کحل، ابن مرج: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی‌نور
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    خط ۹۶: خط ۹۶:


    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:زندگی‌نامه]]
    [[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
    [[رده:مقالات بازبینی شده2 شهریور 1403]]
    [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ شهریور 1403 توسط محمد خردمند]]
    [[رده:مقاله نوشته شده در تاریخ شهریور 1403 توسط محمد خردمند]]
    [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ شهریور 1403 توسط محسن عزیزی]]
    [[رده:مقاله بازبینی شده در تاریخ شهریور 1403 توسط محسن عزیزی]]

    نسخهٔ کنونی تا ‏۵ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۳۰

    کحل، ابن مرج
    NUR70060.jpg
    لقبمرج الکحل
    نام پدرادریس
    ولادت554ق
    محل تولدنزدیک جزیره شُقر در مجاورت بَلنسه، اندلس
    رحلتروز دوم ربیع‌الاول سال 634ق
    پیشهشاعر
    اطلاعات علمی
    سبک نوشتاریتغزّل و شعر عاشقانه
    برخی آثارمن ديوان الشعر العربي

    محمد بن ادریس بن علی (554-634ق)، مشهور به مَرجْ الکحْل و ابن مَرجْ الکحْل، شاعر قرن ششم و هفتم هجری قمری، که اشعاری آموزنده و عاشقانه می‌سرود. در زمانه او، «دولت موحدون» حاکم بود.

    ولادت و تربیت

    • ابوعبدالله محمد بن ادریس بن علی بن عبدالله الجزیری اندلسی در «مَرجْ الکحْل» (نزدیک جزیره شُقر در مجاورت بَلنسه) در سال 554ق، متولد شد.
    • او در آنجا رشد کرد و گویند که امّی (بی‌سواد) بود و همانند بادیه‌نشینان لباس می‌پوشید و زندگی می‌کرد و با ماهی‌فروشی در بازار، روزگار می‌گذراند.
    • لقب ابن مرج الکحل نسبتی به مکانی خاصّ (به معنای «پسر مرج الکحل») برای بزرگداشت و افتخار است.

    جایگاه علمی

    • ابن مرج الکحل، ادیبی زبردست و برتر در زمینه نثر و نظم و شاعری لطیف بود که یافته‌هایش را به‌خوبی بیان می‌کرد و اشعاری نیک می‌آفرید. او در بیشتر شعرهایش به وصف طبیعت و...، نسیب (تغزّل و شعر عاشقانه) و موعظه و عبرت توجه داشت.

    نمونه اشعار

    • تمثیلی در باب انسان و روزی و نعمتی که می‌جوید، از اشعار معروف اوست:
    مَثَلُ الرزقِ الَّذي تَطلُبُهُمَثَلُ الظلِّ الَّذي يَمشي مَعَك
    أَنتَ لا تَطلُبُهُ مُتّبعاًفَإِذا وَلَّيتَ عَنهُ تَبِعَك. [۱]
    • ترجمه:

    مَثَل رزق و روزی که آن را می‌طلبی همانند سایه‌ای است که همراه تو راه می‌رود تو با دنباله‌روی به آن نرسی و هر گاه از آن روی برگردانی، به دنبال تو می‌دَوَد.

    • خوش‌گمانی به رحمت الهی: «من به کسی که نافرمانی کردم، خوش‌گمانم.»
    إِنّ ظَنّي بِمَن عَصيتُ جَميلٌأَتراهُ مُعذِّبي ما أَظنُّ
    ما أَراهُ إِلّا يَجودُ بِعَفوٍإِنَّ قَلبي بِعَفوِهِ مُطمَئِنُ
    حاشَ لِلّه أَن يُخيِّبُ ظَنيإِنَّهُ لا يَخيبُ في اللَهِ ظَنُّ [۲]