ابن باکویه، محمد بن عبدالله: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
==ابن باکویه؛ نه باباکوهی== | ==ابن باکویه؛ نه باباکوهی== | ||
یکی از اشتباهاتی که در مورد ابن باکویه رخ داده خلط بین او و باباکوهی شاعر سده ششم است. اولین بار گویا جنید شیرازی در کتاب شد الإزار به تصور اینکه ابن باکویه همان باباکوهی است که در شیراز مقبرهای معروف دارد بیان کرده که ایشان در سال 442 در غاری در یکی از کوههای شمالی مدفون است. | یکی از اشتباهاتی که در مورد ابن باکویه رخ داده خلط بین او و باباکوهی شاعر سده ششم است. اولین بار گویا [[جنید شیرازی، جنید بن محمود|جنید شیرازی]] در کتاب [[شد الإزار في حط الأوزار عن زوار المزار|شد الإزار]] به تصور اینکه ابن باکویه همان باباکوهی است که در شیراز مقبرهای معروف دارد بیان کرده که ایشان در سال 442 در غاری در یکی از کوههای شمالی مدفون است. | ||
فارغ از اینکه این باباکوهی چه کسی است، به یقین میتوان گفت که او غیر از ابن باکویۀ شیرازی است، چه اینکه ابن باکویه بر اساس گزارش منابع معتبر تاریخی همچون تاریخ مدینة دمشق و السیاق لتاریخ نیشابور و الأنساب سمعانی و دیگر منابع تاریخی در سال ۴٢٨ در نیشابور رحلت کرده و در همانجا دفن شده است، اما باباکوهی طبق گزارش جنید شیرازی در سال ۴۴٢ در شیراز رحلت کرده است. همچنین ابن باکویه بیشترین شهرتش به حکایاتی است که سماع و روایت کرده است و باباکوهی اشتهارش به شعر و شاعری است. با این حال بیشتر منابع متأخر همچون نفحات الأنسِ جامى وتذكرة رياض العارفين وآثار عجم فرصت شیرازی، تحت تأثیر شد الإزار ابن باکویه و باباکوهی را یکی دانستهاند. | فارغ از اینکه این باباکوهی چه کسی است، به یقین میتوان گفت که او غیر از ابن باکویۀ شیرازی است، چه اینکه ابن باکویه بر اساس گزارش منابع معتبر تاریخی همچون تاریخ مدینة دمشق و السیاق لتاریخ نیشابور و الأنساب سمعانی و دیگر منابع تاریخی در سال ۴٢٨ در نیشابور رحلت کرده و در همانجا دفن شده است، اما باباکوهی طبق گزارش جنید شیرازی در سال ۴۴٢ در شیراز رحلت کرده است. همچنین ابن باکویه بیشترین شهرتش به حکایاتی است که سماع و روایت کرده است و باباکوهی اشتهارش به شعر و شاعری است. با این حال بیشتر منابع متأخر همچون نفحات الأنسِ جامى وتذكرة رياض العارفين وآثار عجم فرصت شیرازی، تحت تأثیر [[شد الإزار في حط الأوزار عن زوار المزار|شد الإزار]] ابن باکویه و باباکوهی را یکی دانستهاند. | ||
در تحقیقات متأخر، [[زریاب خویی، عباس|عباس زریاب خویی]] در دانشنامۀ جهان اسلام مقالهای نوشته و اين اشتباه را متذكر شده و اطلاعات به نسبت جامعی در مورد شخصیت ابن باکویه ارائه کرده است.<ref>ر.ک: زریاب، عباس، ج2، ص14-15</ref> با این حال در مقاله دائرةالمعارف بزرگ اسلامی در مورد ابن باکویه تحت تأثیر نفحات و منابع متأخّر بین ابن باکویه و باباکوهی خلط شده است.<ref>ر.ک: لاشیء، حسین، ج3، ص91-92</ref><ref>ر.ک: راشدینیا، اکبر، ص17</ref> | در تحقیقات متأخر، [[زریاب خویی، عباس|عباس زریاب خویی]] در دانشنامۀ جهان اسلام مقالهای نوشته و اين اشتباه را متذكر شده و اطلاعات به نسبت جامعی در مورد شخصیت ابن باکویه ارائه کرده است.<ref>ر.ک: زریاب، عباس، ج2، ص14-15</ref> با این حال در مقاله دائرةالمعارف بزرگ اسلامی در مورد ابن باکویه تحت تأثیر نفحات و منابع متأخّر بین ابن باکویه و باباکوهی خلط شده است.<ref>ر.ک: لاشیء، حسین، ج3، ص91-92</ref><ref>ر.ک: راشدینیا، اکبر، ص17</ref> |
نسخهٔ کنونی تا ۳ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۵۳
ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن عبیدالله بن باکویه شیرازی (متوفای 428ق)، از مشایخ صوفیه در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم.
شهرت، نامهای دیگر
شهرت او در منابع عربى بهصورت ابن باکویه، و ابن باکو، و در کتب فارسى گاهى به شکل باکو و باکویه ضبط شده است. نام او و نام پدرش در اکثر منابع معتبر قدیمى به صورتى است که در بالا آورده شده. ولى در بعضى از منابع متأخر نام او را على و نام پدرش را محمد نوشتهاند، و در بعضى منابع نام جد او را احمد ضبط کردهاند. شهرت او مأخوذ از نام جدش «باکویه» است که آن نیز منسوب به باکوی شروان است و چون او در آخر عمر در دامنه کوهى در نزدیکى شیراز عزلت گزید، نزد عامه مردم آن نواحى به باباکوهى یا بابای کوهى مشهور گشت.
اساتید، معاصران و مصاحبان
ابن باکویه در جوانى در حلقه مریدان و شاگردان شیخ ابوعبدالله ابن خفیف درآمد و پس از وفات شیخ (371ق/981م) به سیر آفاق و سیاحت کشورهای مختلف پرداخت و حکایات و روایات بسیاری در احوال و اقوال مشایخ صوفیه گردآورد. گفتهاند که او در شیراز، متنبى را ملاقات کرده و اشعار او را از خود وی شنیده است. او پس از سیر و سیاحت در کشورهای شرقى اسلامى، سرانجام به نیشابور آمد و در خانقاه ابوعبدالرحمان سلمى اقامت گزید. و پس از مرگ سلمى (412ق/1021م) پیر خانقاه او شد.
ابن باکویه در نیشابور با ابوالقاسم قشیری و شیخ ابوسعید ابوالخیر مصاحب بوده است. وی ابتدا ابوسعید ابوالخیر و آیین سماع او را منکر بود، اما پس از دیدن کراماتى از شیخ، نسبت به او ارادتى تمام یافت. ابن باکویه مدتى با شیخ ابوالعباس نهاوندی نیز مصاحب بوده و شیخ، او را بزرگ داشته و به فضل و کمال او اعتراف نموده است. خواجه عبدالله انصاری نیز از معتقدان وی بوده و در نیشابور در خانقاه او توقف مىکرده است.
جایگاه علمی
ابن باکویه در علوم مختلف متبحر بوده و بهویژه در استماع و نقل حدیث و آشنایى با حکایات و سیرههای مشایخ طریقت، شهرتى تمام داشته است.
وفات
ابن باکویه در سال 428ق در نیشابور وفات یافت.
ابن باکویه؛ نه باباکوهی
یکی از اشتباهاتی که در مورد ابن باکویه رخ داده خلط بین او و باباکوهی شاعر سده ششم است. اولین بار گویا جنید شیرازی در کتاب شد الإزار به تصور اینکه ابن باکویه همان باباکوهی است که در شیراز مقبرهای معروف دارد بیان کرده که ایشان در سال 442 در غاری در یکی از کوههای شمالی مدفون است.
فارغ از اینکه این باباکوهی چه کسی است، به یقین میتوان گفت که او غیر از ابن باکویۀ شیرازی است، چه اینکه ابن باکویه بر اساس گزارش منابع معتبر تاریخی همچون تاریخ مدینة دمشق و السیاق لتاریخ نیشابور و الأنساب سمعانی و دیگر منابع تاریخی در سال ۴٢٨ در نیشابور رحلت کرده و در همانجا دفن شده است، اما باباکوهی طبق گزارش جنید شیرازی در سال ۴۴٢ در شیراز رحلت کرده است. همچنین ابن باکویه بیشترین شهرتش به حکایاتی است که سماع و روایت کرده است و باباکوهی اشتهارش به شعر و شاعری است. با این حال بیشتر منابع متأخر همچون نفحات الأنسِ جامى وتذكرة رياض العارفين وآثار عجم فرصت شیرازی، تحت تأثیر شد الإزار ابن باکویه و باباکوهی را یکی دانستهاند.
در تحقیقات متأخر، عباس زریاب خویی در دانشنامۀ جهان اسلام مقالهای نوشته و اين اشتباه را متذكر شده و اطلاعات به نسبت جامعی در مورد شخصیت ابن باکویه ارائه کرده است.[۱] با این حال در مقاله دائرةالمعارف بزرگ اسلامی در مورد ابن باکویه تحت تأثیر نفحات و منابع متأخّر بین ابن باکویه و باباکوهی خلط شده است.[۲][۳]
آثار
- حکایات الصوفیه: بیشک مهمترین اثر ابن باکویه کتاب حکایات الصوفیه بوده است.
- احادیث ابن باکویه: در بعضی از منابع گزارش شده که ابن باکویه احادیٹ بسیاری را نیز افزون بر حکایات صوفیه سماع کرده و از او آثاری با عنوان (اجزاء أبیعبدالله بن باکویه) به جای مانده است. از خواجه عبدالله انصاری نقل شده است که ابن باکویه سی هزار حدیث روایت کرده است.
- منامات المشایخ: یکی از کتابهایی که از ابن باکویه گزارش شدہ کتابی است که در آن خوابهایی را که مشایخ و بزرگان تصوف دیدهاند گردآوری کرده است.
- جزء فیه بدء حال الحلاج و نهایته: این کتاب چنانکه از اسم آن بر میآید قطعه و جزئی از یک کتاب دیگر است و به احتمال زیاد این جزء بخشی از كتاب حكايات الصوفيه ابن باکویه است که به خاطر اهمیت موضوع حلاج این بخش جدا و به عنوان کتابی مستقل مطرح شده است.[۴]
پانویس
منابع مقاله
- لاشیء، حسین، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374.
- زریاب خویی، عباس، «دانشنامه جهان اسلام»، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، ج2، تهران، بنیاد دایرةالمعارف اسلامی، چاپ دوم، 1378.
- راشدینیا، اکبر، محقق کتاب حکایات الصوفية: تصحیح و تحقیق سه گزیدۀ کهن از کتاب حکایات الصوفیة و گردآوری حکایات پراکندۀ ابن باکویه از منابع تاریخی و عرفانی، تألیف ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن باکویه شیرازی، تهران، چاپ یکم، 1401