آرزو، سراجالدین علی بن حسامالدین: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
==زادگاه و محل تولد== | ==زادگاه و محل تولد== | ||
هم زادگاه و هم تاریخ توڵّد آرزو مورد اختلاف تذکرهنویسان است؛ چرا که خود آرزو هیچ سخنی در این خصوص نگفته است. اما طبق گزارشهایی که از ایشان موجود است، محلّ تولّد او را اكبرآباد ذکر کردهاند. | هم زادگاه و هم تاریخ توڵّد آرزو مورد اختلاف تذکرهنویسان است؛ چرا که خود آرزو هیچ سخنی در این خصوص نگفته است. اما طبق گزارشهایی که از ایشان موجود است، محلّ تولّد او را اكبرآباد ذکر کردهاند.<ref> ر.ک: رحیمپور، مهدی، ص8</ref> | ||
<ref> ر.ک: رحیمپور، مهدی، | |||
==تحصیلات== | |||
طبق گفتۀ خود خان آرزو، از «بدو شعور» به تحصيل علوم اشتغال داشته است و تا چهاردە سالگی داخل جرگۀ طلبۀ علم بود؛ از اولین استادان او میر غلامعلی احسنی گوالیاری بود که به گفتۀ خود آرزو در دوران کودکی اشعار اۆلێهاش را از نظر او گذرانیده است. حدود یک سال نیز شاگرد میرصاحب سخن بود. میرعبدالصمد(متوفای 1141) معروف به سخن از سادات اکبرآباد بود و در شعر گویی شاگرد میرزا عبدالقادر بیدل محسوب میشود. | |||
خان آرزو مانند دیگر معاصرانش علوم رسمی آن زمان را تحصيل کرد و كتب متداولۀ درسی زمان خود که عبارت از بوستان و گلستان سعدی و نام حق باشد را نزد پدرش خواند. امّا بيشترين حوزۀ تحصيل آرزو به آموختن زبان عربى مربوط میشود. وی حدود ۵ سال زبان عربی را براساس كتب معمول آن زمان در نزد شيخ عمادالدين معروف به «درویش محمّد» آموخت وضمن معاشرت با شاعران مشهور آن حوزه در آن زمان چون شاه گلشن، حاتم، عظمه الله كامل، محمّدمقيم آزاد وعلى عظيم از سرودن شعر و تكميل معلومات لغوى خود غافل نماند. | |||
در تذکرۀ صبح گلشن از فردی به نام «تمکین» اسم برده شده است که گویا از حوالی کرمان و از احفاد شاه نعمت الله ولی است که در زمان حکومت فرّخ سیر وارد هند گردیده و مورد احترام پادشاه مذکور و بعد از وى مورد احترام محمّد شاه قرار گرفته است. ظاهراً آرزو نیز از محضر او کسب فیض کرده است. | |||
نسخهٔ ۱۵ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۳:۵۰
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب در تاریخ 24 مهر 1403 توسط کاربر:کاربر:Hbaghizadeh برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شده است. اگر بیش از پنج روز از آخرین ویرایش مقاله میگذرد میتوانید برچسب را بردارید. در غیر این صورت، شکیبایی کرده و تغییری در مقاله ایجاد نکنید. |
آرزو، سراجالدین علی بن حسامالدین | |
---|---|
سراجالدین علیخان اکبرآبادی گوالیاری (1099-1169ق)، معروف به خانِ آرزو، و ملقّب به استعدادخان، و متخلّص به آرزو؛ شاعر فارسی سرای هندوستانی، نويسنده، اديب و دانشمندِ برجسته و بزرگ سدهي دوازدهم و از پیشگامان تحقیقات واجشناسی زبان فارسی است.
نام و نسب
نامش سراجالدین علی، تخلصش آرزو، معروف به خان آرزو و لقبش استعداد خان است. عبارت «خان» که در ابتدای تخلّصش گفته میشود، طبق گفتۀ برخی تذکرهنویسان به واسطۀ یکی از نزدیکترین دوستانش به نام (آنندرام مخلص) به او داده شده است.
پدرش شیخ حسامالدین حسام نام داشت. طبق گفتۀ خود آرزو پدرش مردی سپاهی پیشه بود و از منصب داران محمّد اورنگ زیب عالمگیر به حساب میآمد. وی نیز مانند فرزندش اهل شعر و شعر گویی بود و قصۀ «کامروپ و کام لتا» از افسانههای مشهور هند را به نظم در آورده است. نسب آرزواز طرف پدرش به شيخ کمالالدین خواهرزادۀ شیخ نصیرالدین مشهور به چراغ دهلی میرسد و از طرف مادر به شیخ حمیدالدین عرف شیخ محمّد غوث گوالیاری «شطاری» ونسب محمّد غوث نیز به چند واسطه به عطّار نیشابوری میرسد. از این رو فرزندان شیخ محمّد غوث گوالیاری را «عطّاری» مینامند.[۱]
زادگاه و محل تولد
هم زادگاه و هم تاریخ توڵّد آرزو مورد اختلاف تذکرهنویسان است؛ چرا که خود آرزو هیچ سخنی در این خصوص نگفته است. اما طبق گزارشهایی که از ایشان موجود است، محلّ تولّد او را اكبرآباد ذکر کردهاند.[۲]
تحصیلات
طبق گفتۀ خود خان آرزو، از «بدو شعور» به تحصيل علوم اشتغال داشته است و تا چهاردە سالگی داخل جرگۀ طلبۀ علم بود؛ از اولین استادان او میر غلامعلی احسنی گوالیاری بود که به گفتۀ خود آرزو در دوران کودکی اشعار اۆلێهاش را از نظر او گذرانیده است. حدود یک سال نیز شاگرد میرصاحب سخن بود. میرعبدالصمد(متوفای 1141) معروف به سخن از سادات اکبرآباد بود و در شعر گویی شاگرد میرزا عبدالقادر بیدل محسوب میشود.
خان آرزو مانند دیگر معاصرانش علوم رسمی آن زمان را تحصيل کرد و كتب متداولۀ درسی زمان خود که عبارت از بوستان و گلستان سعدی و نام حق باشد را نزد پدرش خواند. امّا بيشترين حوزۀ تحصيل آرزو به آموختن زبان عربى مربوط میشود. وی حدود ۵ سال زبان عربی را براساس كتب معمول آن زمان در نزد شيخ عمادالدين معروف به «درویش محمّد» آموخت وضمن معاشرت با شاعران مشهور آن حوزه در آن زمان چون شاه گلشن، حاتم، عظمه الله كامل، محمّدمقيم آزاد وعلى عظيم از سرودن شعر و تكميل معلومات لغوى خود غافل نماند. در تذکرۀ صبح گلشن از فردی به نام «تمکین» اسم برده شده است که گویا از حوالی کرمان و از احفاد شاه نعمت الله ولی است که در زمان حکومت فرّخ سیر وارد هند گردیده و مورد احترام پادشاه مذکور و بعد از وى مورد احترام محمّد شاه قرار گرفته است. ظاهراً آرزو نیز از محضر او کسب فیض کرده است.
پانويس
منابع مقاله
- رحیمپور، مهدی، بر خوان آرزو (گفتارهایی در زمینه نظریههای ادبی و زبانشناختی سراجالدین علیخان آرزو)، قم، مجمع ذخایر اسلامی، چاپ اول، 1391