من هم قتلة الحسين علیهالسلام؟ شيعة الكوفة؟: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'رده:امام حسین(ع)' به 'رده:حسین بن علی(ع)') برچسب: برگرداندهشده |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'رده:حسین بن علی(ع)' به 'رده:امام حسین(ع)') برچسب: واگردانی دستی |
||
خط ۱۲۰: | خط ۱۲۰: | ||
[[رده:سرگذشتنامههای فردی]] | [[رده:سرگذشتنامههای فردی]] | ||
[[رده:حسین | [[رده:امام حسین(ع)]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۲ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۰۳
من هم قتلة الحسين علیهالسلام؟ شيعة الكوفة؟ | |
---|---|
پدیدآوران | حسینی میلانی، علی (نویسنده) |
ناشر | الحقائق |
مکان نشر | ايران - قم |
سال نشر | مجلد1: 1429ق |
چاپ | 1 |
شابک | 978-964-2501-97-7 |
موضوع | حسين بن علي(ع)، امام سوم، 4 - 61ق. - سرگذشتنامه |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 41/4 /ح5م8 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
من هم قتلة الحسين علیهالسلام؟ شيعة الكوفة؟، نوشته سید علی حسینی میلانی به زبان عربی در یک جلد و در زمان معاصر است. این کتاب به پرسشی که در عنوان کتاب آمده (چه کسانی امام حسین(ع) را کشتند؟ آیا شیعیان کوفه بودند؟!)، پاسخ میدهد.
ساختار
متن کتاب پس از مقدمه ناشر و مؤلف، با عنوانی به نام مقدمات بحث که دارای شش فصل است، آغاز میشود. سپس سه حلقه اصلی بر محوریت نقش معاویه، یزید و علما در حادثه کربلا آمده است. دو حلقه اول هریک دارای دو باب هستند که ذیل هریک، فصول مختلفی ارائه شده است و حلقه سوم دارای چهار فصل است و در پایان کتاب، خاتمه ذکر شده است.
گزارش محتوا
مقدمه
نویسنده در مقدمه کتاب، انگیزه خویش از نگارش کتاب، پاسخ به یک شبهه بیان میکند. برخی در تطهیر و تبرئه بنیامیه، شیعیان را متهم میکنند که چرا عزاداری میکنند درصورتیکه خود، امام حسین(ع) را کشتند؟ نویسنده با محور قرار دادن این سؤال، پاسخ خویش را بر سه محور اصلی بیان میکند. اول آنکه واقعه کربلا یک رخداد ساده نبود، بلکه محصول اقدامات برنامهریزیشده معاویه و دنبالهروی یزید در این خط بود. دوم آنکه شیعیان کوفه که به امام نامه نوشتند، از سوی حکومت کشته یا زندانی و یا پراکنده شدند. سوم آنکه ریشه این شبهه ناشی از حمایت معاویه و دور نگهداشتن وی از لعن و طعن است. وی مینویسد: بر اساس همین سه محور، کتاب در سه حلقه تنظیم شده است؛ بررسی نقش معاویه و اقدامات وی در پیش از واقعه، نقش یزید در حادثه کربلا و نقش علماء ناصبی[۱]
مباحث مقدماتی
مباحث مقدماتی دارای شش فصل است.
نویسنده در فصل اول، با استناد به منابع اهل سنت به شواهدی در ربودن خلافت از بنیهاشم توسط بنیامیه اشاره میکند. مهمترین این شواهد، قول ابوسفیان در یک جلسه خصوصی است. در فصل بعدی به اتفاقاتی که بین امام حسن(ع) و معاویه واقع شده است اشاره کرده است. فصول بعدی شامل مفاد صلح امام حسن(ع) و معاویه، نقض توافقنامه از طرف معاویه، خلافت و زندگینامه یزید است[۲]
حلقه اول
حلقه اول مشتمل بر دو باب با محوریت اقدامات معاویه است. ذیل هرکدام از ابواب فصولی ذکر شده است.
نویسنده در فصل اول به شمارش حاکمان کوفه در زمان معاویه میپردازد. اولین آنها مغیرة بن شعبه است که در کتب تاریخ و تراجم اهل سنت؛ مثل وفیاتالاعیان متهم به زنای محصنه با امجمیل است. دیگر والیان به ترتیب عبارت بودند از: زیاد بن ابیه، عبدالله بن خالد بن اسید، ضحاک بن قیس (کسی که بر معاویه نماز گذارد) و عبدالرحمن بن امالحکم.
نگارنده پس از بیان احوالات والیان منصوب معاویه، در فصل بعدی به چگونگی پاکسازی کوفه از شیعیان توسط معاویه و حاکمان او میپردازد. او به دوران پر از ظلم زیاد بن ابیه اشاره میکند و مینویسد بسیاری از بزرگان شیعه در این دوران یا شهید و یا زندانی شدند و برخی از آنها از ناحیه چشم یا دست و پا ناقص شدند[۳]
فصل بعدی، بیان اقدامات معاویه در شام و حجاز است. ترور، تبعید، مصادره اموال شخصیتهای مخالف در کنار مکاتبات و سفر به حجاز جهت تثبیت ولایتعهدی یزید از اقدامات معاویه به شمار میرود. ترور امام حسن(ع) بهوسیله سم ازجمله اقدامات اوست که فصل بعدی را به خود اختصاص داده است.
فصل پنجم از این باب، پیرامون اتفاقاتی است که بین امام حسین(ع) و معاویه واقع شده است. مهمترین آنها بحث بیعت گرفتن از امام برای یزید بود[۴]
باب دوم از حلقه اول، به وقایع پس از مرگ معاویه اختصاص دارد. فصل اول آن پیرامون مواضع والیان نسبت به امام حسین(ع) است. درخواست یزید از حاکم مدینه؛ ولید، نیز در این بخش آمده است[۵]
فصل بعدی، پیرامون حکومت ابن زیاد بر کوفه است. مشهور است که خبر بیعت کوفیان با مسلم از یکسو و ضعف نعمان بن بشیر از سوی دیگر، باعث شد که عبیدالله بن زیاد از سوی یزید والی کوفه شود. نویسنده ضعف نعمان را نمیپذیرد. از دیگر مباحث این فصل از کتاب شهادت مسلم و هانی است[۶]
حلقه دوم
محوریت مباحث حلقه دوم، نقش یزید در شهادت امام حسین(ع) است. و در باب دوم این حلقه، از نقش خوارج نیز سخن به میان آمده است.
آنچه مسلم است اینکه یزید دستور قتل امام حسین(ع) را صادر کرد. نویسنده شواهد خود را در یک فصل بهصورت جداگانه ذکر کرده است. فصل بعدی در پی اقدام ننگین دوم اوست. او دستور داد که سر امام را در شهرهای مختلف به گردش درآورند و خانواده او را اسیر نمایند[۷]
موضوع فصل آخر از باب اول این حلقه، بیان وقایع شام است. خطبهخوانی امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) و روشنگری آنان از مهمترین وقایعی است که در شام صورت گرفت. عملکرد امام سجاد(ع) و عمهاش زینب کبری(س) به آنجا ختم شد که یزید از عملکرد خویش نسبت به خاندان پیامبر(ص) احساس پشیمانی کرد[۸]
باب دوم از این حلقه، اختصاص به کوفه و نقش امویان و خوارج در شهادت امام حسین(ع) دارد. او این باب را از علم امام به شهادت خویش آغاز و با فصولی جداگانه درباره فرستادن مسلم بن عقیل به کوفه، اعلان قصد خروج از مکه توسط امام، اجمال وقایع راه، کتاب را بهپیش برده تا به فصل مهمی پیرامون ویژگی شهر کوفه در زمان سه امام شیعه میرسد. خلاصه سخن او در این فصل چنین است که کوفیان درواقع شیعه اهلبیت نبودند بلکه آنان خلافت شیخین را پذیرفته و دوستدار اهلبیت(ع) بودند. کوفیان در مقابل خلیفه سوم به دو گروه تقسیم میشدند گروهی عثمانی بودند و گروهی - بیشتر آنان- حضرت علی(ع) را بر عثمان مقدم میشمردند[۹]
فصل بعدی در خصوص نویسندگان نامه به امام است. نویسنده آنها را به دو قسم تقسیم نموده است: شیعه که اکثراً یاری نمودند و غیر شیعه که برخی چون شبث بن ربعی از خوارج و برخی چون حجار بن ابجر اموی بودند[۱۰]
فصل بعدی اختصاص به اقدامات ابن زیاد در کوفه دارد. شایعه حمله شامیان به کوفه، ترویج نظام قبیلهای و نفوذ بین آنها، جاسوسی بین مردم و کنترل ورودیهای کوفه ازجمله اقدامات او بود[۱۱]
آخرین فصل این حلقه، به شمردن رهبران سپاه ابن زیاد اختصاص یافته است. عمر بن سعد، حصین بن نمیر، شبث بن ربعی، حجار بن ابجر، حر بن یزید ریاحی، شمر بن ذیالجوشن، قیس و محمد بن اشعث بن قیس و... از سران لشکر ابن زیاد در کربلا بودند. از نکات مهم این فصل اشاره مؤلف به وجود عثمانیها در لشکر ابن زیاد است[۱۲]
حلقه سوم
این حلقه که دارای حجم کمتری نسبت به دو حلقه پیشین دارد، دارای چهار فصل است. در این فصول به نقش علمای اموی اشاره شده است. آنها با جعل حدیث در مدح معاویه و یزید و عید نامیدن روز عاشورا نقش مهمی در به شهادت رساندن امام حسین(ع) و تحریف واقعه عاشورا ایفا نمودند. نویسنده در فصل بعدی کتاب به اکاذیب و تحریفات قبل، حین و بعد واقعه عاشورا اشاره میکند.
فصل سوم این حلقه درباره تناقضات کلمات علمای پیرو تفکر اموی مثل ابن تیمیه است. آخرین فصل نیز به ذکر نظرات علمایی که بر کفر یزید اقرار نمودهاند اختصاص یافته است[۱۳]
خاتمه
نویسنده در خاتمه به تغییرات آفاقی عالم پس از شهادت امام حسین(ع) اشاره کرده سپس به فضیلت گریه بر آن حضرت اشاره نموده است[۱۴]
وضعیت کتاب
در انتهای کتاب فهرست مطالب ذکر شده است.
در پاورقیها، آدرس مطالب و توضیح برخی ابهامات کتاب آمده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.