صاحب جواهر، محمدحسن: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    جز (جایگزینی متن - 'صاحب‌ جواهر (ابهام زدایی)' به 'صاحب‌ جواهر (ابهام‌زدایی)')
    جز (جایگزینی متن - 'نجفی (ابهام زدایی)' به 'نجفی (ابهام‌زدایی)')
    برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
     
    خط ۴۱: خط ۴۱:
    </div>
    </div>
    {{کاربردهای دیگر|صاحب‌ جواهر (ابهام‌زدایی)}}
    {{کاربردهای دیگر|صاحب‌ جواهر (ابهام‌زدایی)}}
    {{کاربردهای دیگر|نجفی (ابهام زدایی)}}
    {{کاربردهای دیگر|نجفی (ابهام‌زدایی)}}
    {{کاربردهای دیگر|محمدحسن نجفی (ابهام زدایی)}}
    {{کاربردهای دیگر|محمدحسن نجفی (ابهام‌زدایی)}}


    '''محمدحسن نجفی''' (1200 یا 1202-1266ق)، معروف به صاحب جواهر، فقیه، اصولی، مهمترین اثر او  [[جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام|جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام]]
    '''محمدحسن نجفی''' (1200 یا 1202-1266ق)، معروف به صاحب جواهر، فقیه، اصولی، مهمترین اثر او  [[جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام|جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۳ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۱:۲۳

    صاحب جواهر، محمدحسن بن باقر
    نام صاحب جواهر، محمدحسن بن باقر
    نام‌های دیگر اص‍ف‍ه‍ان‍ی‌، م‍ح‍م‍دح‍س‍ن‌ ب‍ن‌ ب‍اق‍ر

    ص‍اح‍ب‌ ال‍ج‍واه‍ر ال‍ک‍لام‌، م‍ح‍م‍دح‍س‍ن‌ ب‍ن‌ ب‍اق‍ر

    م‍ح‍م‍دح‍س‍ن‌ ص‍اح‍ب‌ ج‍واه‍ر

    ن‍ج‍ف‍ی‌، م‍ح‍م‍دح‍س‍ن‌ ب‍ن‌ ب‍اق‍ر

    الشیخ محمدحسن النجفی

    نام پدر شیخ محمدباقرنجفى
    متولد سال 1200ق یا 1202ق
    محل تولد نجف اشرف
    رحلت 1229ش یا 1266ق یا 1850م
    اساتید سید محمد جواد عاملی، شیخ جعفر نجفی، شیخ موسی کاشف الغطاء و...
    برخی آثار ‏جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام

    نجاة العباد (المحشی)

    کد مؤلف AUTHORCODE00079AUTHORCODE

    محمدحسن نجفی (1200 یا 1202-1266ق)، معروف به صاحب جواهر، فقیه، اصولی، مهمترین اثر او جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام

    ولادت

    در سال 1200ق در خانه شیخ محمدباقرنجفى به دنیا آمد.

    از نظر پدرى، نسب او به یک خاندان علم و فضیلت از کشور ایران مى رسد، و از طرف مادر به عالم بزرگوار، شیخ ابوالحسن فتونى مى رسد که در (عذارات) اطراف حله قرار داشت.

    زمانى شیخ عبدالرحیم شریف کبیر - جد سوم محمدحسن - از اصفهان راهى نجف اشرف شد و در آن شهر مقدس رحل اقامت افکند تا از محضر عالمان بزرگ کسب فیض کند. وى سرانجام از فقیهان وارسته و فاضل گردید. دو پسر دانشمند به نامهاى آقا محمد کبیر و آقا محمد صغیر - جد دوم محمدحسن، (مؤلف کتاب الاقتباس و التضمین در عقاید) از او به یادگار ماندند. شیخ عبدالرحیم، فرزند آقا محمد صغیر و جد محمدحسن فرزانه‌اى است که به نیکى از او یاد کرده‌اند.

    در حقیقت محمدحسن دوران کودکى و نوجوانى را در دامان خاندان علم و فضیلت سپرى کرد.

    تحصیلات

    هنوز کودکى بیش نبود و تازه خواندن و نوشتن را فراگرفته بود که وارد حوزه علمیه نجف اشرف شد. دروس مقدمات و سطح را بسرعت نزد سید حسین شقرایى عاملى (متوفى 1230 ق) و شیخ قاسم آل محیى‌الدین (متوفى 1238 ق) و شیخ حسن (متوفى 1250 ق) گذراند و در نوجوانى به درس خارج فقه و اصول راه یافت.

    محمدحسن سالیان دراز در عالی‌ترین سطح دروس حوزه علمیه، در درس آیت‌الله شیخ جعفر کاشف‌الغطاء، آیت‌الله سید مهدى بحرالعلوم، آیت‌الله سید جواد عاملى و آیت‌الله شیخ موسى کاشف الغطا شرکت کرد. و با پشتکار و نبوغى که داشت توانست در 25 سالگى به درجه اجتهاد نایل آمد و نگارش کتاب بى همتاى «جواهر الکلام» را آغاز کند. شیخ سپس به تدریس علوم دینى همت گذارد.

    حوزه علمیه نجف به برکت تدریس صاحب جواهر رونق تازه‌اى گرفت. شیخ آقا بزرگ تهرانى می‌نویسد:

    «صاحب جواهر این امتیاز را نیز بر دیگر عالمان داشت که عموم شاگردانش از علماى بزرگ و سرشناس بودند و در محضر درس او جمع فراوانى تربیت شده، در گوشه و کنار جهان پخش گردیدند و بعد از او مقام مرجعیت یافتند و بر کرسى فتوا نشستند که عدد آنان زیاد و شمارش آنان کار مشکلى است.»

    ولایت فقیه از دیر باز در حوزه‌هاى علمیه شیعه مطرح بوده و اصل ولایت فقیه نزد همه فقها مسلم است، اما در محدوده اختیارات فقیه اختلاف است. صاحب جواهر درباره ولایت فقیه می‌نویسد:

    «اگر ولایت عامه فقیه نباشد، بسیارى از کارهاى مربوط به شیعیان معطل مى ماند.»

    ایشان علمایى را که درباره ولایت فقیه تردید دارند بسختى مورد نکوهش قرار داده، می‌نویسد:

    «این افراد طعم فقه را نچشیده و از فرمایش ائمه‌ علیه‌السلام چیزى نفهمیده‌اند.»

    دوران زندگى صاحب جواهر، بهترین و درخشان‌ترین فرصت و دوران آسایش فکرى بود، چون حوزه نجف از جهات مختلف سیاسى، اقتصادى و اجتماعى، در یک آسایش و آرامش نسبى به سر می‌برد، به حدى که طلاب و مهاجرین و زائرین از هر سو به آن ناحیه رو می‌آوردند و نیازهاى فکرى و روحى خود را از خرمن علم و عرفان، و از کانون آموزش و بینش اسلامى آن سیراب مى ساختند در کنار حرکتها و فعالیتهاى علمى و فقهى آن، حرکتها و نشاطهاى ادبى و شعرى هم شروع گردید و شعرائى مانند شاعران خاندان آل اعسم، خاندان محى‌الدین، خاندان شیخ عباس و ملا على و سید حیدر حلى، شیخ محسن خضرى، سید جعفر حلى، سید محمد جعفرى، سید ابراهیم بحرالعلوم پدید آمدند اینها همه و همه از برکت امنیت و آسایش اجتماعى و سیاسى نجف نشات می‌گرفت.

    محصول فقهى و علمى این نشاطها، پدید آمدن آثار بزرگ فکرى بود که هر کدام به نوبت خود از ذخایر فکرى و علمى اسلامى محسوب می‌شوند، چون از آن دوران درخشان آثار جاودان و ماندنى فراوان باقى مانده است که مى توان از کتاب‌ها و موسوعه‌هاى بزرگ فقهى مانند: کشف الغطا، مفتاح الکرامة، ریاض المسائل، مکاسب را در فقه، و در علم اصول کتاب‌هایى مانند: قوانین، فصول، ضوابط، حاشیه معالم شیخ محمدتقى اصفهانى و تعلیقات و شروح آن و فرائد الاصول را ذکر نمود از مهم‌ترین و نفیس ترین این کتاب‌ها مى توان جواهر الکلام شیخ محمدحسن که در شرح شرائع الاسلام محقق در فقه و فرائد شیخ مرتضى انصارى را در اصول نام برد.

    از آثار صاحب جواهر حفر کانال نجف اشرف در راه رفاه عمومى و آسایش مردم نجف، آبیارى نجف اشرف و حفر کانال معروف به نام (نهر صاحب جواهر) است که از فرات تا نجف کانال بسیار وسیع و عمیقى باز گشود که هزینه‌هاى بسیارى را صرف کردند تا مردم را از بى آبى نجات دادند و اجراى این تصمیم با همت جمعى از مردم نیکو کار صورت گرفت.

    از دیگر آثار شیخ، تأسیس ساختمان‌هاى مجاور مسجد کوفه است.

    شیخ به مسجد سهله علاقه فراوان داشت، او بود که حرکت به سوى مسجد سهله را چهارشنبه شبها پایه گذارى نمود و جمعى از شاگردانش با او حرکت می‎کردند و شب را در آنجا بیتوته و عبادت می‌نمودند و احداث این ساختمان در رابطه با این برنامه‌ها بود.

    ساختن گلدسته براى مسجد کوفه، احداث وضوخانه و مکانى براى سکونت خادمان مسجد سهله، بناى ساختمان حرم حضرت مسلم بن عقیل(س) و حرم هانى بن عروه(س) در کوفه از کارهاى عمرانى صاحب جواهر است.

    وى لباسهاى بسیار تمیز مى پوشید. ظاهرى بس آراسته داشت. بسیار قانع، فروتن و شکیبا بود. به شاگردانش احترام خاصى می‌گذاشت. روزى در وسط درس به امتیاز چهار تن از شاگردانش تصریح کرد. کارى که از استادان و مراجع تقلید کمتر رخ می‌دهد. آن چهار نفر عبارتند از:

    1. حاج ملا على کنى
    2. شیخ عبدالحسین، معروف به شیخ العراقین
    3. شیخ عبدالرحیم بروجردى
    4. شیخ عبدالله نعمت عاملى

    او تلاش دیگران را مى ستود و آنان را تشویق می‌نمود. زمانى «ازرى» شاعر عرب قصیده بسیار زیبایى در مدح اهل‌بیت مى سراید که به قصیده «هانیه» مشهور است. صاحب جواهر در مقام قدردانى از او می‌گوید: آرزو دارم قصیده «هانیه» ازرى در نامه عمل من نوشته شود و کتاب «جواهر» من در نامه عمل او.

    اواخر ماه رجب 1266ق بود و صاحب جواهر در بستر بیمارى دستور داد علماى بزرگ نجف نزد او بیایند. همه با چهره‌اى غمناک از مریضى مرجع تقلید شیعیان، حاضر شدند. صاحب جواهر نگاهى به حاضران انداخت و گفت: شیخ مرتضى کجاست؟

    - نیامده است.

    - بگویید بیاید.

    شیخ انصارى را یافتند و پیغام ایشان را به او رساندند. شیخ انصارى به محضر استاد شرفیاب شد و استاد به او فرمود:

    در چنین وقت حساسى ما را رها مى کنى؟

    شیخ انصارى گفت: رفته بودم مسجد سهله براى بهبودى حال شما دعا کنم.

    صاحب جواهر فرمود:

    زمام امور دینى را که به من مربوط می‌شود، بعد از خود به شما مى سپارم و این امانتى الهى است در نزد شما. و پس از من، شما مرجع تقلید شیعیان خواهید بود. سعى کنید زیاد جانب احتیاط را نگیرید. احتیاط زیاد، زحمت امت اسلامى را فراهم مى سازد و دین اسلام، دین جامع و سهل است.

    شاگردان

    برخى از شاگردان ممتاز او عبارتند از:

    - آیت‌الله سید حسین کوه کمرى: فرزند سید محمد، که با 24 واسطه، نسبش به امام حسین‌ علیه‌السلام مى رسد. او در روستاى ارونق از توابع کوه کمره تبریز به دنیا آمد و پس از فراگیرى خواندن و نوشتن به حوزه علمیه تبریز راه یافت. سپس براى ادامه تحصیل عازم کربلا شد و پس از مدتى به حوزه علمیه نجف روى آورد و در درس صاحب جواهر و شیخ انصارى شرکت کرد و به اجتهاد رسید.

    آیت‌الله کوه کمرى بعد از وفات شیخ انصارى (متوفى 1281 ق) به مرجعیت رسید. بسیارى از شیعیان آذربایجان، تفلیس و ایروان از او تقلید می‎کردند. سرانجام وى در سال 1299ق در نجف درگذشت و در مقبره‌اى که اکنون به نام او معروف است، در برابر آرامگاه صاحب جواهر به خاک سپرده شد.

    - آیت‌الله شیخ جعفر شوشترى: فرزند حسین و اهل شوشتر است در جوانى همراه پدر به حوزه علمیه نجف راه یافت و در درس صاحب جواهر شرکت کرد. پس از سالها تحصیل و رسیدن به مقامهاى والاى علمى و اخلاقى به زادگاه خود برگشت و بیش از سى سال در آنجا به تبلیغ اسلام پرداخت. در سال 1291ق به نجف بازگشت. او در صحن حرم حضرت علی‌ علیه‌السلام به سخنرانى مى پرداخت و گفتارش مشتاقان زیادى داشت.

    در سال 1302ق براى زیارت امام رضا علیه‌السلام به ایران آمد و علماى بزرگ تهران از او در خواست کردند تا مدتى در تهران بماند. او نخستین امام جماعت مسجد سپهسالار بود.

    آیت‌الله شیخ جعفر شوشترى، مرجع تقلید و محدثى بزرگ بود و مى بایست بسان اغلب مراجع تقلید به تدریس و فتوا بپردازد اما علاقه وافر او به اهل‌بیت‌ علیه‌السلام وى را بر آن داشت تا به منبر برود و به ذکر روضه‌هاى جانسوز بر شنوندگان تأثیر بسیار گذارد.

    سرانجام در 28 یا 29 صفر 1303 ق، در راه بازگشت به نجف، در کرند غرب بدرود حیات گفت و در نجف به خاک سپرده شد.

    - ملا على کنى: در سال 1220ق در روستاى «کن» تهران به دنیا آمد. سالها در حوزه علمیه نجف نزد استادان فرزانه‌اى چون صاحب جواهر به تحصیل پرداخت. تا اینکه وى به اجتهادش گواهى داد و او به تهران بازگشت و به تألیف و تبلیغ پرداخت. از وى آثارى در زمینه اصول، فقه، تفسیر، حدیث و رجال به یادگار مانده است. سرانجام در صبحگاه روز 27 محرم 1306ق در گذشت و در حرم مطهر حضرت عبدالعظیم حسنى، در کنار قبر امامزاده حمزه به خاک سپرده شد.

    - شیخ محمد ایروانى: فرزند محمدباقرایروانى است که در سال 1232ق به دنیا آمد. در جوانى از ایروان به کربلا رفت و در درس سید ابراهیم قزوینى شرکت کرد. سپس به نجف رفت و در درس بزرگانى چون صاحب جواهر و شیخ انصارى حضور یافت و پس از رسیدن به اجتهاد به «فاضل ایروانى» شهرت یافت. او پس از وفات آیت‌الله سید حسین کوه کمرى (متوفى 1299 ق) مرجعیت تقلید بسیارى از شیعیان ایران، هند، ترکیه، قفقاز، و روسیه را عهده دار گردید و در کرسى تدریس عالی‌ترین سطح دروس حوزوى، به تربیت شاگردان پرداخت.

    از وى کتاب‌هایى در زمینه اصول، فقه و تفسیر برجاى مانده است.

    وفات

    روز اول شعبان 1266ق فرا رسيد. بهشتيان در انتظار به زمين مى نگريستند. بهشت را آذين بستند و بساط ميهمانى گستراندند. جواهر بى نظير شيعه، فقيه بلند آوازه آیت‌الله شيخ محمدحسن نجفى نفسهاى آخر عمر را مى كشيد. شهادتين را بر زبان جارى مى ساخت. او عمرى در راه اسلام زحمت كشيده بود و اينك آرام مى رفت تا به سوى ملكوت پر بگشايد.

    حجاب چهره جان می‌شود غبار تنمخوش آن دمى كه از اين چهره پرده بر فكنم
    چنين قفس نه سزاى چو من خوش الحال استروم به روضه رضوان كه مرغ آن چمنم
    مرغ باغ ملكوتم نيم از عالم خاکچند روزى قفسى ساخته‌اند از بدنم

    هنگامى که آفتاب به وسط آسمان رسید آفتاب عمر صاحب جواهر غروب کرد. شیعیان غرق در عزا شدند. تشییع پیکر جنازه با شکوهى برگزار شد. پیکر پاکش را در مقبره‌اى که خود جنب مسجدش آماده کرده بود، به خاک سپردند. مجالس یادبود او در بسیارى از شهرها برگزار شد.

    از گوهر شناس فقه، هشت پسر دانشمند به نامهاى شیخ محمد، شیخ عبدالعلى، شیخ عبدالحسین، شیخ باقر، شیخ موسى، شیخ حسین، شیخ حسن، شیخ ابراهیم و دخترانى چند به یادگار ماند.

    آثار

    شیخ محمدحسن نجفى در 25 سالگى نگارش کتاب بى همتاى «جواهر الکلام» در شرح کتاب شرایع الاسلام محقق حلى را آغاز کرد. جواهر الکلام، این دائرةالمعارف فقه شیعه ثمره 32 سال تلاش شبانه روزى او اینک معتبرترین متن درسى عالی‌ترین سطح دروس حوزه‌هاى علمیه شیعه، یعنى درس خارج فقه است. علامه سید محسن امین (متوفاى 1371 ق) درباره این کتاب می‌نویسد: در فقه اسلام کتابى به همتایى جواهر الکلام نیست. شیخ انصارى نیز فرمود: براى مجتهدى که بخواهد احکام الهى را استنباط کند، کافى است کتاب‌هاى جواهر و وسائل الشیعه را در اختیار داشته باشد و کمتر اتفاق مى افتد که به کتابى از پیشینیان نیازمند شود.

    او علاوه بر کتاب «جواهر» کتاب‌هاى دیگرى نیز نوشت که عبارتند از:

    - نجاه العباد فى المعاد: درباره احکام طهارت و نماز

    - هدایه الناسکین: درباره احکام حج

    - رساله‌اى در احکام خمس و زکات

    - رساله‌اى در احکام روزه که به فارسى ترجمه شد.

    - رساله‌اى در احکام ارث

    - مقالاتى پیرامون اصول فقه

    صاحب جواهر تا آخرین لحظات عمر به تألیف مشغول بود. در اواخر عمر تصمیم به شرح کتاب «قواعد» علامه گرفت اما افسوس که پیمانه عمرش به سر آمد.

    منابع مقاله

    - الکرام البرره: شیخ آقا بزرگ تهرانى، ج 1، ص 228، ج 1، ص 311، ج 2، ص 305

    - الذریعه: شیخ آقا بزرگ تهرانى، ج 3، ص 192، ج 5، ص 275 - 276

    - روضات الجنات: میرزا محمدباقرخوانسارى، ج 2، ص 305 - 306

    - فوائد الرضویه: شیخ عباس قمى، ص 453

    - مقدمه جواهر الکلام: محمدرضا مظفر، ج 1، ص 22

    - معارف الرجال: محمد حرزالدین، ج 1، ص 262 و 263

    - ریحانه الادب: محمد على مدرس تبریزى، ج 5، ص 105 و 106

    - عدل الهى: مرتضى مطهرى، ص 330 و 331

    - معارف الرجال: ج 1، ص 263 و 264، ج 2، ص 226، ج 2، ص 361 - 363

    - علماء معاصرین: واعظ خیابانى، ص 21 - 22

    - اعیان الشیعه: محسن امین عاملى، ج 9، ص 149

    - جواهر الکلام: ج 21، ص 397

    - تکمله امل الامل: سید حسن صدر، ص 271

    - مفاتیح الجنان: شیخ عباس قمى، ص 328

    - ماضى النجف و حاضرها: شیخ باقر آل محبوبه، ج 2، ص 134

    - گلشن ابرار: ص 353

    وابسته‌ها