نظریه و روش: تحلیل چارچوب: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:مقالات(مهر) باقی زاده]] | [[رده:مقالات(مهر) باقی زاده]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 مهر 1403]] | ||
[[رده:فاقد اتوماسیون]] | [[رده:فاقد اتوماسیون]] |
نسخهٔ کنونی تا ۷ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۴۵
نظریه و روش | |
---|---|
پدیدآوران | اجاق، زهرا (نویسنده) |
ناشر | سمندر |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1400 |
شابک | 1ـ5ـ97208ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
نظریه و روش: تحلیل چارچوب تألیف زهرا اجاق، چارچوببندی به عبارت سادهتر به فرایند ارتباطاتی قابل فهم ساختن گفته میشود که طی آن، برخی جنبههای واقعیت مورد تأکید قرار میگیرند و از اهمیت برخی جنبهها کاسته میشود.
ساختار
کتاب در پنج فصل تدوین شده است.
گزارش کتاب
چارچوببندی به عبارت سادهتر به فرایند ارتباطاتی قابل فهم ساختن گفته میشود که طی آن، برخی جنبههای واقعیت مورد تأکید قرار میگیرند و از اهمیت برخی جنبهها کاسته میشود. چارچوببندی در رشتههای متفاوتی ریشه دارد و سابقۀ آن به اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میرسد. در اوایل قرن بیستم، روانشناسی گشتالت به تحلیل این موضوع پرداخت که افراد چگونه ادراکات احساسی متنوعشان را به طور منسجمی درک میکنند و تأکید کرد که فرایندهای شناختی، اجتماعی و فرهنگی نقش مهمی در سازمان دادن احساسات درون یک سازمان یا هیئت (گشتالت) دارند.
در اوایل دهۀ 1990 و تا حدی ناشی از چرخش پژوهش جنبش به سمت مباحث عمومی و رسانهای، مفهوم چارچوببندی به علوم ارتباطات و رسانهها رسید و بهسرعت به یکی از مهمترین مفاهیم این رشته تبدیل شد. چارچوببندی یکی از پرتکرارترین نظریههای استفادهشده در ژورنالهای تاپ رشتۀ ارتباطات در این قرن شد. فرض بنیادین این است که رسانهها همواره جنبۀ خاصی از واقعیت را پوشش میدهند و موضوعات را به طور مشخصی چارچوببندی میکنند؛ پس چارچوببندی رسانهای در سطح اجتماعی قدرت خاصی دارد.
سه شاخه پژوهش چارچوببندی وجود دارد: الف) رویکرد ارتباطگر: این مطالعات بر شناخت روزنامهنگاران با پوشش رسانهای متمرکز است. این دسته از مطالعات بر چارچوبهای روزنامهنگاران متمرکز است و شناخت روزنامهنگاران را معیار تولید اخبار میپندارد. ب) رویکرد گفتمان عمومی یا جنبش اجتماعی: تحقیقاتی که با این رویکرد انجام میشوند به توانایی کنشگران سیاسی برای انتقال چارچوبهایشان به رسانه توجه دارند. در این نگاه رسانهها همچون حاملان چارچوبهای دیگران در نظر گرفته میشوند و محتوای رسانهای شاخصی برای مطالعۀ گفتمان است. ج) رویکرد اثرات چارچوب: این پژوهشها بر نحوۀ تأثیر چارچوببندی رسانهای بر طرحوارهها، احساسات و تصمیمات گیرندگان یا کاربران رسانه تمرکز دارد. پس چیزی بیش از شناخت صرف چارچوبهاست.
چارچوببندی هم نظریه است و هم روش. این کتاب هم دربارۀ وجه نظری آن توضیح میدهد و هم انواع روشهای تحلیل چارچوب را شرح میدهد. تحلیل چارچوب به ما کمک میکند تا به این پرسش پاسخ دهیم که «اینجا چه خبره» و «اینجا» شامل هر متنی میشود؛ بهویژه رسانهها. تحلیل چارچوب متون رسانهها میتواند به درک لایههای پنهان متن و جهتگیریهای آن کمک کند.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات