۱٬۱۲۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
ابن حجر عسقلانى شاگرد وی بود و از او شعر و حدیث شنید. | ابن حجر عسقلانى شاگرد وی بود و از او شعر و حدیث شنید. | ||
==ویژگیها== | ==ویژگیها== | ||
سخاوی، تیزهوشى و وسعت تخیل او را سخت ستوده، گوید: وی قادر بود هر حقى را باطل نمایاند و هر باطلى را حق، و هرگاه مىخواست به این شیوه با بزرگان مزاح كند، نثری كه خود «سریاقات» مىخواند، مىنگاشت و در آن كلمات معمول و آشنا را در تركیباتى چنان مهمل و بىمعنى در پى هم مىنهاد و سپس ظاهری چنان عالمانه به آن مىبخشید كه خواننده دچار سرگردانى مىشد. كار این گونه مزاحهای او، گاه سخت بالا مىگرفت. مثلاً یكبار كه - به رغم این خصلت - به كار قیمتگذاری املاك دمشق مشغول بود، سند ملكى را به نام غزانیه جعل كرد و برای اجازه فروش به برهان بن جماعه عرضه داشت. قاضى برهان به فراست دریافت كه این سند بر یكى از زاویههای مسجد | سخاوی، تیزهوشى و وسعت تخیل او را سخت ستوده، گوید: وی قادر بود هر حقى را باطل نمایاند و هر باطلى را حق، و هرگاه مىخواست به این شیوه با بزرگان مزاح كند، نثری كه خود «سریاقات» مىخواند، مىنگاشت و در آن كلمات معمول و آشنا را در تركیباتى چنان مهمل و بىمعنى در پى هم مىنهاد و سپس ظاهری چنان عالمانه به آن مىبخشید كه خواننده دچار سرگردانى مىشد. كار این گونه مزاحهای او، گاه سخت بالا مىگرفت. مثلاً یكبار كه - به رغم این خصلت - به كار قیمتگذاری املاك دمشق مشغول بود، سند ملكى را به نام غزانیه جعل كرد و برای اجازه فروش به برهان بن جماعه عرضه داشت. قاضى برهان به فراست دریافت كه این سند بر یكى از زاویههای مسجد بنىامیه به نام غزالیه منطبق است و ابن خطیب خواسته است پس از تصویب قاضى، غزانیه را به غزالیه تبدیل كند و موجب رسوایى او گردد. این ماجرا سبب شد كه ابن جماعه در صدد دستگیری ابن خطیب برآید، اما ابن خطیب از چنگ او به قاهره گریخت و مدتى را در حمایت ابن غراب به سر برد و سپس به بیسان برگشت و در آنجا رحل اقامت افكند. در اینجا بود كه هجاگویى و هرزهسرایى را رها كرد و به زهد و پارسایى روی آورد و سرانجام در بیسان درگذشت. | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
===آثار خطی=== | ===آثار خطی=== |