طنزهای باستانی؛ البته دکتر محمدابراهیم باستانی پاریزی: تفاوت میان نسخهها
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:مقالات(خرداد) باقی زاده]] | [[رده:مقالات(خرداد) باقی زاده]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 خرداد 1403]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۹
طنزهای باستانی؛ البته دکتر محمدابراهیم باستانی پاریزی | |
---|---|
پدیدآوران | سهرابی اسمرود، محمدولی (نویسنده) |
ناشر | اطلاعات |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۴۰۲ش |
شابک | 4ـ202ـ435ـ600ـ978 |
کد کنگره | |
طنزهای باستانی؛ البته دکتر محمدابراهیم باستانی پاریزی تألیف محمدولی سهرابی اسمرود، شادروان باستانی پاریزی معتقد بود هر صفحۀ کتاب بشر، خودش یک نوع طنز است. در این کتاب محمدولی سهرابی به استخراج طلای طنز از آثار باستانی پاریزی پرداخته است؛ البته برخی از استخراجشدهها را میتوان طنز و برخی را طنزواره نامید. درجات و مراتب و دقت و رقت دارد.
گزارش کتاب
کسانی که با مرحوم باستانی پاریزی و آثار او آشنایی دارند و سبک و سیاق نوشتههای او را از لایههای آثار تاریخیاش چشیده و لمس کردهاند، بر این باورند که صفحات قطور تاریخ از منظر استاد باستانی پاریزی، در لایۀ نازک و نامرئی طنز پیچیده شده است؛ البته خود استاد پا فراتر گذاشته است و کل تاریخ را آمیخته به طنز میداند: «کل تاریخ به طنز آمیخته است. هیچ حادثۀ مهم تاریخی نیست که با یک طنز مهم شروع نشده باشد یا لااقل با یک طنز مهمتر خاتمه نیابد».
همین نگرش طنزگونه به تاریخ و زوایای پنهان و پیدای رویدادهای تاریخی است که باستانی پاریزی را در پنجاه سال تاریخنگاری به سبکی از تاریخنگاری سوق میدهد که با وجود اقبال بیشمار مخاطبان، عدهای هم چنین سبک و سیاق در تاریخنویسی را برنمیتابند یا خلاف روش مرسوم تاریخنگاری علمی قلمداد میکنند. او در پاسخ به برخی منتقدان سبک تاریخنویسیاش نهتنها از روش خود عقبنشینی نمیکند، بلکه در پاسخ به سؤال مجلۀ «گلآقا» دربارۀ سبک قلمی خود و گرایش به طنز و شوخطبعی میگوید: «خوشوقتم که نوشتهها و کتابهای مرا صاحب اشارات طنزآمیز شناختهاید ... قضاوت گلآقا که خود امروز حاکم بر طنز در زبان فارسی است، برای مخلص یک غنیمت است؛ دستی را که حاکم ببرد، خون ندارد».
باستانی پاریزی ورود به حوزۀ طنز در آثارش را نهتنها در مسائل عمومی و به اصطلاح پیشپاافتاده تاریخی، بلکه در سیاسیترین، جدیترین و بحثبرانگیزترین موضوعات تاریخی، ضروری و هدفمند میداند: «... فی المثل اشاره کنیم به طنزهای حاج میرزا آقاسی با شاهزادگان قاجار، یا آن بیان معروف میرزا آقاسی، در باب درخواست روسیه در دریای خزر ـ وقتی که از او سؤال کرده بودند و گویا گفته بود: ما به خاطر شریف را به خاطر یک قاشق آب شور، تلخ نمیکنیم! جمله آنقدر لطیف است و طنز آنقدر ظریف، که کل مناسبات سیاسی و روابط خارجی را تحتالشعاع قرار میدهد».
با این دیدگاه، باستانی پاریزی قلمرو طنز را تا مرز، متن، بطن و جدیترین مسائل کشور، یعنی حوزۀ سیاست خارجی میگستراند و با لشکرکشی کلمات، اصطلاحاً طنز تلخی را فراروی مخاطبانش قرار میدهد؛ اما همین طنز تلخ نیز کام مخاطب بیشمار استاد را شیرین میکند تا تلخی رویدادهای تاریخی را شادمانه پیگیر باشد و بیسبب نیست که دکتر استعلامی طنز دکتر باستانی پاریزی را دلنشین میداند: «شاید زبان طنز آثار باستانی پاریزی بیش از محتوای تاریخی و اعتبار تحقیقی کارهایش بر دل مینشیند».
طنزهای تلخ اجتماعی و سیاسی باستانی پاریزی در لابلای نوشتههای تاریخی او رخ مینماید و دلیل پراکندگیگویی پنداری در آثارش را عمدیبودن این حرکت، برای نیل به مقصودی میداند.
شادروان باستانی پاریزی معتقد بود هر صفحۀ کتاب بشر، خودش یک نوع طنز است. در این کتاب محمدولی سهرابی به استخراج طلای طنز از آثار باستانی پاریزی پرداخته است؛ البته برخی از استخراجشدهها را میتوان طنز و برخی را طنزواره نامید. درجات و مراتب و دقت و رقت دارد؛ یعنی گاهی طنزوارگیاش پررنگ و گاهی کمرنگ است، اما درمجموع خواندنی است و با انواع لبخند و تلخند و نوشخند و نیشخند و ریشخند آمیخته و درهمریخته است. اگر این ویژگی در نوشتههای تاریخی باستانی پاریزی وجود نداشت، کتابهای آن بزرگمرد هم مثل بسیاری دیگر از کتابهای تاریخنگاران خشک و خشن و خشمآگین جلوه میکرد. اغلب منتقدان علمیبودن و آکادمیکبودن کتابهای باستانی این مقدار از واقعیت را کموبیش معترفند که آن بزرگوار میتوانست تاریخ را بیش از دیگران به میان مردم ببرد و دوای تلخ را با طعم شیرین بیش از سایرین به عموم افراد بچشاند، بهویژه که استاد، ادیب و شاعر نیز بوده است.
در این کتاب ابتدا مقدمهای دربارۀ اثر باستانی پاریزی آمده است و سپس نکات طنزآمیز و جملات طنزی آن استخراج شدهاند.[۱]
پانويس