با پشتكارى فراوان، مردم مسلمان عراق را براى يارى دين و بيرون راندن كفار متجاوز از كشور اسلامى بر | ميرزا به طور مداوم و با پشتكارى فراوان، مردم مسلمان عراق را براى يارى دين و بيرون راندن كفار متجاوز از كشور اسلامى بر مىانگيخت. او براى رسيدن به اهداف خويش از جان خود و فرزندانش نيز دريغ نمى كرد. | ||
آیتالله محمدتقى شيرازى در نيمه اول سال 1919م شيخ مهدى خالصى را كه از دشمنان سر سخت انگلستان بود به منظور مشاوره در امور دينى و سياسى از كاظمين به كربلا فراخواند. همچنين وى از بزرگانى ديگر مانند آیتالله كاشانى، سيد محمد على شهرستانى، ميرزا احمد خراسانى و فرزند خويش ميرزا محمدرضا براى مشاوره در امور سياسى و رهبرى نهضت استفاده | آیتالله محمدتقى شيرازى در نيمه اول سال 1919م شيخ مهدى خالصى را كه از دشمنان سر سخت انگلستان بود به منظور مشاوره در امور دينى و سياسى از كاظمين به كربلا فراخواند. همچنين وى از بزرگانى ديگر مانند آیتالله كاشانى، سيد محمد على شهرستانى، ميرزا احمد خراسانى و فرزند خويش ميرزا محمدرضا براى مشاوره در امور سياسى و رهبرى نهضت استفاده مىكرد. در حقيقت اين پنج تن ياور وى در مشكلات و مصايب و مدافع ايشان در مواقع حساس و بحرانى بودند. | ||
===جمعيت اسلامى=== | ===جمعيت اسلامى=== | ||
| خط ۱۳۸: | خط ۱۳۸: | ||
===حمايت از جبههها=== | ===حمايت از جبههها=== | ||
آیتالله شيرازى به رغم كهولت و ناتوانى جسمى، به انقلاب و امور مربوط به آن بسيار اهميت | آیتالله شيرازى به رغم كهولت و ناتوانى جسمى، به انقلاب و امور مربوط به آن بسيار اهميت مىداد. وى براى پيشبرد اهداف مقدس انقلاب عراق و تامين نيازمنديهاى جبهه، هر چه از دستش بر مىآمد انجام مىداد. | ||
نوشتهاند: | نوشتهاند: | ||
«مقلدان آیتالله شيرازى از دورترين نقاط، وجوهات شرعى را براى وى ارسال | «مقلدان آیتالله شيرازى از دورترين نقاط، وجوهات شرعى را براى وى ارسال مىكردند، لذا در برخى از روزها نزد وى انبوهى از طلا و نقره به چشم مىخورد، ولى او على رغم اصرار خانوادهاش بر صرف مقدارى از آنها براى مخارج ضرورى منزل، همه را به جبهههاى جنگ مىفرستاد.» | ||
==شاگردان == | ==شاگردان == | ||
دقت نظر و ژرفكاوى ميرزا در مسائل پيچيده علمى درسش را پر بركت ساخته بود. اين ويژگى موجب گشت كه از اين نابغه ميدان علم و انديشه، شاگردان بسيارى پرورش يابند، شاگردانى كه برخى از آنان با اينكه به مرحله اجتهاد رسيده بودند از محضر ميرزا استفادهها میبردند و خوشهها | دقت نظر و ژرفكاوى ميرزا در مسائل پيچيده علمى درسش را پر بركت ساخته بود. اين ويژگى موجب گشت كه از اين نابغه ميدان علم و انديشه، شاگردان بسيارى پرورش يابند، شاگردانى كه برخى از آنان با اينكه به مرحله اجتهاد رسيده بودند از محضر ميرزا استفادهها میبردند و خوشهها مىچيدند. | ||
چند تن از شاگردان وى: | چند تن از شاگردان وى: | ||
| خط ۱۶۹: | خط ۱۶۹: | ||
ميرزا محمدتقى شيرازى، رهبر فقيه و مجاهد بزرگ انقلاب مردمى و اسلامى عراق، پس از عمرى مجاهدت و تلاش علمى و سياسى و اجتماعى و رهبرى انقلاب، نا بهنگام وفات كرد و در بحبوحه انقلاب كه او مركز ثقل آن شناخته میشد و همه اميدها به او بود، ناگهان دعوت حق را لبيك گفت. [[شهرستانی، سید هبةالدین|آیتالله سيد هبةالدین شهرستانى]] كه از نزدیک ان ميرزاى شيرازى بود، درباره درگذشت اين مرجع و رهبر بزرگ میگوید: | ميرزا محمدتقى شيرازى، رهبر فقيه و مجاهد بزرگ انقلاب مردمى و اسلامى عراق، پس از عمرى مجاهدت و تلاش علمى و سياسى و اجتماعى و رهبرى انقلاب، نا بهنگام وفات كرد و در بحبوحه انقلاب كه او مركز ثقل آن شناخته میشد و همه اميدها به او بود، ناگهان دعوت حق را لبيك گفت. [[شهرستانی، سید هبةالدین|آیتالله سيد هبةالدین شهرستانى]] كه از نزدیک ان ميرزاى شيرازى بود، درباره درگذشت اين مرجع و رهبر بزرگ میگوید: | ||
«در يكى از روزها وقتى آیتالله شيرازى براى خواندن نماز به صحن مطهر امام حسين عليهالسلام | «در يكى از روزها وقتى آیتالله شيرازى براى خواندن نماز به صحن مطهر امام حسين عليهالسلام مىرفت، با تعداد زيادى از جنازههاى شهدا كه از جبهههاى جنگ آورده شده بود، مواجه شد. اين صحنه اثر نامطلوبى بر وى گذارد به طورى كه آشكارا میشد نشانههاى درد و ناراحتى را در چهرهاش مشاهد كرد. اين آخرين روزى بود كه وى براى اداى فريضه نماز از منزلش خارج میشد. چون وضعيت مزاجى وى بعد از آن رو به وخامت گذاشت و به بستر بيمارى افتاد و چيزى نگذشت كه دعوت حق را لبيك گفت.» | ||
آیتالله سيد مرتضى طباطبايى درباره کیفیت وفات ميرزا میگوید: | آیتالله سيد مرتضى طباطبايى درباره کیفیت وفات ميرزا میگوید: | ||
«انگلیسیها با نيرنگ و حيله به ميرزا سم دادند و او را به قتل رساندند. اين كار توسط يكى از كارگزارانشان كه تظاهر به تدين و تقدس | «انگلیسیها با نيرنگ و حيله به ميرزا سم دادند و او را به قتل رساندند. اين كار توسط يكى از كارگزارانشان كه تظاهر به تدين و تقدس مىكرد و به شغل عطارى مشغول بود صورت گرفت...» | ||
نورالدين شاهرودى در اين باره میگوید: | نورالدين شاهرودى در اين باره میگوید: | ||
| خط ۱۷۹: | خط ۱۷۹: | ||
«آیتالله شيرازى در حساس ترين و بحرانى ترين دوران انقلاب در زمانى كه اين نهضت مقدس احتياج شديدى به وجود وى داشت، بيمار شد و پس از اينكه بيمارى وى شدت پيدا كرد، در شب چهارشنبه سيزدهم ذيحجه 1338 ق. درگذشت.» | «آیتالله شيرازى در حساس ترين و بحرانى ترين دوران انقلاب در زمانى كه اين نهضت مقدس احتياج شديدى به وجود وى داشت، بيمار شد و پس از اينكه بيمارى وى شدت پيدا كرد، در شب چهارشنبه سيزدهم ذيحجه 1338 ق. درگذشت.» | ||
در همان هنگام شايع شده بود كه وى با دسيسه يكى از عمال انگليسى مسموم شده است. چون اين فرد انگليسى همان عطارى بود كه در جنب منزل ميرزاى شيرازى به تهيه و فروش داروهاى گياهى مشغول بود و خانواده ميرزا براى معالجه وى از او دارو خريدارى | در همان هنگام شايع شده بود كه وى با دسيسه يكى از عمال انگليسى مسموم شده است. چون اين فرد انگليسى همان عطارى بود كه در جنب منزل ميرزاى شيرازى به تهيه و فروش داروهاى گياهى مشغول بود و خانواده ميرزا براى معالجه وى از او دارو خريدارى مىكردند. اين بود كه عطار مذكور در ميان داروهاى ميرزا سم ريخته بود و بدين وسيله او را به شهادت رساند. | ||
پيكر پاک آیتالله ميرزا محمدتقى شيرازى در صحن مطهر امام حسين عليهالسلام سمت شرقى قبله به خاک سپرده شد. | پيكر پاک آیتالله ميرزا محمدتقى شيرازى در صحن مطهر امام حسين عليهالسلام سمت شرقى قبله به خاک سپرده شد. | ||