حاجی ابرقوهی: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
در یکسالگی پدرش را از دست داد و از ششسالگی مجبور شد برای گذران زندگی کار کند. چنانچه از شعرش برمیآید، شش سال چوپانی کرده و سپس به کار هیزمشکنی مشغول شده است. مدتی خربنده بود و بعد از آن موفق شد تا به تحصیل بپردازد<ref>ر.ک: کرباسیان، ملیحه، ص13</ref>. | در یکسالگی پدرش را از دست داد و از ششسالگی مجبور شد برای گذران زندگی کار کند. چنانچه از شعرش برمیآید، شش سال چوپانی کرده و سپس به کار هیزمشکنی مشغول شده است. مدتی خربنده بود و بعد از آن موفق شد تا به تحصیل بپردازد<ref>ر.ک: کرباسیان، ملیحه، ص13</ref>. | ||
در سیسالگی تاجر بوده و بین شهرهای شیراز، کرمان، ابرقو، یزد، کاشان و صفاهان در سفر بوده است. او در ادامه به بیان واقعهای که در یکی از این سفرها برایش روی داده، میپردازد و میگوید: روزی بین اصفهان و کاشان، در حال بیماری به رباطی متروک رسیده است... در عالم رؤیا امام هشتم را میبیند که بیماریاش را شفا میدهد. شاعر بعد از آن به مدح امام هشتم(ع) میپردازد. | در سیسالگی تاجر بوده و بین شهرهای شیراز، کرمان، ابرقو، یزد، کاشان و صفاهان در سفر بوده است. او در ادامه به بیان واقعهای که در یکی از این سفرها برایش روی داده، میپردازد و میگوید: روزی بین اصفهان و کاشان، در حال بیماری به رباطی متروک رسیده است... در عالم رؤیا [[امام رضا علیهالسلام|امام هشتم]] را میبیند که بیماریاش را شفا میدهد. شاعر بعد از آن به مدح [[امام رضا علیهالسلام|امام هشتم(ع)]] میپردازد. | ||
حاجی ابرقوهی بعد از ماجرای رباط، به هند میرود و نسخهای از دیوان را که خود فراهم آورده، به مصطفی خان (ظاهراً از خوانین هند) اهدا کرده است. از مندرجات دیوانش چنان برمیآید که بیش از شصت سال زیسته است<ref>ر.ک: پارساپور، زهرا ؛ کرمی، اکرم، ص121-122</ref>. | حاجی ابرقوهی بعد از ماجرای رباط، به هند میرود و نسخهای از دیوان را که خود فراهم آورده، به مصطفی خان (ظاهراً از خوانین هند) اهدا کرده است. از مندرجات دیوانش چنان برمیآید که بیش از شصت سال زیسته است<ref>ر.ک: پارساپور، زهرا ؛ کرمی، اکرم، ص121-122</ref>. |
نسخهٔ ۳۰ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۲۵
حاجی ابرقوهی | |
---|---|
محل تولد | ابرقوه |
رحلت | زنده 1002ق |
پیشه | از شاعران گمنام شیعی |
اطلاعات علمی | |
برخی آثار | دیوان حاجی ابرقوهی |
حاجی ابرقوهی (زنده 1002ق)، یا حاجی آقای لُر، از شاعران گمنام شیعی در نیمه دوم سده دهم هجری قمری است. از تاریخ ولادت و وفاتش اطلاعی در دست نیست. اشعار و آثار او در دیوان وی گرد آمده است.
سرگذشت
به گفته خودش از مادری لُر و پدری کرد به دنیا آمد و از اولاد اتابکان لرستان بود. از تاریخ و محل تولد او اطلاعی در دست نیست، اما خود او در شعری میگوید که در ابرقوه به دنیا آمده است:
فلک در ابرقوه افکند ما را | که باشد گل ابیض باغ رضوان |
در یکسالگی پدرش را از دست داد و از ششسالگی مجبور شد برای گذران زندگی کار کند. چنانچه از شعرش برمیآید، شش سال چوپانی کرده و سپس به کار هیزمشکنی مشغول شده است. مدتی خربنده بود و بعد از آن موفق شد تا به تحصیل بپردازد[۱].
در سیسالگی تاجر بوده و بین شهرهای شیراز، کرمان، ابرقو، یزد، کاشان و صفاهان در سفر بوده است. او در ادامه به بیان واقعهای که در یکی از این سفرها برایش روی داده، میپردازد و میگوید: روزی بین اصفهان و کاشان، در حال بیماری به رباطی متروک رسیده است... در عالم رؤیا امام هشتم را میبیند که بیماریاش را شفا میدهد. شاعر بعد از آن به مدح امام هشتم(ع) میپردازد.
حاجی ابرقوهی بعد از ماجرای رباط، به هند میرود و نسخهای از دیوان را که خود فراهم آورده، به مصطفی خان (ظاهراً از خوانین هند) اهدا کرده است. از مندرجات دیوانش چنان برمیآید که بیش از شصت سال زیسته است[۲].
آثار
دیوان حاجی ابرقوهی: تمام آثار بهجامانده از حاجی در دیوان او جمع شده و از دیوان ابرقوهی تنها یک نسخه در دست است[۳].
پانویس
منابع مقاله
- کرباسیان، ملیحه، مقدمه «دیوان اشعار حاجی ابرقوهی»، قم: مجمع ذخایر اسلامی، بن: مؤسسه مطالعات شرقی و آسیایی دانشگاه بن، 1393.
- پارساپور، زهرا ؛ کرمی، اکرم، «معرّفی حاجی ابرقوهی شاعر گمنام شیعی، با تکیه بر اشعار منقبت مولا علی(ع) در دیوان او»، بساتین، نیمه اول و دوم 1395، شماره 5 و 6، ص119 تا 132.