سرچشمه‌های خلاقیت: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    خط ۵۹: خط ۵۹:
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:کتاب‌شناسی]]
    [[رده:مقالات(مهر) باقی زاده]]  
    [[رده:مقالات(مهر) باقی زاده]]  
    [[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 مهر 1403]]
    [[رده:فاقد اتوماسیون]]
    [[رده:فاقد اتوماسیون]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۴۴

    سرچشمه‌های خلاقیت
    سرچشمه‌های خلاقیت
    پدیدآورانویلسون، ادوارد (نویسنده) طهماسبی، آرش (مترجم)
    ناشرفرهامه
    مکان نشرتهران
    سال نشر1400
    شابک5ـ63ـ8248ـ600ـ978
    کد کنگره

    سرچشمه‌های خلاقیت تألیف ادوارد ازبرن ویلسون، با ترجمه آرش طهماسبی، ویلسون در کتب خود به انسان در همان چارچوب‌های نظری و روش‌شناختی که در مورد سایر جانوران به کار رفته است می‌پردازد و این کاری است که او در این کتاب نیز انجام داده است.

    ساختار

    کتاب در پنج بخش تدوین شده است.

    گزارش کتاب

    ادوارد آزبرن ویلسون معروف به ایی اُ ویلسون، زیست‌شناس، طبیعی‌دان و نویسندۀ آمریکایی در سال 1929 در بیرمنگام آلاباما متولد شد. بنا به گفتۀ خودش از همان کودکی علاقه‌اش را به طبیعت و تاریخ طبیعی نشان داد و به دلیل شغل پدر و جدایی والدینش، ایام نوجوانی را در شهرهای مختلفی سپری مرد. بعد از اتمام دورۀ متوسطه وارد دانشگاه آلاباما شد و لیسانس و فوق لیسانس خود را در زیست‌شناسی از این دانشگاه دریافت کرد و سال 1951 برای دانشگاه هاروارد انتقالی گرفت. طی دورۀ دکترا به نقاط مختلف جهان سفر کرد و در سال 1955 مدرک دکترای خود را اخذ کرد. وی در سال 1996 از شغل خود در هاروارد بازنشسته شد و مقام استاد افتخاری و مدیر افتخاری بخش حشره‌شناسی را حفظ کرد.

    ویلسون کتاب‌های زیادی نوشت؛ اما عمدۀ شهرت او بابت کتاب «سوسیوبیولوژی تلفیق نوین» است که انقلابی در اکولوژی به‌پا کرد و برایش لقب داروین جدید، داروین قرن 21 و وارث داروین را به ارمغان آورد.

    ویلسون در کتب خود به انسان در همان چارچوب‌های نظری و روش‌شناختی که در مورد سایر جانوران به کار رفته است می‌پردازد و این کاری است که او در این کتاب نیز انجام داده است.

    اگرچه عنوان کتاب کمی گمراه‌کننده به نظر می‌رسد، ویلسون سعی می‌کند با پرداختن به اهمیت تلفیق علوم طبیعی و علوم انسانی، کمبودهای این دو را به‌تنهایی نشان دهد و راهکاری پیشنهاد می‌دهد تا علوم انسانی به جایگاه شایسته‌اش بازگردانده شود. او بحث می‌کند از آنجا که علوم انسانی منحصراً امور را از آینۀ انسان می‌بیند، قادر به درک کامل و درستی از چیستی و هستی انسان نیست؛ از این‌روست که باید روش‌های خود را با روش‌های علمی (علوم طبیعی) تلفیق کند و انسان را هم به عنوان جزئی از طبیعت و فرآیند تکامل بررسی نماید تا بتواند جایگاه درست انسان را دریابد و درک صحیحی از آنچه که ما را انسان کرده است، کسب کند.

    بدین منظور ویلسون خلاقیت انسان (به عنوان موضوعی که عموماً در رشته‌های علوم انسانی مورد بررسی قرار می‌گیرد) در زمینه‌های مختلف را با استناد به نظریات زیستی و زیست‌شناسی گونۀ بشر مورد تحلیل و ریشه‌یابی قرار می‌دهد تا از قِبَل آن کمبودهای علوم انسانی و راه برطرف کردن این کمبودها را نشان دهد.

    نویسنده البته آن‌طور که عنوان روی جلد نوید می‌دهد، به‌راستی سرچشمه‌های خلاقیت را بررسی نمی‌کند و به عنوان مثال مباحث نورسایسنی مرتبط با تفکر و ایجاد خلاقیت در بشر را به بحث نمی‌گذارد؛ اما می‌کوشد نشان دهد که چگونه فیزیولوژی انسان و مختصات زیست‌شناختی آن که در طول تاریخ بلند تکامل شکل گرفته است، می‌تواند به عنوان منبعی برای ردیابی برخی امور خلاقانه که امروزه شاهد آن هستیم، مورد استفاده قرار گیرد.

    ویلسون در استفاده از نثر ادیبانه شهرت دارد و در جای‌جای این کتاب هم از این امر قصور نکرده و بعضاً جملات را با چرخش‌ها و پیچش‌های ادبی به خواننده منتقل کرده است که مترجم کوشیده تا جایی که امکانات زبان فارسی اجازه می‌دهد، به سبک و لحن نویسنده وفادار بماند. [۱]


    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها